پرش به محتوا

تآگهدن

از واژسین

مصدر «تَآگَهْدَن» به‌معنی «مورد آگاهی‌یافته قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن کسی یا چیزی از چیزی آگاه بشود. این مصدر از «تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] + ـآگهدن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَآگَهْدَن»

بن‌های تصریفی «تَآگَهْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَآگَهِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَآگَهْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَآگَهِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَآگَه»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَآگَهِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَآگَهْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَآگَهِنْن»

فارسی

مصدر

  1. مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «آگَهْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد آگاهی‌یافته قرار دادن»]
    🚀مثال. تَآگَهْدَن (؟ مورد آگاهی‌یافته قرار دادن) رانندگان از خطر ریخْتاو ([؟] اتفاق ریزش قسمتی) سنگ در جاده خِیْلی ([؟] مقدار زیادی) اَهِمّائَد ([؟] مهم است).🌐ترجمه: آگاه کردن رانندگان از خطر ریزش سنگ در جاده، خیلی مهم است.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَآگَهْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تآگهدن»: بن گذشته در گذشته «تآگهدن»: «تَآگَهِتْد»؛ بن گذشته «تآگهدن»: «تَآگَهْد»؛ بن آینده در گذشته «تآگهدن»: «تَآگَهِتْن»«تَآگَه» (بن‌کنون «تآگهدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تآگهدن»: «تَآگَهِنْت»؛ بن آینده «تآگهدن»: «تَآگَهْن»؛ بن آینده در آینده «تآگهدن»: «تَآگَهِنْن»
  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «آگَهْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد آگاهی‌یافته قرار دادن»]
    🚀مثال. رانندگان را از خطر ریخِش ([؟] روند ریختن (ریزش)) کوه تَآگَهْد (؟ مورد آگاهی‌یافته قرار داد).🌐ترجمه: رانندگان را از خطر ریزش کوه آگاه کردم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَآگَهْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تآگهتدم آواثاء:تآگهتدی تَآگَهِتْد آواثاء:تآگهتدیم آواثاء:تآگهتدید آواثاء:تآگهتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] تَآگَهْدَم آواثاء:تآگهدی تَآگَهْد آواثاء:تآگهدیم آواثاء:تآگهدید آواثاء:تآگهدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تآگهتنم آواثاء:تآگهتنی آواثاء:تآگهتند آواثاء:تآگهتنیم آواثاء:تآگهتنید آواثاء:تآگهتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تآگهم آواثاء:تآگهی آواثاء:تآگهَد آواثاء:تآگهیم آواثاء:تآگهید آواثاء:تآگهند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تآگهنتم آواثاء:تآگهنتی تَآگَهِنْت آواثاء:تآگهنتیم آواثاء:تآگهنتید آواثاء:تآگهنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تآگهنم آواثاء:تآگهنی آواثاء:تآگهنَد آواثاء:تآگهنیم آواثاء:تآگهنید آواثاء:تآگهنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تآگهننم آواثاء:تآگهننی آواثاء:تآگهننَد آواثاء:تآگهننیم آواثاء:تآگهننید آواثاء:تآگهننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَآگَهْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتآگه - - آواثاء:بتآگهید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتآگه - - آواثاء:نتآگهید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتآگه - - آواثاء:ناتآگهید -

ترجمه

مصدر تَکُنین «آگَهْدَن (؟ مورد آگاهی‌یافتن قرار دادن)»
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تآگهدن»: To inform؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تآگهدن»: To notify؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تآگهدن»: To alert