قانع کردن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «قانع کردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- قانِعْدَن:❖ مورد قانعشدگی قرار دادن؛
- مثال. علی و محمد ساعتها به بحث کردن درباره یک موضوع پرداختند، اما هیچکدام نتوانست طرف مقابل را قانع کند.معادل: علی و محمد ساعتها یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) موضوع را جَدَلْدَنْد ([؟] مورد مجادله قرار دادند)، ولی هیچْکُدام ([؟] هیچکدام) نَتَوانْد ([؟] مورد توانایییافتن قرار نداد) دیگری را بِقانِعَد (؟ مورد قانعشدگی قرار بدهد).
همچنینی ببین متقاعد کردن