پرش به محتوا

حضردن

از واژسین
(تغییرمسیر از حضریدن)
مصدر «حُضِرْدَن»، به معنی «به حضور آوردن»، از «حضر + دن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «حُضِرْد»، «حُضِر»، و «حُضِرْن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /حُضِرْدَن/📥 ریشه‌شناسی: حضر + دن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] متضاد «حضردن»: ربطاء:حضردن/ضد
  1. تعریف «حضردن». فرایند هَسْتَن ([؟] موجود کردن) چیزی در محیط هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «به حضور آوردن»]
    🚀مثال. وظیفه حُضِرْدَن (؟ به حضور آوردن) بچه‌ها در مدرسه با خانواده ئَد ([؟] است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /حُضِرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «حضردن»: «حُضِرْد» (بن‌گذشته «حضردن»)، «حُضِر» (بن‌کنون «حضردن»)، «حُضِرْن» (بن‌آینده «حضردن»)
  1. تعریف «حضردن». چیزی را در محیط هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) هَسْتَن ([؟] موجود کردن):‌ [💬یا بعبارتی «به حضور آوردن»]
    🚀مثال. اگر بتوانید، گواه‌ها اِتان ([؟] شما) را بِحُضِرید (؟ به حضور آورید).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «حُضِرْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:حضردم آواثاء:حضردی حُضِرْد آواثاء:حضردیم آواثاء:حضردید آواثاء:حضردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:حضردم ناآواثاء:حضردی ناحُضِرْد ناآواثاء:حضردیم ناآواثاء:حضردید ناآواثاء:حضردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:حضرم آواثاء:حضری آواثاء:حضرَد آواثاء:حضریم آواثاء:حضرید آواثاء:حضرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:حضرم ناآواثاء:حضری ناآواثاء:حضرَد ناآواثاء:حضریم ناآواثاء:حضرید ناآواثاء:حضرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:حضرنم آواثاء:حضرنی آواثاء:حضرنَد آواثاء:حضرنیم آواثاء:حضرنید آواثاء:حضرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:حضرنم ناآواثاء:حضرنی ناآواثاء:حضرنَد ناآواثاء:حضرنیم ناآواثاء:حضرنید ناآواثاء:حضرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «حُضِرْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:حضردم بِآواثاء:حضردی بِحُضِرْد بِآواثاء:حضردیم بِآواثاء:حضردید بِآواثاء:حضردند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:حضردم نَآواثاء:حضردی نَحُضِرْد نَآواثاء:حضردیم نَآواثاء:حضردید نَآواثاء:حضردند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:حضرم بِآواثاء:حضری بِآواثاء:حضرَد بِآواثاء:حضریم بِآواثاء:حضرید بِآواثاء:حضرند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:حضرم نَآواثاء:حضری نَآواثاء:حضرَد نَآواثاء:حضریم نَآواثاء:حضرید نَآواثاء:حضرند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:حضرنم بِآواثاء:حضرنی بِآواثاء:حضرنَد بِآواثاء:حضرنیم بِآواثاء:حضرنید بِآواثاء:حضرنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:حضرنم نَآواثاء:حضرنی نَآواثاء:حضرنَد نَآواثاء:حضرنیم نَآواثاء:حضرنید نَآواثاء:حضرنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «حُضِرْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بحضر - - بِحُضِرید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نحضر - - آواثاء:نحضرید -

ترجمه

هَسْتَن در محیط هی
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «حضردن»: bring؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «حضردن»: present

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «حُضِرْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌حُضْرِمْدَن ([؟] حضور یافتن؛ حاضر شدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرمادن|آواثاء:حضرمادن]] ([؟] معناء:حضرمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرماندن|آواثاء:حضرماندن]] ([؟] معناء:حضرماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرماردن|آواثاء:حضرماردن]] ([؟] معناء:حضرماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرمابدن|آواثاء:حضرمابدن]] ([؟] معناء:حضرمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرمژدن|آواثاء:حضرمژدن]] ([؟] معناء:حضرمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌حُضِرْدَن ([؟] به حضور آوردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرادن|آواثاء:حضرادن]] ([؟] معناء:حضرادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضراندن|آواثاء:حضراندن]] ([؟] معناء:حضراندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضراردن|آواثاء:حضراردن]] ([؟] معناء:حضراردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرابدن|آواثاء:حضرابدن]] ([؟] معناء:حضرابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرژدن|آواثاء:حضرژدن]] ([؟] معناء:حضرژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشتن|آواثاء:حضرشتن]] ([؟] معناء:حضرشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضراشتن|آواثاء:حضراشتن]] ([؟] معناء:حضراشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرانشتن|آواثاء:حضرانشتن]] ([؟] معناء:حضرانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرارشتن|آواثاء:حضرارشتن]] ([؟] معناء:حضرارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرابشتن|آواثاء:حضرابشتن]] ([؟] معناء:حضرابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرژشتن|آواثاء:حضرژشتن]] ([؟] معناء:حضرژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشاندن|آواثاء:حضرشاندن]] ([؟] معناء:حضرشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشاردن|آواثاء:حضرشاردن]] ([؟] معناء:حضرشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشابدن|آواثاء:حضرشابدن]] ([؟] معناء:حضرشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشژدن|آواثاء:حضرشژدن]] ([؟] معناء:حضرشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «حُضِرْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفمدن|آواثاء:حضرفمدن]] ([؟] معناء:حضرفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفمادن|آواثاء:حضرفمادن]] ([؟] معناء:حضرفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفماندن|آواثاء:حضرفماندن]] ([؟] معناء:حضرفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفماردن|آواثاء:حضرفماردن]] ([؟] معناء:حضرفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفمابدن|آواثاء:حضرفمابدن]] ([؟] معناء:حضرفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفمژدن|آواثاء:حضرفمژدن]] ([؟] معناء:حضرفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفتن|آواثاء:حضرفتن]] ([؟] معناء:حضرفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفادن|آواثاء:حضرفادن]] ([؟] معناء:حضرفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفاندن|آواثاء:حضرفاندن]] ([؟] معناء:حضرفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفاردن|آواثاء:حضرفاردن]] ([؟] معناء:حضرفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفابدن|آواثاء:حضرفابدن]] ([؟] معناء:حضرفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفژدن|آواثاء:حضرفژدن]] ([؟] معناء:حضرفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفشتن|آواثاء:حضرفشتن]] ([؟] معناء:حضرفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفاشتن|آواثاء:حضرفاشتن]] ([؟] معناء:حضرفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفانشتن|آواثاء:حضرفانشتن]] ([؟] معناء:حضرفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفارشتن|آواثاء:حضرفارشتن]] ([؟] معناء:حضرفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفابشتن|آواثاء:حضرفابشتن]] ([؟] معناء:حضرفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرفژشتن|آواثاء:حضرفژشتن]] ([؟] معناء:حضرفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشفاندن|آواثاء:حضرشفاندن]] ([؟] معناء:حضرشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشفاردن|آواثاء:حضرشفاردن]] ([؟] معناء:حضرشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشفابدن|آواثاء:حضرشفابدن]] ([؟] معناء:حضرشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشفژدن|آواثاء:حضرشفژدن]] ([؟] معناء:حضرشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «حُضِرْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخمدن|آواثاء:حضرخمدن]] ([؟] معناء:حضرخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخمادن|آواثاء:حضرخمادن]] ([؟] معناء:حضرخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخماندن|آواثاء:حضرخماندن]] ([؟] معناء:حضرخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخماردن|آواثاء:حضرخماردن]] ([؟] معناء:حضرخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخمابدن|آواثاء:حضرخمابدن]] ([؟] معناء:حضرخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخمژدن|آواثاء:حضرخمژدن]] ([؟] معناء:حضرخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرختن|آواثاء:حضرختن]] ([؟] معناء:حضرختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخادن|آواثاء:حضرخادن]] ([؟] معناء:حضرخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخاندن|آواثاء:حضرخاندن]] ([؟] معناء:حضرخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخاردن|آواثاء:حضرخاردن]] ([؟] معناء:حضرخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخابدن|آواثاء:حضرخابدن]] ([؟] معناء:حضرخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخژدن|آواثاء:حضرخژدن]] ([؟] معناء:حضرخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخشتن|آواثاء:حضرخشتن]] ([؟] معناء:حضرخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخاشتن|آواثاء:حضرخاشتن]] ([؟] معناء:حضرخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخانشتن|آواثاء:حضرخانشتن]] ([؟] معناء:حضرخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخارشتن|آواثاء:حضرخارشتن]] ([؟] معناء:حضرخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخابشتن|آواثاء:حضرخابشتن]] ([؟] معناء:حضرخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرخژشتن|آواثاء:حضرخژشتن]] ([؟] معناء:حضرخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشخاندن|آواثاء:حضرشخاندن]] ([؟] معناء:حضرشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشخاردن|آواثاء:حضرشخاردن]] ([؟] معناء:حضرشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشخابدن|آواثاء:حضرشخابدن]] ([؟] معناء:حضرشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[حضرشخژدن|آواثاء:حضرشخژدن]] ([؟] معناء:حضرشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «حُضِرْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تحضردن|آواثاء:تحضردن]] ([؟] معناء:تحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شحضردن|آواثاء:شحضردن]] ([؟] معناء:شحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[محضردن|آواثاء:محضردن]] ([؟] معناء:محضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انحضردن|آواثاء:انحضردن]] ([؟] معناء:انحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امحضردن|آواثاء:امحضردن]] ([؟] معناء:امحضردن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئحضردن|آواثاء:ئحضردن]] ([؟] معناء:ئحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئحضردن|آواثاء:مئحضردن]] ([؟] معناء:مئحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئحضردن|آواثاء:وئحضردن]] ([؟] معناء:وئحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئحضردن|آواثاء:هئحضردن]] ([؟] معناء:هئحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئحضردن|آواثاء:فئحضردن]] ([؟] معناء:فئحضردن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثحضردن|آواثاء:ثحضردن]] ([؟] معناء:ثحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بحضردن|آواثاء:بحضردن]] ([؟] معناء:بحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نحضردن|آواثاء:نحضردن]] ([؟] معناء:نحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پحضردن|آواثاء:پحضردن]] ([؟] معناء:پحضردن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وحضردن|آواثاء:وحضردن]] ([؟] معناء:وحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فحضردن|آواثاء:فحضردن]] ([؟] معناء:فحضردن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هحضردن|آواثاء:هحضردن]] ([؟] معناء:هحضردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یحضردن|آواثاء:یحضردن]] ([؟] معناء:یحضردن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی