بهریدن

از واژسین

فارسی

مصدر

  1. فرایند سود گرفتن وسیله هی:[ℹ]استفاده کردن چیزی
    💬بَهْریدَن پایگاه‌داده توسط مهندس‌ها باعث کاهش زمان وُسعیدَن[؟]توسعه نرم‌افزار بشود[؟]می‌شود.

عملواژه

  • 🗣️/بَهْریدَنْ/📤 ✍️ بن‌گذشته:«بهرید»بن‌کنون:«بهر»بن‌آینده:«بهرین»
  1. وسیله هی را به سود گرفتن:[ℹ]استفاده کردن چیزی
    💬به دو روش بتوان این پروژه را بَهْرید.
عملواژه‌های انجامی ساده «بهریدن»
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ‌بهریدم ‌بهریدی ‌بهرید ‌بهریدیم ‌بهریدید ‌بهریدند
آستانی هی‌بهریدم هی‌بهریدی هی‌بهرید هی‌بهریدیم هی‌بهریدید هی‌بهریدند
شروعی تی‌بهریدم تی‌بهریدی تی‌بهرید تی‌بهریدیم تی‌بهریدید تی‌بهریدند
جاری فی‌بهریدم فی‌بهریدی فی‌بهرید فی‌بهریدیم فی‌بهریدید فی‌بهریدند
واپسی وی‌بهریدم وی‌بهریدی وی‌بهرید وی‌بهریدیم وی‌بهریدید وی‌بهریدند
ختمی دی‌بهریدم دی‌بهریدی دی‌بهرید دی‌بهریدیم دی‌بهریدید دی‌بهریدند
مدامی پی‌بهریدم پی‌بهریدی پی‌بهرید پی‌بهریدیم پی‌بهریدید پی‌بهریدند
روالی می‌بهریدم می‌بهریدی می‌بهرید می‌بهریدیم می‌بهریدید می‌بهریدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ‌بهرم ‌بهری ‌بهرد ‌بهریم ‌بهرید ‌بهرند
آستانی هی‌بهرم هی‌بهری هی‌بهرد هی‌بهریم هی‌بهرید هی‌بهرند
شروعی تی‌بهرم تی‌بهری تی‌بهرد تی‌بهریم تی‌بهرید تی‌بهرند
جاری فی‌بهرم فی‌بهری فی‌بهرد فی‌بهریم فی‌بهرید فی‌بهرند
واپسی وی‌بهرم وی‌بهری وی‌بهرد وی‌بهریم وی‌بهرید وی‌بهرند
ختمی دی‌بهرم دی‌بهری دی‌بهرد دی‌بهریم دی‌بهرید دی‌بهرند
مدامی پی‌بهرم پی‌بهری پی‌بهرد پی‌بهریم پی‌بهرید پی‌بهرند
روالی می‌بهرم می‌بهری می‌بهرد می‌بهریم می‌بهرید می‌بهرند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ‌بهرینم ‌بهرینی ‌بهریند ‌بهرینیم ‌بهرینید ‌بهرینند
آستانی هی‌بهرینم هی‌بهرینی هی‌بهریند هی‌بهرینیم هی‌بهرینید هی‌بهرینند
شروعی تی‌بهرینم تی‌بهرینی تی‌بهریند تی‌بهرینیم تی‌بهرینید تی‌بهرینند
جاری فی‌بهرینم فی‌بهرینی فی‌بهریند فی‌بهرینیم فی‌بهرینید فی‌بهرینند
واپسی وی‌بهرینم وی‌بهرینی وی‌بهریند وی‌بهرینیم وی‌بهرینید وی‌بهرینند
ختمی دی‌بهرینم دی‌بهرینی دی‌بهریند دی‌بهرینیم دی‌بهرینید دی‌بهرینند
مدامی پی‌بهرینم پی‌بهرینی پی‌بهریند پی‌بهرینیم پی‌بهرینید پی‌بهرینند
روالی می‌بهرینم می‌بهرینی می‌بهریند می‌بهرینیم می‌بهرینید می‌بهرینند
عملواژه‌های انجامی فرجامی «بهریدن»
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ‌بهریده‌ئیدم ‌بهریده‌ئیدی ‌بهریده‌ئیدد ‌بهریده‌ئیدیم ‌بهریده‌ئیدید ‌بهریده‌ئیدند
آستانی هی‌بهریده‌ئیدم هی‌بهریده‌ئیدی هی‌بهریده‌ئیدد هی‌بهریده‌ئیدیم هی‌بهریده‌ئیدید هی‌بهریده‌ئیدند
شروعی تی‌بهریده‌ئیدم تی‌بهریده‌ئیدی تی‌بهریده‌ئیدد تی‌بهریده‌ئیدیم تی‌بهریده‌ئیدید تی‌بهریده‌ئیدند
جاری فی‌بهریده‌ئیدم فی‌بهریده‌ئیدی فی‌بهریده‌ئیدد فی‌بهریده‌ئیدیم فی‌بهریده‌ئیدید فی‌بهریده‌ئیدند
واپسی وی‌بهریده‌ئیدم وی‌بهریده‌ئیدی وی‌بهریده‌ئیدد وی‌بهریده‌ئیدیم وی‌بهریده‌ئیدید وی‌بهریده‌ئیدند
ختمی دی‌بهریده‌ئیدم دی‌بهریده‌ئیدی دی‌بهریده‌ئیدد دی‌بهریده‌ئیدیم دی‌بهریده‌ئیدید دی‌بهریده‌ئیدند
مدامی پی‌بهریده‌ئیدم پی‌بهریده‌ئیدی پی‌بهریده‌ئیدد پی‌بهریده‌ئیدیم پی‌بهریده‌ئیدید پی‌بهریده‌ئیدند
روالی می‌بهریده‌ئیدم می‌بهریده‌ئیدی می‌بهریده‌ئیدد می‌بهریده‌ئیدیم می‌بهریده‌ئیدید می‌بهریده‌ئیدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ‌بهریده‌ئم ‌بهریده‌ئی ‌بهریده‌ئد ‌بهریده‌ئیم ‌بهریده‌ئید ‌بهریده‌ئند
آستانی هی‌بهریده‌ئم هی‌بهریده‌ئی هی‌بهریده‌ئد هی‌بهریده‌ئیم هی‌بهریده‌ئید هی‌بهریده‌ئند
شروعی تی‌بهریده‌ئم تی‌بهریده‌ئی تی‌بهریده‌ئد تی‌بهریده‌ئیم تی‌بهریده‌ئید تی‌بهریده‌ئند
جاری فی‌بهریده‌ئم فی‌بهریده‌ئی فی‌بهریده‌ئد فی‌بهریده‌ئیم فی‌بهریده‌ئید فی‌بهریده‌ئند
واپسی وی‌بهریده‌ئم وی‌بهریده‌ئی وی‌بهریده‌ئد وی‌بهریده‌ئیم وی‌بهریده‌ئید وی‌بهریده‌ئند
ختمی دی‌بهریده‌ئم دی‌بهریده‌ئی دی‌بهریده‌ئد دی‌بهریده‌ئیم دی‌بهریده‌ئید دی‌بهریده‌ئند
مدامی پی‌بهریده‌ئم پی‌بهریده‌ئی پی‌بهریده‌ئد پی‌بهریده‌ئیم پی‌بهریده‌ئید پی‌بهریده‌ئند
روالی می‌بهریده‌ئم می‌بهریده‌ئی می‌بهریده‌ئد می‌بهریده‌ئیم می‌بهریده‌ئید می‌بهریده‌ئند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ‌بهریده‌ئینم ‌بهریده‌ئینی ‌بهریده‌ئیند ‌بهریده‌ئینیم ‌بهریده‌ئینید ‌بهریده‌ئینند
آستانی هی‌بهریده‌ئینم هی‌بهریده‌ئینی هی‌بهریده‌ئیند هی‌بهریده‌ئینیم هی‌بهریده‌ئینید هی‌بهریده‌ئینند
شروعی تی‌بهریده‌ئینم تی‌بهریده‌ئینی تی‌بهریده‌ئیند تی‌بهریده‌ئینیم تی‌بهریده‌ئینید تی‌بهریده‌ئینند
جاری فی‌بهریده‌ئینم فی‌بهریده‌ئینی فی‌بهریده‌ئیند فی‌بهریده‌ئینیم فی‌بهریده‌ئینید فی‌بهریده‌ئینند
واپسی وی‌بهریده‌ئینم وی‌بهریده‌ئینی وی‌بهریده‌ئیند وی‌بهریده‌ئینیم وی‌بهریده‌ئینید وی‌بهریده‌ئینند
ختمی دی‌بهریده‌ئینم دی‌بهریده‌ئینی دی‌بهریده‌ئیند دی‌بهریده‌ئینیم دی‌بهریده‌ئینید دی‌بهریده‌ئینند
مدامی پی‌بهریده‌ئینم پی‌بهریده‌ئینی پی‌بهریده‌ئیند پی‌بهریده‌ئینیم پی‌بهریده‌ئینید پی‌بهریده‌ئینند
روالی می‌بهریده‌ئینم می‌بهریده‌ئینی می‌بهریده‌ئیند می‌بهریده‌ئینیم می‌بهریده‌ئینید می‌بهریده‌ئینند
عملواژه‌های ناانجامی گمانی «بهریدن»
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ببهریدم ببهریدی ببهریدد ببهریدیم ببهریدید ببهریدند
آستانی بهی‌بهریدم بهی‌بهریدی بهی‌بهریدد بهی‌بهریدیم بهی‌بهریدید بهی‌بهریدند
شروعی بتی‌بهریدم بتی‌بهریدی بتی‌بهریدد بتی‌بهریدیم بتی‌بهریدید بتی‌بهریدند
جاری بفی‌بهریدم بفی‌بهریدی بفی‌بهریدد بفی‌بهریدیم بفی‌بهریدید بفی‌بهریدند
واپسی بوی‌بهریدم بوی‌بهریدی بوی‌بهریدد بوی‌بهریدیم بوی‌بهریدید بوی‌بهریدند
ختمی بدی‌بهریدم بدی‌بهریدی بدی‌بهریدد بدی‌بهریدیم بدی‌بهریدید بدی‌بهریدند
مدامی بپی‌بهریدم بپی‌بهریدی بپی‌بهریدد بپی‌بهریدیم بپی‌بهریدید بپی‌بهریدند
روالی بمی‌بهریدم بمی‌بهریدی بمی‌بهریدد بمی‌بهریدیم بمی‌بهریدید بمی‌بهریدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ببهرم ببهری ببهرد ببهریم ببهرید ببهرند
آستانی بهی‌بهرم بهی‌بهری بهی‌بهرد بهی‌بهریم بهی‌بهرید بهی‌بهرند
شروعی بتی‌بهرم بتی‌بهری بتی‌بهرد بتی‌بهریم بتی‌بهرید بتی‌بهرند
جاری بفی‌بهرم بفی‌بهری بفی‌بهرد بفی‌بهریم بفی‌بهرید بفی‌بهرند
واپسی بوی‌بهرم بوی‌بهری بوی‌بهرد بوی‌بهریم بوی‌بهرید بوی‌بهرند
ختمی بدی‌بهرم بدی‌بهری بدی‌بهرد بدی‌بهریم بدی‌بهرید بدی‌بهرند
مدامی بپی‌بهرم بپی‌بهری بپی‌بهرد بپی‌بهریم بپی‌بهرید بپی‌بهرند
روالی بمی‌بهرم بمی‌بهری بمی‌بهرد بمی‌بهریم بمی‌بهرید بمی‌بهرند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ببهرینم ببهرینی ببهریند ببهرینیم ببهرینید ببهرینند
آستانی بهی‌بهرینم بهی‌بهرینی بهی‌بهریند بهی‌بهرینیم بهی‌بهرینید بهی‌بهرینند
شروعی بتی‌بهرینم بتی‌بهرینی بتی‌بهریند بتی‌بهرینیم بتی‌بهرینید بتی‌بهرینند
جاری بفی‌بهرینم بفی‌بهرینی بفی‌بهریند بفی‌بهرینیم بفی‌بهرینید بفی‌بهرینند
واپسی بوی‌بهرینم بوی‌بهرینی بوی‌بهریند بوی‌بهرینیم بوی‌بهرینید بوی‌بهرینند
ختمی بدی‌بهرینم بدی‌بهرینی بدی‌بهریند بدی‌بهرینیم بدی‌بهرینید بدی‌بهرینند
مدامی بپی‌بهرینم بپی‌بهرینی بپی‌بهریند بپی‌بهرینیم بپی‌بهرینید بپی‌بهرینند
روالی بمی‌بهرینم بمی‌بهرینی بمی‌بهریند بمی‌بهرینیم بمی‌بهرینید بمی‌بهرینند
عملواژه‌های ناانجامی فرجامی «بهریدن»
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ببهریده‌ئیدم ببهریده‌ئیدی ببهریده‌ئیدد ببهریده‌ئیدیم ببهریده‌ئیدید ببهریده‌ئیدند
آستانی بهی‌بهریده‌ئیدم بهی‌بهریده‌ئیدی بهی‌بهریده‌ئیدد بهی‌بهریده‌ئیدیم بهی‌بهریده‌ئیدید بهی‌بهریده‌ئیدند
شروعی بتی‌بهریده‌ئیدم بتی‌بهریده‌ئیدی بتی‌بهریده‌ئیدد بتی‌بهریده‌ئیدیم بتی‌بهریده‌ئیدید بتی‌بهریده‌ئیدند
جاری بفی‌بهریده‌ئیدم بفی‌بهریده‌ئیدی بفی‌بهریده‌ئیدد بفی‌بهریده‌ئیدیم بفی‌بهریده‌ئیدید بفی‌بهریده‌ئیدند
واپسی بوی‌بهریده‌ئیدم بوی‌بهریده‌ئیدی بوی‌بهریده‌ئیدد بوی‌بهریده‌ئیدیم بوی‌بهریده‌ئیدید بوی‌بهریده‌ئیدند
ختمی بدی‌بهریده‌ئیدم بدی‌بهریده‌ئیدی بدی‌بهریده‌ئیدد بدی‌بهریده‌ئیدیم بدی‌بهریده‌ئیدید بدی‌بهریده‌ئیدند
مدامی بپی‌بهریده‌ئیدم بپی‌بهریده‌ئیدی بپی‌بهریده‌ئیدد بپی‌بهریده‌ئیدیم بپی‌بهریده‌ئیدید بپی‌بهریده‌ئیدند
روالی بمی‌بهریده‌ئیدم بمی‌بهریده‌ئیدی بمی‌بهریده‌ئیدد بمی‌بهریده‌ئیدیم بمی‌بهریده‌ئیدید بمی‌بهریده‌ئیدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ببهریده‌ئم ببهریده‌ئی ببهریده‌ئد ببهریده‌ئیم ببهریده‌ئید ببهریده‌ئند
آستانی بهی‌بهریده‌ئم بهی‌بهریده‌ئی بهی‌بهریده‌ئد بهی‌بهریده‌ئیم بهی‌بهریده‌ئید بهی‌بهریده‌ئند
شروعی بتی‌بهریده‌ئم بتی‌بهریده‌ئی بتی‌بهریده‌ئد بتی‌بهریده‌ئیم بتی‌بهریده‌ئید بتی‌بهریده‌ئند
جاری بفی‌بهریده‌ئم بفی‌بهریده‌ئی بفی‌بهریده‌ئد بفی‌بهریده‌ئیم بفی‌بهریده‌ئید بفی‌بهریده‌ئند
واپسی بوی‌بهریده‌ئم بوی‌بهریده‌ئی بوی‌بهریده‌ئد بوی‌بهریده‌ئیم بوی‌بهریده‌ئید بوی‌بهریده‌ئند
ختمی بدی‌بهریده‌ئم بدی‌بهریده‌ئی بدی‌بهریده‌ئد بدی‌بهریده‌ئیم بدی‌بهریده‌ئید بدی‌بهریده‌ئند
مدامی بپی‌بهریده‌ئم بپی‌بهریده‌ئی بپی‌بهریده‌ئد بپی‌بهریده‌ئیم بپی‌بهریده‌ئید بپی‌بهریده‌ئند
روالی بمی‌بهریده‌ئم بمی‌بهریده‌ئی بمی‌بهریده‌ئد بمی‌بهریده‌ئیم بمی‌بهریده‌ئید بمی‌بهریده‌ئند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی ببهریده‌ئینم ببهریده‌ئینی ببهریده‌ئیند ببهریده‌ئینیم ببهریده‌ئینید ببهریده‌ئینند
آستانی بهی‌بهریده‌ئینم بهی‌بهریده‌ئینی بهی‌بهریده‌ئیند بهی‌بهریده‌ئینیم بهی‌بهریده‌ئینید بهی‌بهریده‌ئینند
شروعی بتی‌بهریده‌ئینم بتی‌بهریده‌ئینی بتی‌بهریده‌ئیند بتی‌بهریده‌ئینیم بتی‌بهریده‌ئینید بتی‌بهریده‌ئینند
جاری بفی‌بهریده‌ئینم بفی‌بهریده‌ئینی بفی‌بهریده‌ئیند بفی‌بهریده‌ئینیم بفی‌بهریده‌ئینید بفی‌بهریده‌ئینند
واپسی بوی‌بهریده‌ئینم بوی‌بهریده‌ئینی بوی‌بهریده‌ئیند بوی‌بهریده‌ئینیم بوی‌بهریده‌ئینید بوی‌بهریده‌ئینند
ختمی بدی‌بهریده‌ئینم بدی‌بهریده‌ئینی بدی‌بهریده‌ئیند بدی‌بهریده‌ئینیم بدی‌بهریده‌ئینید بدی‌بهریده‌ئینند
مدامی بپی‌بهریده‌ئینم بپی‌بهریده‌ئینی بپی‌بهریده‌ئیند بپی‌بهریده‌ئینیم بپی‌بهریده‌ئینید بپی‌بهریده‌ئینند
روالی بمی‌بهریده‌ئینم بمی‌بهریده‌ئینی بمی‌بهریده‌ئیند بمی‌بهریده‌ئینیم بمی‌بهریده‌ئینید بمی‌بهریده‌ئینند
عملواژه‌های ناانجامی فرمانی «بهریدن»
عملواژه‌های ناانجامی امر
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی - ببهر - - ببهرید -
آستانی - بهی‌بهر - - بهی‌بهرید -
شروعی - بتی‌بهر - - بتی‌بهرید -
جاری - بفی‌بهر - - بفی‌بهرید -
واپسی - بوی‌بهر - - بوی‌بهرید -
ختمی - بدی‌بهر - - بدی‌بهرید -
مدامی - بپی‌بهر - - بپی‌بهرید -
روالی - بمی‌بهر - - بمی‌بهرید -
عملواژه‌های ناانجامی نهی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او مَنان[؟]ما تویان[؟]شما اویان[؟]آن‌ها
سادی - نبهر - - نبهرید -
آستانی - نهی‌بهر - - نهی‌بهرید -
شروعی - نتی‌بهر - - نتی‌بهرید -
جاری - نفی‌بهر - - نفی‌بهرید -
واپسی - نوی‌بهر - - نوی‌بهرید -
ختمی - ندی‌بهر - - ندی‌بهرید -
مدامی - نپی‌بهر - - نپی‌بهرید -
روالی - نمی‌بهر - - نمی‌بهرید -

ترجمه

به سود گرفتن
  • انگلیسی: use

هم‌مصدر

الگو:صرفال/مصدر