رقبدن
ظاهر
مصدر «رُقِبْدَن»، به معنی «مورد مراقبت قرار دادن»، از «رقبـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:رقبد»، «آواثاء:رقب»، و «آواثاء:رقبن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /رُقِبْدَن/📥 ریشهشناسی: رقبـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.]
- تعریف «رقبدن». فرایند وَجِهْدَن ([؟] مورد توجه قرار دادن) کسی بِهَدَف ([؟] به هدف) حَفِظْدَن ([؟] مورد حفاظت قرار دادن) اَش ([؟] آن): [💬یا بعبارتی «مورد مراقبت قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /رُقِبْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «رقبدن»: ▶ «آواثاء:رقبد» (بنگذشته «رقبدن»)، «آواثاء:رقب» (بنکنون «رقبدن»)، «آواثاء:رقبن» (بنآینده «رقبدن») ◀
- تعریف «رقبدن». کسی را بِهَدَف ([؟] به هدف) حَفِظْدَن ([؟] مورد حفاظت قرار دادن) اَش ([؟] آن) وَجِهْدَن ([؟] مورد توجه قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد مراقبت قرار دادن»]
- مثال. دیروز بچه همسایه اِمان ([؟] ما) را رُقِبْدَم (؟ مورد مراقبت قرار دادم).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «رُقِبْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:برقب | - | - | آواثاء:برقبید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نرقب | - | - | آواثاء:نرقبید | - |
ترجمه
وَجِهْدَن کسی
- ترجمه (معادل) انگلیسی «رقبدن»: look after
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «رُقِبْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[رقبمدن|آواثاء:رقبمدن]] ([؟] معناء:رقبمدن) | [[رقبمادن|آواثاء:رقبمادن]] ([؟] معناء:رقبمادن) | [[رقبماندن|آواثاء:رقبماندن]] ([؟] معناء:رقبماندن) | [[رقبماردن|آواثاء:رقبماردن]] ([؟] معناء:رقبماردن) | [[رقبمابدن|آواثاء:رقبمابدن]] ([؟] معناء:رقبمابدن) | [[رقبمژدن|آواثاء:رقبمژدن]] ([؟] معناء:رقبمژدن) |
کُنادین- | رُقِبْدَن ([؟] مورد مراقبت قرار دادن) | [[رقبادن|آواثاء:رقبادن]] ([؟] معناء:رقبادن) | [[رقباندن|آواثاء:رقباندن]] ([؟] معناء:رقباندن) | [[رقباردن|آواثاء:رقباردن]] ([؟] معناء:رقباردن) | [[رقبابدن|آواثاء:رقبابدن]] ([؟] معناء:رقبابدن) | [[رقبژدن|آواثاء:رقبژدن]] ([؟] معناء:رقبژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[رقبشتن|آواثاء:رقبشتن]] ([؟] معناء:رقبشتن) | [[رقباشتن|آواثاء:رقباشتن]] ([؟] معناء:رقباشتن) | [[رقبانشتن|آواثاء:رقبانشتن]] ([؟] معناء:رقبانشتن) | [[رقبارشتن|آواثاء:رقبارشتن]] ([؟] معناء:رقبارشتن) | [[رقبابشتن|آواثاء:رقبابشتن]] ([؟] معناء:رقبابشتن) | [[رقبژشتن|آواثاء:رقبژشتن]] ([؟] معناء:رقبژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[رقبشاندن|آواثاء:رقبشاندن]] ([؟] معناء:رقبشاندن) | [[رقبشاردن|آواثاء:رقبشاردن]] ([؟] معناء:رقبشاردن) | [[رقبشابدن|آواثاء:رقبشابدن]] ([؟] معناء:رقبشابدن) | [[رقبشژدن|آواثاء:رقبشژدن]] ([؟] معناء:رقبشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «رُقِبْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[رقبفمدن|آواثاء:رقبفمدن]] ([؟] معناء:رقبفمدن) | [[رقبفمادن|آواثاء:رقبفمادن]] ([؟] معناء:رقبفمادن) | [[رقبفماندن|آواثاء:رقبفماندن]] ([؟] معناء:رقبفماندن) | [[رقبفماردن|آواثاء:رقبفماردن]] ([؟] معناء:رقبفماردن) | [[رقبفمابدن|آواثاء:رقبفمابدن]] ([؟] معناء:رقبفمابدن) | [[رقبفمژدن|آواثاء:رقبفمژدن]] ([؟] معناء:رقبفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[رقبفتن|آواثاء:رقبفتن]] ([؟] معناء:رقبفتن) | [[رقبفادن|آواثاء:رقبفادن]] ([؟] معناء:رقبفادن) | [[رقبفاندن|آواثاء:رقبفاندن]] ([؟] معناء:رقبفاندن) | [[رقبفاردن|آواثاء:رقبفاردن]] ([؟] معناء:رقبفاردن) | [[رقبفابدن|آواثاء:رقبفابدن]] ([؟] معناء:رقبفابدن) | [[رقبفژدن|آواثاء:رقبفژدن]] ([؟] معناء:رقبفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[رقبفشتن|آواثاء:رقبفشتن]] ([؟] معناء:رقبفشتن) | [[رقبفاشتن|آواثاء:رقبفاشتن]] ([؟] معناء:رقبفاشتن) | [[رقبفانشتن|آواثاء:رقبفانشتن]] ([؟] معناء:رقبفانشتن) | [[رقبفارشتن|آواثاء:رقبفارشتن]] ([؟] معناء:رقبفارشتن) | [[رقبفابشتن|آواثاء:رقبفابشتن]] ([؟] معناء:رقبفابشتن) | [[رقبفژشتن|آواثاء:رقبفژشتن]] ([؟] معناء:رقبفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[رقبشفاندن|آواثاء:رقبشفاندن]] ([؟] معناء:رقبشفاندن) | [[رقبشفاردن|آواثاء:رقبشفاردن]] ([؟] معناء:رقبشفاردن) | [[رقبشفابدن|آواثاء:رقبشفابدن]] ([؟] معناء:رقبشفابدن) | [[رقبشفژدن|آواثاء:رقبشفژدن]] ([؟] معناء:رقبشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «رُقِبْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[رقبخمدن|آواثاء:رقبخمدن]] ([؟] معناء:رقبخمدن) | [[رقبخمادن|آواثاء:رقبخمادن]] ([؟] معناء:رقبخمادن) | [[رقبخماندن|آواثاء:رقبخماندن]] ([؟] معناء:رقبخماندن) | [[رقبخماردن|آواثاء:رقبخماردن]] ([؟] معناء:رقبخماردن) | [[رقبخمابدن|آواثاء:رقبخمابدن]] ([؟] معناء:رقبخمابدن) | [[رقبخمژدن|آواثاء:رقبخمژدن]] ([؟] معناء:رقبخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[رقبختن|آواثاء:رقبختن]] ([؟] معناء:رقبختن) | [[رقبخادن|آواثاء:رقبخادن]] ([؟] معناء:رقبخادن) | [[رقبخاندن|آواثاء:رقبخاندن]] ([؟] معناء:رقبخاندن) | [[رقبخاردن|آواثاء:رقبخاردن]] ([؟] معناء:رقبخاردن) | [[رقبخابدن|آواثاء:رقبخابدن]] ([؟] معناء:رقبخابدن) | [[رقبخژدن|آواثاء:رقبخژدن]] ([؟] معناء:رقبخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[رقبخشتن|آواثاء:رقبخشتن]] ([؟] معناء:رقبخشتن) | [[رقبخاشتن|آواثاء:رقبخاشتن]] ([؟] معناء:رقبخاشتن) | [[رقبخانشتن|آواثاء:رقبخانشتن]] ([؟] معناء:رقبخانشتن) | [[رقبخارشتن|آواثاء:رقبخارشتن]] ([؟] معناء:رقبخارشتن) | [[رقبخابشتن|آواثاء:رقبخابشتن]] ([؟] معناء:رقبخابشتن) | [[رقبخژشتن|آواثاء:رقبخژشتن]] ([؟] معناء:رقبخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[رقبشخاندن|آواثاء:رقبشخاندن]] ([؟] معناء:رقبشخاندن) | [[رقبشخاردن|آواثاء:رقبشخاردن]] ([؟] معناء:رقبشخاردن) | [[رقبشخابدن|آواثاء:رقبشخابدن]] ([؟] معناء:رقبشخابدن) | [[رقبشخژدن|آواثاء:رقبشخژدن]] ([؟] معناء:رقبشخژدن) |