اجازه
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «اجازه» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- جَیِّزاء:❖ مجازکننده (اجازه)؛
- مثال. دانشآموز با گرفتن اجازه از معلمش، بهمدت کوتاهی از کلاس خارج شد.معادل: دانشآموز هه ([؟] مذکور؛ یادشده) با اَسْتودَن ([؟] مورد ستاندهشدن قرار دادن) جَیِّزاء (؟ مجازکننده (اجازه)) از آموزگار اَش ([؟] آن/آنرا)، کَمْپِیاً ([؟] بهحالت کممدت) جَلِسْگاه ([؟] اتاق نشست (کلاس)) را تَرْکید ([؟] مورد ترکشدن قرار داد).