پرش به محتوا

غلودن

از واژسین
مصدر «غُلُوْدَن»، به معنی «غلو کردن»، از «غلو + دن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:غلود»، «آواثاء:غلو»، و «آواثاء:غلون» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /غُلُوْدَن/📥 ریشه‌شناسی: غلو + دن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «غلودن». فرایند وَصِفْتَن ([؟] وصف کردن) چیزی بزرگتر از آنچه ئَد ([؟] است):‌ [💬یا بعبارتی «غلو کردن»]
    🚀مثال. غُلُوْدَن (؟ غلو کردن) شخصیت‌های داستانی یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سبک نوشتاری ئَد ([؟] است).

عملواژه

  1. تعریف «غلودن». چیزی را بزرگتر از آنچه ئَد ([؟] است) وَصِفْتَن ([؟] وصف کردن):‌ [💬یا بعبارتی «غلو کردن»]
    🚀مثال. چرا در دین اِتان ([؟] شما) می‌غُلُوید (؟ غلو می‌کنید)؟
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «غُلُوْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:غلودم آواثاء:غلودی آواثاء:غلود آواثاء:غلودیم آواثاء:غلودید آواثاء:غلودند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:غلودم ناآواثاء:غلودی ناآواثاء:غلود ناآواثاء:غلودیم ناآواثاء:غلودید ناآواثاء:غلودند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:غلوم آواثاء:غلوی آواثاء:غلوَد آواثاء:غلویم آواثاء:غلوید آواثاء:غلوند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:غلوم ناآواثاء:غلوی ناآواثاء:غلوَد ناآواثاء:غلویم ناآواثاء:غلوید ناآواثاء:غلوند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:غلونم آواثاء:غلونی آواثاء:غلونَد آواثاء:غلونیم آواثاء:غلونید آواثاء:غلونند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:غلونم ناآواثاء:غلونی ناآواثاء:غلونَد ناآواثاء:غلونیم ناآواثاء:غلونید ناآواثاء:غلونند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «غُلُوْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:غلودم بِآواثاء:غلودی بِآواثاء:غلود بِآواثاء:غلودیم بِآواثاء:غلودید بِآواثاء:غلودند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:غلودم نَآواثاء:غلودی نَآواثاء:غلود نَآواثاء:غلودیم نَآواثاء:غلودید نَآواثاء:غلودند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:غلوم بِآواثاء:غلوی بِآواثاء:غلوَد بِآواثاء:غلویم بِآواثاء:غلوید بِآواثاء:غلوند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:غلوم نَآواثاء:غلوی نَآواثاء:غلوَد نَآواثاء:غلویم نَآواثاء:غلوید نَآواثاء:غلوند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:غلونم بِآواثاء:غلونی بِآواثاء:غلونَد بِآواثاء:غلونیم بِآواثاء:غلونید بِآواثاء:غلونند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:غلونم نَآواثاء:غلونی نَآواثاء:غلونَد نَآواثاء:غلونیم نَآواثاء:غلونید نَآواثاء:غلونند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «غُلُوْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بغلو - - آواثاء:بغلوید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نغلو - - آواثاء:نغلوید -

ترجمه

بزرگتر وَصِفْتَن
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «غلودن»: exaggerate

