پرش به محتوا

کیاجدن

از واژسین
مصدر «کیاجْدَن»، به معنی «مورد احراز هویت شدن قرار دادن»، از «کیـ + ـاجدن [ فراثاء:مصدرساز/اجدن] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:کیاجِد»، «آواثاء:کیاج»، و «آواثاء:کیاجن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «کیاجدن». فرایند سنجیدن صحت هویت کسی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد احراز هویت شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای کیاجْدَن (؟ مورد احراز هویت شدن قرار دادن) باید کارت شناسایی اَت ([؟] تو) را بِعَرْضی ([؟] عرضه بکنی).

عملواژه

  1. تعریف «کیاجدن». صحت هویت کسی را سنجیدن:‌ [💬یا بعبارتی «مورد احراز هویت شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. مامور هه ([؟] مذکور؛ یادشده)، بوسیله کارت شناسایی، کارمندهای شرکت را بِکیاجَد (؟ احراز هویت بکند).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «کیاجْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:کیاجِدم آواثاء:کیاجِدی آواثاء:کیاجِد آواثاء:کیاجِدیم آواثاء:کیاجِدید آواثاء:کیاجِدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:کیاجِدم ناآواثاء:کیاجِدی ناآواثاء:کیاجِد ناآواثاء:کیاجِدیم ناآواثاء:کیاجِدید ناآواثاء:کیاجِدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:کیاجم آواثاء:کیاجی کیاجْد آواثاء:کیاجیم آواثاء:کیاجید آواثاء:کیاجند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:کیاجم ناآواثاء:کیاجی ناکیاجْد ناآواثاء:کیاجیم ناآواثاء:کیاجید ناآواثاء:کیاجند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:کیاجنم آواثاء:کیاجنی آواثاء:کیاجنَد آواثاء:کیاجنیم آواثاء:کیاجنید آواثاء:کیاجنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:کیاجنم ناآواثاء:کیاجنی ناآواثاء:کیاجنَد ناآواثاء:کیاجنیم ناآواثاء:کیاجنید ناآواثاء:کیاجنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «کیاجْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:کیاجِدم بِآواثاء:کیاجِدی بِآواثاء:کیاجِد بِآواثاء:کیاجِدیم بِآواثاء:کیاجِدید بِآواثاء:کیاجِدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:کیاجِدم نَآواثاء:کیاجِدی نَآواثاء:کیاجِد نَآواثاء:کیاجِدیم نَآواثاء:کیاجِدید نَآواثاء:کیاجِدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:کیاجم بِآواثاء:کیاجی بِکیاجْد بِآواثاء:کیاجیم بِآواثاء:کیاجید بِآواثاء:کیاجند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:کیاجم نَآواثاء:کیاجی نَکیاجْد نَآواثاء:کیاجیم نَآواثاء:کیاجید نَآواثاء:کیاجند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:کیاجنم بِآواثاء:کیاجنی بِآواثاء:کیاجنَد بِآواثاء:کیاجنیم بِآواثاء:کیاجنید بِآواثاء:کیاجنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:کیاجنم نَآواثاء:کیاجنی نَآواثاء:کیاجنَد نَآواثاء:کیاجنیم نَآواثاء:کیاجنید نَآواثاء:کیاجنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «کیاجْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بکیاج - - آواثاء:بکیاجید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نکیاج - - آواثاء:نکیاجید -

