قسمدن
ظاهر
مصدر «قَسِمْدَن»، به معنی «مورد تقسیمشدن قرار دادن»، از «قسمـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «قَسِمْد»، «آواثاء:قسم»، و «آواثاء:قسمن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /قَسِمْدَن/📥 ❖ریشهشناسی: قسمـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.]
- تعریف «قسمدن». فرایند پارْدَن ([؟] به چند پار درآوردن) چیزی به تکههای همسان: [💬یا بعبارتی «مورد تقسیمشدن قرار دادن»]
عملواژه
️تلفظ: /قَسِمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «قسمدن»: ▶ «قَسِمْد» (بنگذشته «قسمدن»)، «آواثاء:قسم» (بنکنون «قسمدن»)، «آواثاء:قسمن» (بنآینده «قسمدن») ◀
- تعریف «قسمدن». چیزی را به تکههای همسان پارْدَن ([؟] به چند پار درآوردن): [💬یا بعبارتی «مورد تقسیمشدن قرار دادن»]
- مثال. به گروههای دو نفره قَسِمْدَم (؟ تقسیم کردم) اِشان ([؟] آنها/خودشان).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «قَسِمْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بقسم | - | - | آواثاء:بقسمید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نقسم | - | - | آواثاء:نقسمید | - |
ترجمه
پارْدَن به تکههای همسان
- ترجمه (معادل) انگلیسی «قسمدن»: To divide