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «غُلُوْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلومدن|آواثاء:غلومدن]] ([؟] معناء:غلومدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلومادن|آواثاء:غلومادن]] ([؟] معناء:غلومادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوماندن|آواثاء:غلوماندن]] ([؟] معناء:غلوماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوماردن|آواثاء:غلوماردن]] ([؟] معناء:غلوماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلومابدن|آواثاء:غلومابدن]] ([؟] معناء:غلومابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلومژدن|آواثاء:غلومژدن]] ([؟] معناء:غلومژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌غُلُوْدَن ([؟] غلو کردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوادن|آواثاء:غلوادن]] ([؟] معناء:غلوادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلواندن|آواثاء:غلواندن]] ([؟] معناء:غلواندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلواردن|آواثاء:غلواردن]] ([؟] معناء:غلواردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوابدن|آواثاء:غلوابدن]] ([؟] معناء:غلوابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوژدن|آواثاء:غلوژدن]] ([؟] معناء:غلوژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشتن|آواثاء:غلوشتن]] ([؟] معناء:غلوشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلواشتن|آواثاء:غلواشتن]] ([؟] معناء:غلواشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوانشتن|آواثاء:غلوانشتن]] ([؟] معناء:غلوانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوارشتن|آواثاء:غلوارشتن]] ([؟] معناء:غلوارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوابشتن|آواثاء:غلوابشتن]] ([؟] معناء:غلوابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوژشتن|آواثاء:غلوژشتن]] ([؟] معناء:غلوژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشاندن|آواثاء:غلوشاندن]] ([؟] معناء:غلوشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشاردن|آواثاء:غلوشاردن]] ([؟] معناء:غلوشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشابدن|آواثاء:غلوشابدن]] ([؟] معناء:غلوشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشژدن|آواثاء:غلوشژدن]] ([؟] معناء:غلوشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «غُلُوْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفمدن|آواثاء:غلوفمدن]] ([؟] معناء:غلوفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفمادن|آواثاء:غلوفمادن]] ([؟] معناء:غلوفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفماندن|آواثاء:غلوفماندن]] ([؟] معناء:غلوفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفماردن|آواثاء:غلوفماردن]] ([؟] معناء:غلوفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفمابدن|آواثاء:غلوفمابدن]] ([؟] معناء:غلوفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفمژدن|آواثاء:غلوفمژدن]] ([؟] معناء:غلوفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفتن|آواثاء:غلوفتن]] ([؟] معناء:غلوفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفادن|آواثاء:غلوفادن]] ([؟] معناء:غلوفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفاندن|آواثاء:غلوفاندن]] ([؟] معناء:غلوفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفاردن|آواثاء:غلوفاردن]] ([؟] معناء:غلوفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفابدن|آواثاء:غلوفابدن]] ([؟] معناء:غلوفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفژدن|آواثاء:غلوفژدن]] ([؟] معناء:غلوفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفشتن|آواثاء:غلوفشتن]] ([؟] معناء:غلوفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفاشتن|آواثاء:غلوفاشتن]] ([؟] معناء:غلوفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفانشتن|آواثاء:غلوفانشتن]] ([؟] معناء:غلوفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفارشتن|آواثاء:غلوفارشتن]] ([؟] معناء:غلوفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفابشتن|آواثاء:غلوفابشتن]] ([؟] معناء:غلوفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوفژشتن|آواثاء:غلوفژشتن]] ([؟] معناء:غلوفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشفاندن|آواثاء:غلوشفاندن]] ([؟] معناء:غلوشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشفاردن|آواثاء:غلوشفاردن]] ([؟] معناء:غلوشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشفابدن|آواثاء:غلوشفابدن]] ([؟] معناء:غلوشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشفژدن|آواثاء:غلوشفژدن]] ([؟] معناء:غلوشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «غُلُوْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخمدن|آواثاء:غلوخمدن]] ([؟] معناء:غلوخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخمادن|آواثاء:غلوخمادن]] ([؟] معناء:غلوخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخماندن|آواثاء:غلوخماندن]] ([؟] معناء:غلوخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخماردن|آواثاء:غلوخماردن]] ([؟] معناء:غلوخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخمابدن|آواثاء:غلوخمابدن]] ([؟] معناء:غلوخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخمژدن|آواثاء:غلوخمژدن]] ([؟] معناء:غلوخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوختن|آواثاء:غلوختن]] ([؟] معناء:غلوختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخادن|آواثاء:غلوخادن]] ([؟] معناء:غلوخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخاندن|آواثاء:غلوخاندن]] ([؟] معناء:غلوخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخاردن|آواثاء:غلوخاردن]] ([؟] معناء:غلوخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخابدن|آواثاء:غلوخابدن]] ([؟] معناء:غلوخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخژدن|آواثاء:غلوخژدن]] ([؟] معناء:غلوخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخشتن|آواثاء:غلوخشتن]] ([؟] معناء:غلوخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخاشتن|آواثاء:غلوخاشتن]] ([؟] معناء:غلوخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخانشتن|آواثاء:غلوخانشتن]] ([؟] معناء:غلوخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخارشتن|آواثاء:غلوخارشتن]] ([؟] معناء:غلوخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخابشتن|آواثاء:غلوخابشتن]] ([؟] معناء:غلوخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوخژشتن|آواثاء:غلوخژشتن]] ([؟] معناء:غلوخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشخاندن|آواثاء:غلوشخاندن]] ([؟] معناء:غلوشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشخاردن|آواثاء:غلوشخاردن]] ([؟] معناء:غلوشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشخابدن|آواثاء:غلوشخابدن]] ([؟] معناء:غلوشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[غلوشخژدن|آواثاء:غلوشخژدن]] ([؟] معناء:غلوشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «غُلُوْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تغلودن|آواثاء:تغلودن]] ([؟] معناء:تغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شغلودن|آواثاء:شغلودن]] ([؟] معناء:شغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مغلودن|آواثاء:مغلودن]] ([؟] معناء:مغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انغلودن|آواثاء:انغلودن]] ([؟] معناء:انغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امغلودن|آواثاء:امغلودن]] ([؟] معناء:امغلودن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئغلودن|آواثاء:ئغلودن]] ([؟] معناء:ئغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئغلودن|آواثاء:مئغلودن]] ([؟] معناء:مئغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئغلودن|آواثاء:وئغلودن]] ([؟] معناء:وئغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئغلودن|آواثاء:هئغلودن]] ([؟] معناء:هئغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئغلودن|آواثاء:فئغلودن]] ([؟] معناء:فئغلودن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثغلودن|آواثاء:ثغلودن]] ([؟] معناء:ثغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بغلودن|آواثاء:بغلودن]] ([؟] معناء:بغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نغلودن|آواثاء:نغلودن]] ([؟] معناء:نغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پغلودن|آواثاء:پغلودن]] ([؟] معناء:پغلودن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وغلودن|آواثاء:وغلودن]] ([؟] معناء:وغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فغلودن|آواثاء:فغلودن]] ([؟] معناء:فغلودن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هغلودن|آواثاء:هغلودن]] ([؟] معناء:هغلودن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یغلودن|آواثاء:یغلودن]] ([؟] معناء:یغلودن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی