بیناین:سازاین/عملواژه
ظاهر
در فارسی آینده، از مصدرهای عملی - نه نَسَبی و تَسِبی - «عَمَلْواژه» ساخته میشود؛ درواقع، از هر مصدر هفت «زَمانَّما عَمَلْواژه» - همان بن فعل که نقش تعیین زمان را دارد - اقتباس میشود:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد»؛ مثل: «تَثَبْدَن ([؟] مورد ثبتشدن قرار دادن)» ← «تَثَبِتْد (؟ معناء:تثبتد)»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما؛ مثل: «تَثَبْدَن ([؟] مورد ثبتشدن قرار دادن)» ← «تَثَبْد (؟ مورد ثبتشدن قرار داد)»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن»؛ مثل: «تَثَبْدَن ([؟] مورد ثبتشدن قرار دادن)» ← «تَثَبِتْن (؟ معناء:تثبتن)»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما؛ مثل: تَثَبْدَن ([؟] مورد ثبتشدن قرار دادن) ← آواثاء:ثبت (؟ معناء:ثبت)
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت»؛ مثل: «تَثَبْدَن ([؟] مورد ثبتشدن قرار دادن)» ← «تَثَبِنْت (؟ معناء:تثبنت)»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» یا «تـ» مَصْدَرْنَما؛ مثل: تَثَبْدَن ([؟] مورد ثبتشدن قرار دادن) ← آواثاء:ثبتین (؟ معناء:ثبتین)
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن»؛ مثل: «تَثَبْدَن ([؟] مورد ثبتشدن قرار دادن)» ← «تَثَبِنْن (؟ معناء:تثبنن)»
و برای ساختن انواع فعلها، از طریق وندهایی خاص جزءهای معنایی دیگر هر عَمَلْواژه تعیین میشود:
- وَجِهْنَما: بیانگر نوع جهتگیری معنایی فعل است؛ اینکه آیا تأکید بر وقوع عمل است - مانند «علی غذا اَش ([؟] آن/آنرا) را خورد» - یا بر انجامیافتن بالقوهٔ آن - مانند «اگر غذا اَش ([؟] آن/آنرا) را بخورَد...».
- گامْنَما: مشخص میکند که آیا فعل بهعنوان یک کنش واحد و یک مرحلهای در نظر گرفته شده - مانند «پسر اَش را به خانه آوَرْد» - یا بهعنوان کنشی چند مرحلهای - مانند «خانه اَش ([؟] آن/آنرا) را ئیسازْد ([؟] درجریان مورد ساختهشدن قرار داد)».
- سانَّما: نشاندهندهٔ وضعیت یا حالت اجرایی فعل در طول زمان است؛ مانند «هی» (آغازین بودن)، «فی» (در جریان بودن)، یا «می» (روالی بودن).
- زَمانَّما: هسته عَمَلْواژه است که زمان فعل را نشان میدهد؛ مثل: «خورد»
- نَهادْنَما: نشاندهندهٔ نهاد یا فاعل فعل است؛ مثل «ـَم» در «خوردَم».
دقت. در این میان، مؤلفهٔ «گامْنَما (؟ معناء:گامنما)» جایگاهی کلیدی در تحلیل عمل دارد؛ چراکه بازنمایی ذهنی گوینده از چگونگی فعل را بهطور صوری در زبان منعکس میکند. گوینده ممکن است کنشی را، بسته به موقعیت، بهصورت یک عمل یکپارچه و دفعی ببیند یا آن را بهعنوان فرایندی چندمرحلهای تلقی کند:
- مثال. علی خانه سگ اَش ([؟] آن/آنرا) را سازْد (؟ مورد ترکیبگرفتن قرار داد).ترجمه: علی خانه سگلش را ساخت.
- مثال. علی خانه سگ اَش ([؟] آن/آنرا) را ئیسازْد (؟ درجریان مورد ساختهشدن قرار داد).ترجمه: علی خانه سگش را در جریان ساخت قرار داد.
- مثال. علی خانه سگ اَش ([؟] آن/آنرا) را ئِفیسازْد (؟ معناء:ئفیسازد).ترجمه: علی خانه سگش را در جریان ساخت داشت.
- مثال. علی خانههای سگها اَش ([؟] آن/آنرا) را ئِمیسازْد (؟ معناء:ئمیسازد).ترجمه: علی خانههای سگهایش را یکی پس از دیگری در جریان ساخت قرار میداد.
دقت. در فارسی آینده با احتساب ضمیرهای متصل، میتوان هزاران عملواژه از یک مصدر ساخت. البته بهدلیل ساختارمند بودن، پیچیدگی حادی ایجاد نمیشود.