پرش به محتوا

تلیدن

از واژسین
مصدر «تَلیدَن»، به معنی «به تله انداختن»، از «تلـ + ـیدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:تلید»، «آواثاء:تل»، و «آواثاء:تلین» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /تَلیدَن/📥 ریشه‌شناسی: تلـ + ـیدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «تلیدن». فرایند [[حبسیدن|
  2. تغییر_مسیر حبستن]] ([؟] محبوس کردن) چیزی در تله:‌ [💬یا بعبارتی «به تله انداختن»]
    🚀مثال. تَلیدَن (؟ به تله انداختن) پروانه در توری خوب نَئَد ([؟] نیست).

عملواژه

  1. تعریف «تلیدن». چیزی را در تله [[حبسیدن|
  2. تغییر_مسیر حبستن]] ([؟] محبوس کردن):‌ [💬یا بعبارتی «به تله انداختن»]
    🚀مثال. یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) پروانه را در توری تَلیدَم (؟ به تله انداختم).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «تَلیدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] تَلیدَم آواثاء:تلیدی آواثاء:تلید آواثاء:تلیدیم آواثاء:تلیدید آواثاء:تلیدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناتَلیدَم ناآواثاء:تلیدی ناآواثاء:تلید ناآواثاء:تلیدیم ناآواثاء:تلیدید ناآواثاء:تلیدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:تلم آواثاء:تلی آواثاء:تلد آواثاء:تلیم آواثاء:تلیٓد آواثاء:تلند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:تلم ناآواثاء:تلی ناآواثاء:تلد ناآواثاء:تلیم ناآواثاء:تلیٓد ناآواثاء:تلند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:تلینم آواثاء:تلینی آواثاء:تلیند آواثاء:تلینیم آواثاء:تلینید آواثاء:تلینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:تلینم ناآواثاء:تلینی ناآواثاء:تلیند ناآواثاء:تلینیم ناآواثاء:تلینید ناآواثاء:تلینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «تَلیدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِتَلیدَم بِآواثاء:تلیدی بِآواثاء:تلید بِآواثاء:تلیدیم بِآواثاء:تلیدید بِآواثاء:تلیدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَتَلیدَم نَآواثاء:تلیدی نَآواثاء:تلید نَآواثاء:تلیدیم نَآواثاء:تلیدید نَآواثاء:تلیدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:تلم بِآواثاء:تلی بِآواثاء:تلد بِآواثاء:تلیم بِآواثاء:تلیٓد بِآواثاء:تلند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:تلم نَآواثاء:تلی نَآواثاء:تلد نَآواثاء:تلیم نَآواثاء:تلیٓد نَآواثاء:تلند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:تلینم بِآواثاء:تلینی بِآواثاء:تلیند بِآواثاء:تلینیم بِآواثاء:تلینید بِآواثاء:تلینند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:تلینم نَآواثاء:تلینی نَآواثاء:تلیند نَآواثاء:تلینیم نَآواثاء:تلینید نَآواثاء:تلینند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «تَلیدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بتل - - آواثاء:بتلید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نتل - - آواثاء:نتلید -

ترجمه

  1. تغییر_مسیر حبستن در تله
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تلیدن»: trap

