عمردن
ظاهر
(تغییرمسیر از عمریدن)
مصدر «عُمِرْدَن»، به معنی «مورد تعمیر شدن قرار دادن»، از «عمر + دن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «عُمِرْد»، «آواثاء:عمر»، و «آواثاء:عمرن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /عُمِرْدَن/📥 ❖ریشهشناسی: عمر + دن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.]
- تعریف «عمردن». فرایند صَلِحْتَن ([؟] مورد اصلاحشدن قرار دادن) وضعیت چیزی از ناسالم به سالم: [💬یا بعبارتی «مورد تعمیر شدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /عُمِرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «عمردن»: ▶ «عُمِرْد» (بنگذشته «عمردن»)، «آواثاء:عمر» (بنکنون «عمردن»)، «آواثاء:عمرن» (بنآینده «عمردن») ◀
- تعریف «عمردن». وضعیت چیزی را از ناسالم به سالم صَلِحْتَن ([؟] مورد اصلاحشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد تعمیر شدن قرار دادن»]
- مثال. دیروز گوشی اَم ([؟] من/خودم) را خودم عُمِرْدَم (؟ مورد تعمیر شدن قرار دادم).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «عُمِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بعمر | - | - | آواثاء:بعمرید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نعمر | - | - | آواثاء:نعمرید | - |
ترجمه
صَلِحْتَن وضعیت
- ترجمه (معادل) انگلیسی «عمردن»: repair