تمرین دادن
ظاهر
عَبِرات ([؟] عبارت) «تمرین دادن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- اُنْمَرِنْدَن:❖ مورد دریافتکننده تمرین قرار دادن؛
- مثال. در کلاس، استاد کلی تمرین به دانشجوهایش داد.معادل: در جَلِسْگاه ([؟] اتاق نشست (کلاس))، استاد هه ([؟] مذکور؛ یادشده) دانشجوها اَش ([؟] آن/آنرا) را شَدّانِه ([؟] بهشکل شدید) اُنْمَرِنْد (؟ مورد دریافتکننده تمرین قرار داد).
- مثال. علی حسن را، با کلی تمرین دادن به او، در برنامهنویسی وارد کرد.معادل: علی حسن را با اُنْمَرِنْدَن (؟ مورد دریافتکننده تمرین قرار دادن) شَدّانِه ([؟] بهشکل شدید)، در فَرْمِثْتَن ([؟] مورد برنامهنویسی شدن قرار دادن) ماهِرْد ([؟] مورد مهارتیافتن قرار داد).
- تُمَرِنْدَن:❖ مورد تمرینکننده قرار دادن؛
- مثال. علی حسن را، با تمرین دادن روزانه، در برنامهنویسی وارد کرد.معادل: علی حسن را با تُمَرِنْدَن (؟ مورد تمرینکننده قرار دادن) روزانه، در فَرْمِثْتَن ([؟] مورد برنامهنویسی شدن قرار دادن) ماهِرْد ([؟] مورد مهارتیافتن قرار داد).
همچنینی ببین مشق دادن؛ سرمشق دادن؛ پرورش دادن؛ به تمرین واداشتن؛ تمرینکننده کردن؛ حل تمرین کردن