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «تَلیدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلمدن|آواثاء:تلمدن]] ([؟] معناء:تلمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلمادن|آواثاء:تلمادن]] ([؟] معناء:تلمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلماندن|آواثاء:تلماندن]] ([؟] معناء:تلماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلماردن|آواثاء:تلماردن]] ([؟] معناء:تلماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلمابدن|آواثاء:تلمابدن]] ([؟] معناء:تلمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلمژدن|آواثاء:تلمژدن]] ([؟] معناء:تلمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌تَلیدَن ([؟] به تله انداختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلادن|آواثاء:تلادن]] ([؟] معناء:تلادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلاندن|آواثاء:تلاندن]] ([؟] معناء:تلاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلاردن|آواثاء:تلاردن]] ([؟] معناء:تلاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلابدن|آواثاء:تلابدن]] ([؟] معناء:تلابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلژدن|آواثاء:تلژدن]] ([؟] معناء:تلژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌تَلِشْتَن ([؟] مورد متلاشی‌شدن قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌تَلاشْتَن ([؟] مورد تلاش قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلانشتن|آواثاء:تلانشتن]] ([؟] معناء:تلانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلارشتن|آواثاء:تلارشتن]] ([؟] معناء:تلارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلابشتن|آواثاء:تلابشتن]] ([؟] معناء:تلابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلژشتن|آواثاء:تلژشتن]] ([؟] معناء:تلژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشاندن|آواثاء:تلشاندن]] ([؟] معناء:تلشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشاردن|آواثاء:تلشاردن]] ([؟] معناء:تلشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشابدن|آواثاء:تلشابدن]] ([؟] معناء:تلشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشژدن|آواثاء:تلشژدن]] ([؟] معناء:تلشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «تَلیدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفمدن|آواثاء:تلفمدن]] ([؟] معناء:تلفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفمادن|آواثاء:تلفمادن]] ([؟] معناء:تلفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفماندن|آواثاء:تلفماندن]] ([؟] معناء:تلفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفماردن|آواثاء:تلفماردن]] ([؟] معناء:تلفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفمابدن|آواثاء:تلفمابدن]] ([؟] معناء:تلفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفمژدن|آواثاء:تلفمژدن]] ([؟] معناء:تلفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفتن|آواثاء:تلفتن]] ([؟] معناء:تلفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفادن|آواثاء:تلفادن]] ([؟] معناء:تلفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفاندن|آواثاء:تلفاندن]] ([؟] معناء:تلفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفاردن|آواثاء:تلفاردن]] ([؟] معناء:تلفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفابدن|آواثاء:تلفابدن]] ([؟] معناء:تلفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفژدن|آواثاء:تلفژدن]] ([؟] معناء:تلفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفشتن|آواثاء:تلفشتن]] ([؟] معناء:تلفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفاشتن|آواثاء:تلفاشتن]] ([؟] معناء:تلفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفانشتن|آواثاء:تلفانشتن]] ([؟] معناء:تلفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفارشتن|آواثاء:تلفارشتن]] ([؟] معناء:تلفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفابشتن|آواثاء:تلفابشتن]] ([؟] معناء:تلفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلفژشتن|آواثاء:تلفژشتن]] ([؟] معناء:تلفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشفاندن|آواثاء:تلشفاندن]] ([؟] معناء:تلشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشفاردن|آواثاء:تلشفاردن]] ([؟] معناء:تلشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشفابدن|آواثاء:تلشفابدن]] ([؟] معناء:تلشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشفژدن|آواثاء:تلشفژدن]] ([؟] معناء:تلشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «تَلیدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخمدن|آواثاء:تلخمدن]] ([؟] معناء:تلخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخمادن|آواثاء:تلخمادن]] ([؟] معناء:تلخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخماندن|آواثاء:تلخماندن]] ([؟] معناء:تلخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخماردن|آواثاء:تلخماردن]] ([؟] معناء:تلخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخمابدن|آواثاء:تلخمابدن]] ([؟] معناء:تلخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخمژدن|آواثاء:تلخمژدن]] ([؟] معناء:تلخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلختن|آواثاء:تلختن]] ([؟] معناء:تلختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخادن|آواثاء:تلخادن]] ([؟] معناء:تلخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخاندن|آواثاء:تلخاندن]] ([؟] معناء:تلخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخاردن|آواثاء:تلخاردن]] ([؟] معناء:تلخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخابدن|آواثاء:تلخابدن]] ([؟] معناء:تلخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخژدن|آواثاء:تلخژدن]] ([؟] معناء:تلخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخشتن|آواثاء:تلخشتن]] ([؟] معناء:تلخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخاشتن|آواثاء:تلخاشتن]] ([؟] معناء:تلخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخانشتن|آواثاء:تلخانشتن]] ([؟] معناء:تلخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخارشتن|آواثاء:تلخارشتن]] ([؟] معناء:تلخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخابشتن|آواثاء:تلخابشتن]] ([؟] معناء:تلخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلخژشتن|آواثاء:تلخژشتن]] ([؟] معناء:تلخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشخاندن|آواثاء:تلشخاندن]] ([؟] معناء:تلشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشخاردن|آواثاء:تلشخاردن]] ([؟] معناء:تلشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشخابدن|آواثاء:تلشخابدن]] ([؟] معناء:تلشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تلشخژدن|آواثاء:تلشخژدن]] ([؟] معناء:تلشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «تَلیدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تتلیدن|آواثاء:تتلیدن]] ([؟] معناء:تتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شتلیدن|آواثاء:شتلیدن]] ([؟] معناء:شتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[متلیدن|آواثاء:متلیدن]] ([؟] معناء:متلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انتلیدن|آواثاء:انتلیدن]] ([؟] معناء:انتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امتلیدن|آواثاء:امتلیدن]] ([؟] معناء:امتلیدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئتلیدن|آواثاء:ئتلیدن]] ([؟] معناء:ئتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئتلیدن|آواثاء:مئتلیدن]] ([؟] معناء:مئتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئتلیدن|آواثاء:وئتلیدن]] ([؟] معناء:وئتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئتلیدن|آواثاء:هئتلیدن]] ([؟] معناء:هئتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئتلیدن|آواثاء:فئتلیدن]] ([؟] معناء:فئتلیدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثتلیدن|آواثاء:ثتلیدن]] ([؟] معناء:ثتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بتلیدن|آواثاء:بتلیدن]] ([؟] معناء:بتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نتلیدن|آواثاء:نتلیدن]] ([؟] معناء:نتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پتلیدن|آواثاء:پتلیدن]] ([؟] معناء:پتلیدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وتلیدن|آواثاء:وتلیدن]] ([؟] معناء:وتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فتلیدن|آواثاء:فتلیدن]] ([؟] معناء:فتلیدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هتلیدن|آواثاء:هتلیدن]] ([؟] معناء:هتلیدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یتلیدن|آواثاء:یتلیدن]] ([؟] معناء:یتلیدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی