پرش به محتوا

خلفدن

از واژسین

مصدر «خَلِفْدَن» به‌معنی «مورد مخالفت قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن فاعل، چیزی را نپذیرفته و در برابر آن مقاومت کند. این مصدر از «خلفـ + ـتن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «خَلِفْدَن»

بن‌های تصریفی «خَلِفْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «خلفدن». فرایند نپذیرفتن و سِتیزْدَن ([؟] مورد بازداشته‌شدن قرار دادن) چیزی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد مخالفت قرار دادن»]
    🚀مثال. خَلِفْدَن (؟ مورد مخالفت قرار دادن) خاهْماء ([؟] خواسته) پدر و مادر شایِسْناک ([؟] دارای شایستیت) نائَد ([؟] نیست (فعل ربط)).

عملواژه

  1. تعریف «خلفدن». چیزی را نپذیرفتن و سِتیزْدَن ([؟] مورد بازداشته‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد مخالفت قرار دادن»]
    🚀مثال. خدا کسانیکه فرمان پیامبران را بِخَلِفَنْد (؟ مورد مخالفت قرار بدهند)، بِوِلَد ([؟] مورد بی‌تفاوتی فرجام/عقوبت قرار بهد).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «خَلِفْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:خلفدم آواثاء:خلفدی آواثاء:خلفد آواثاء:خلفدیم آواثاء:خلفدید آواثاء:خلفدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:خلفم آواثاء:خلفی آواثاء:خلفَد آواثاء:خلفیم آواثاء:خلفید آواثاء:خلفند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:خلفنم آواثاء:خلفنی آواثاء:خلفنَد آواثاء:خلفنیم آواثاء:خلفنید آواثاء:خلفنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:خلفدن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «خَلِفْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بخلف - - آواثاء:بخلفید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نخلف - - آواثاء:نخلفید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناخلف - - آواثاء:ناخلفید -

ترجمه

نپذیرفتن و سِتیزْدَن (؟ مورد بازداشته‌شدن قرار دادن)
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «خلفدن»: To oppose