رغبدن
ظاهر
مصدر «رَغِبْدَن»، به معنی «ترغیب کردن»، از «رغبـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:رغبد»، «آواثاء:رغب»، و «آواثاء:رغبن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /رَغِبْدَن/📥 ریشهشناسی: رغبـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] متضاد «رغبدن»: ربطاء:رغبدن/ضد
- تعریف «رغبدن». فرایند باوَرانْدَن ([؟] باورپذیر کردن) درستی اَنْجِدَن ([؟] انجام دادن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) به کسی با بَیانْدَن ([؟] بیان کردن) جنبههای مثبت اَش ([؟] آن): [💬یا بعبارتی «ترغیب کردن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /رَغِبْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «رغبدن»: ▶ «آواثاء:رغبد» (بنگذشته «رغبدن»)، «آواثاء:رغب» (بنکنون «رغبدن»)، «آواثاء:رغبن» (بنآینده «رغبدن») ◀
- تعریف «رغبدن». درستی اَنْجِدَن ([؟] انجام دادن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را به کسی با بَیانْدَن ([؟] بیان کردن) جنبههای مثبت اَش ([؟] آن) باوَرانْدَن ([؟] باورپذیر کردن): [💬یا بعبارتی «ترغیب کردن»]
- مثال. فروشنده هه ([؟] مذکور؛ یادشده) فیتَلاشْت ([؟] داشت تلاش میکرد) خریداران را به خریدن محصول اَش ([؟] آن) بِرَغِبَد (؟ ترغیب کند).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «رَغِبْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:برغب | - | - | آواثاء:برغبید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نرغب | - | - | آواثاء:نرغبید | - |
ترجمه
باوَرانْدَن به درستی
- ترجمه (معادل) انگلیسی «رغبدن»: blandish
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «رَغِبْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[رغبمدن|آواثاء:رغبمدن]] ([؟] معناء:رغبمدن) | [[رغبمادن|آواثاء:رغبمادن]] ([؟] معناء:رغبمادن) | [[رغبماندن|آواثاء:رغبماندن]] ([؟] معناء:رغبماندن) | [[رغبماردن|آواثاء:رغبماردن]] ([؟] معناء:رغبماردن) | [[رغبمابدن|آواثاء:رغبمابدن]] ([؟] معناء:رغبمابدن) | [[رغبمژدن|آواثاء:رغبمژدن]] ([؟] معناء:رغبمژدن) |
کُنادین- | رَغِبْدَن ([؟] ترغیب کردن) | [[رغبادن|آواثاء:رغبادن]] ([؟] معناء:رغبادن) | [[رغباندن|آواثاء:رغباندن]] ([؟] معناء:رغباندن) | [[رغباردن|آواثاء:رغباردن]] ([؟] معناء:رغباردن) | [[رغبابدن|آواثاء:رغبابدن]] ([؟] معناء:رغبابدن) | [[رغبژدن|آواثاء:رغبژدن]] ([؟] معناء:رغبژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[رغبشتن|آواثاء:رغبشتن]] ([؟] معناء:رغبشتن) | [[رغباشتن|آواثاء:رغباشتن]] ([؟] معناء:رغباشتن) | [[رغبانشتن|آواثاء:رغبانشتن]] ([؟] معناء:رغبانشتن) | [[رغبارشتن|آواثاء:رغبارشتن]] ([؟] معناء:رغبارشتن) | [[رغبابشتن|آواثاء:رغبابشتن]] ([؟] معناء:رغبابشتن) | [[رغبژشتن|آواثاء:رغبژشتن]] ([؟] معناء:رغبژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[رغبشاندن|آواثاء:رغبشاندن]] ([؟] معناء:رغبشاندن) | [[رغبشاردن|آواثاء:رغبشاردن]] ([؟] معناء:رغبشاردن) | [[رغبشابدن|آواثاء:رغبشابدن]] ([؟] معناء:رغبشابدن) | [[رغبشژدن|آواثاء:رغبشژدن]] ([؟] معناء:رغبشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «رَغِبْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[رغبفمدن|آواثاء:رغبفمدن]] ([؟] معناء:رغبفمدن) | [[رغبفمادن|آواثاء:رغبفمادن]] ([؟] معناء:رغبفمادن) | [[رغبفماندن|آواثاء:رغبفماندن]] ([؟] معناء:رغبفماندن) | [[رغبفماردن|آواثاء:رغبفماردن]] ([؟] معناء:رغبفماردن) | [[رغبفمابدن|آواثاء:رغبفمابدن]] ([؟] معناء:رغبفمابدن) | [[رغبفمژدن|آواثاء:رغبفمژدن]] ([؟] معناء:رغبفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[رغبفتن|آواثاء:رغبفتن]] ([؟] معناء:رغبفتن) | [[رغبفادن|آواثاء:رغبفادن]] ([؟] معناء:رغبفادن) | [[رغبفاندن|آواثاء:رغبفاندن]] ([؟] معناء:رغبفاندن) | [[رغبفاردن|آواثاء:رغبفاردن]] ([؟] معناء:رغبفاردن) | [[رغبفابدن|آواثاء:رغبفابدن]] ([؟] معناء:رغبفابدن) | [[رغبفژدن|آواثاء:رغبفژدن]] ([؟] معناء:رغبفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[رغبفشتن|آواثاء:رغبفشتن]] ([؟] معناء:رغبفشتن) | [[رغبفاشتن|آواثاء:رغبفاشتن]] ([؟] معناء:رغبفاشتن) | [[رغبفانشتن|آواثاء:رغبفانشتن]] ([؟] معناء:رغبفانشتن) | [[رغبفارشتن|آواثاء:رغبفارشتن]] ([؟] معناء:رغبفارشتن) | [[رغبفابشتن|آواثاء:رغبفابشتن]] ([؟] معناء:رغبفابشتن) | [[رغبفژشتن|آواثاء:رغبفژشتن]] ([؟] معناء:رغبفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[رغبشفاندن|آواثاء:رغبشفاندن]] ([؟] معناء:رغبشفاندن) | [[رغبشفاردن|آواثاء:رغبشفاردن]] ([؟] معناء:رغبشفاردن) | [[رغبشفابدن|آواثاء:رغبشفابدن]] ([؟] معناء:رغبشفابدن) | [[رغبشفژدن|آواثاء:رغبشفژدن]] ([؟] معناء:رغبشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «رَغِبْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[رغبخمدن|آواثاء:رغبخمدن]] ([؟] معناء:رغبخمدن) | [[رغبخمادن|آواثاء:رغبخمادن]] ([؟] معناء:رغبخمادن) | [[رغبخماندن|آواثاء:رغبخماندن]] ([؟] معناء:رغبخماندن) | [[رغبخماردن|آواثاء:رغبخماردن]] ([؟] معناء:رغبخماردن) | [[رغبخمابدن|آواثاء:رغبخمابدن]] ([؟] معناء:رغبخمابدن) | [[رغبخمژدن|آواثاء:رغبخمژدن]] ([؟] معناء:رغبخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[رغبختن|آواثاء:رغبختن]] ([؟] معناء:رغبختن) | [[رغبخادن|آواثاء:رغبخادن]] ([؟] معناء:رغبخادن) | [[رغبخاندن|آواثاء:رغبخاندن]] ([؟] معناء:رغبخاندن) | [[رغبخاردن|آواثاء:رغبخاردن]] ([؟] معناء:رغبخاردن) | [[رغبخابدن|آواثاء:رغبخابدن]] ([؟] معناء:رغبخابدن) | [[رغبخژدن|آواثاء:رغبخژدن]] ([؟] معناء:رغبخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[رغبخشتن|آواثاء:رغبخشتن]] ([؟] معناء:رغبخشتن) | [[رغبخاشتن|آواثاء:رغبخاشتن]] ([؟] معناء:رغبخاشتن) | [[رغبخانشتن|آواثاء:رغبخانشتن]] ([؟] معناء:رغبخانشتن) | [[رغبخارشتن|آواثاء:رغبخارشتن]] ([؟] معناء:رغبخارشتن) | [[رغبخابشتن|آواثاء:رغبخابشتن]] ([؟] معناء:رغبخابشتن) | [[رغبخژشتن|آواثاء:رغبخژشتن]] ([؟] معناء:رغبخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[رغبشخاندن|آواثاء:رغبشخاندن]] ([؟] معناء:رغبشخاندن) | [[رغبشخاردن|آواثاء:رغبشخاردن]] ([؟] معناء:رغبشخاردن) | [[رغبشخابدن|آواثاء:رغبشخابدن]] ([؟] معناء:رغبشخابدن) | [[رغبشخژدن|آواثاء:رغبشخژدن]] ([؟] معناء:رغبشخژدن) |