قانعدن
ظاهر
مصدر «قانِعْدَن»، به معنی «مورد قانعشدگی قرار دادن»، از «قانعـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:قانعد»، «آواثاء:قانع»، و «آواثاء:قانعن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /قانِعْدَن/📥 ❖ریشهشناسی: قانعـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.]
- تعریف «قانعدن». فرایند اَثَرْدَن ([؟] مورد تاثیر قرار دادن) باور، نگرش، یا نظر کسی با ذَکِرْدَن ([؟] یادآوری کردن) باورهای خودش: [💬یا بعبارتی «مورد قانعشدگی قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /قانِعْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «قانعدن»: ▶ «آواثاء:قانعد» (بنگذشته «قانعدن»)، «آواثاء:قانع» (بنکنون «قانعدن»)، «آواثاء:قانعن» (بنآینده «قانعدن») ◀
- تعریف «قانعدن». باور، نگرش، یا نظر کسی را با ذَکِرْدَن ([؟] یادآوری کردن) باورهای خودش اَثَرْدَن ([؟] مورد تاثیر قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد قانعشدگی قرار دادن»]
- مثال. با سخنرانی اَم ([؟] من/خودم) مردم را قانِعْدَم (؟ قانع کردم).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «قانِعْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بقانع | - | - | آواثاء:بقانعید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نقانع | - | - | آواثاء:نقانعید | - |
ترجمه
اَثَرْدَن نظر کسی
- ترجمه (معادل) انگلیسی «قانعدن»: convince