ترجمه

سنجیدن صحت هویت

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «کیاجْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجمدن|آواثاء:کیاجمدن]] ([؟] معناء:کیاجمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجمادن|آواثاء:کیاجمادن]] ([؟] معناء:کیاجمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجماندن|آواثاء:کیاجماندن]] ([؟] معناء:کیاجماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجماردن|آواثاء:کیاجماردن]] ([؟] معناء:کیاجماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجمابدن|آواثاء:کیاجمابدن]] ([؟] معناء:کیاجمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجمژدن|آواثاء:کیاجمژدن]] ([؟] معناء:کیاجمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌کیاجْدَن ([؟] مورد احراز هویت شدن قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجادن|آواثاء:کیاجادن]] ([؟] معناء:کیاجادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجاندن|آواثاء:کیاجاندن]] ([؟] معناء:کیاجاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجاردن|آواثاء:کیاجاردن]] ([؟] معناء:کیاجاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجابدن|آواثاء:کیاجابدن]] ([؟] معناء:کیاجابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجژدن|آواثاء:کیاجژدن]] ([؟] معناء:کیاجژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشتن|آواثاء:کیاجشتن]] ([؟] معناء:کیاجشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجاشتن|آواثاء:کیاجاشتن]] ([؟] معناء:کیاجاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجانشتن|آواثاء:کیاجانشتن]] ([؟] معناء:کیاجانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجارشتن|آواثاء:کیاجارشتن]] ([؟] معناء:کیاجارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجابشتن|آواثاء:کیاجابشتن]] ([؟] معناء:کیاجابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجژشتن|آواثاء:کیاجژشتن]] ([؟] معناء:کیاجژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشاندن|آواثاء:کیاجشاندن]] ([؟] معناء:کیاجشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشاردن|آواثاء:کیاجشاردن]] ([؟] معناء:کیاجشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشابدن|آواثاء:کیاجشابدن]] ([؟] معناء:کیاجشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشژدن|آواثاء:کیاجشژدن]] ([؟] معناء:کیاجشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «کیاجْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفمدن|آواثاء:کیاجفمدن]] ([؟] معناء:کیاجفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفمادن|آواثاء:کیاجفمادن]] ([؟] معناء:کیاجفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفماندن|آواثاء:کیاجفماندن]] ([؟] معناء:کیاجفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفماردن|آواثاء:کیاجفماردن]] ([؟] معناء:کیاجفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفمابدن|آواثاء:کیاجفمابدن]] ([؟] معناء:کیاجفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفمژدن|آواثاء:کیاجفمژدن]] ([؟] معناء:کیاجفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفتن|آواثاء:کیاجفتن]] ([؟] معناء:کیاجفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفادن|آواثاء:کیاجفادن]] ([؟] معناء:کیاجفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفاندن|آواثاء:کیاجفاندن]] ([؟] معناء:کیاجفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفاردن|آواثاء:کیاجفاردن]] ([؟] معناء:کیاجفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفابدن|آواثاء:کیاجفابدن]] ([؟] معناء:کیاجفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفژدن|آواثاء:کیاجفژدن]] ([؟] معناء:کیاجفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفشتن|آواثاء:کیاجفشتن]] ([؟] معناء:کیاجفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفاشتن|آواثاء:کیاجفاشتن]] ([؟] معناء:کیاجفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفانشتن|آواثاء:کیاجفانشتن]] ([؟] معناء:کیاجفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفارشتن|آواثاء:کیاجفارشتن]] ([؟] معناء:کیاجفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفابشتن|آواثاء:کیاجفابشتن]] ([؟] معناء:کیاجفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجفژشتن|آواثاء:کیاجفژشتن]] ([؟] معناء:کیاجفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشفاندن|آواثاء:کیاجشفاندن]] ([؟] معناء:کیاجشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشفاردن|آواثاء:کیاجشفاردن]] ([؟] معناء:کیاجشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشفابدن|آواثاء:کیاجشفابدن]] ([؟] معناء:کیاجشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشفژدن|آواثاء:کیاجشفژدن]] ([؟] معناء:کیاجشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «کیاجْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخمدن|آواثاء:کیاجخمدن]] ([؟] معناء:کیاجخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخمادن|آواثاء:کیاجخمادن]] ([؟] معناء:کیاجخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخماندن|آواثاء:کیاجخماندن]] ([؟] معناء:کیاجخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخماردن|آواثاء:کیاجخماردن]] ([؟] معناء:کیاجخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخمابدن|آواثاء:کیاجخمابدن]] ([؟] معناء:کیاجخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخمژدن|آواثاء:کیاجخمژدن]] ([؟] معناء:کیاجخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجختن|آواثاء:کیاجختن]] ([؟] معناء:کیاجختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخادن|آواثاء:کیاجخادن]] ([؟] معناء:کیاجخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخاندن|آواثاء:کیاجخاندن]] ([؟] معناء:کیاجخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخاردن|آواثاء:کیاجخاردن]] ([؟] معناء:کیاجخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخابدن|آواثاء:کیاجخابدن]] ([؟] معناء:کیاجخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخژدن|آواثاء:کیاجخژدن]] ([؟] معناء:کیاجخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخشتن|آواثاء:کیاجخشتن]] ([؟] معناء:کیاجخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخاشتن|آواثاء:کیاجخاشتن]] ([؟] معناء:کیاجخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخانشتن|آواثاء:کیاجخانشتن]] ([؟] معناء:کیاجخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخارشتن|آواثاء:کیاجخارشتن]] ([؟] معناء:کیاجخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخابشتن|آواثاء:کیاجخابشتن]] ([؟] معناء:کیاجخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجخژشتن|آواثاء:کیاجخژشتن]] ([؟] معناء:کیاجخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشخاندن|آواثاء:کیاجشخاندن]] ([؟] معناء:کیاجشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشخاردن|آواثاء:کیاجشخاردن]] ([؟] معناء:کیاجشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشخابدن|آواثاء:کیاجشخابدن]] ([؟] معناء:کیاجشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[کیاجشخژدن|آواثاء:کیاجشخژدن]] ([؟] معناء:کیاجشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «کیاجْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تکیاجدن|آواثاء:تکیاجدن]] ([؟] معناء:تکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شکیاجدن|آواثاء:شکیاجدن]] ([؟] معناء:شکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مکیاجدن|آواثاء:مکیاجدن]] ([؟] معناء:مکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انکیاجدن|آواثاء:انکیاجدن]] ([؟] معناء:انکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امکیاجدن|آواثاء:امکیاجدن]] ([؟] معناء:امکیاجدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئکیاجدن|آواثاء:ئکیاجدن]] ([؟] معناء:ئکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئکیاجدن|آواثاء:مئکیاجدن]] ([؟] معناء:مئکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئکیاجدن|آواثاء:وئکیاجدن]] ([؟] معناء:وئکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئکیاجدن|آواثاء:هئکیاجدن]] ([؟] معناء:هئکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئکیاجدن|آواثاء:فئکیاجدن]] ([؟] معناء:فئکیاجدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثکیاجدن|آواثاء:ثکیاجدن]] ([؟] معناء:ثکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بکیاجدن|آواثاء:بکیاجدن]] ([؟] معناء:بکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نکیاجدن|آواثاء:نکیاجدن]] ([؟] معناء:نکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پکیاجدن|آواثاء:پکیاجدن]] ([؟] معناء:پکیاجدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وکیاجدن|آواثاء:وکیاجدن]] ([؟] معناء:وکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فکیاجدن|آواثاء:فکیاجدن]] ([؟] معناء:فکیاجدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هکیاجدن|آواثاء:هکیاجدن]] ([؟] معناء:هکیاجدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یکیاجدن|آواثاء:یکیاجدن]] ([؟] معناء:یکیاجدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی