پرش به محتوا

حلدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۴ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «حَلّْدَن»، به معنی «مورد حل‌شدن قرار دادن»، از «حلـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «حَلّْد»، «حَلّ»، و «حَلّْن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «حلدن». فرایند دِقَّتْدَن ([؟] مورد دقت قرار دادن) رَبْطاء ([؟] رابطه) جزءهای یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم از جنبه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بِقَصْد ([؟] به قصد) شناختن رفتار اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «مورد حل‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای دایِرْدَن ([؟] مورد ایجاد کردن و توسعه دادن قرار دادن) سیستم نرم‌افزاری، حَلّْدَن (؟ مورد حل‌شدن قرار دادن) منطق کَسْبُکار ([؟] کسب و کار) نیازْمائَد ([؟] نیاز است).

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /حَلّْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «حلدن»: «حَلّْد» (بن‌گذشته «حلدن»)، «حَلّ» (بن‌کنون «حلدن»)، «حَلّْن» (بن‌آینده «حلدن»)
  1. تعریف «حلدن». رَبْطاء ([؟] رابطه) جزءهای یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم را از جنبه هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بِقَصْد ([؟] به قصد) شناختن رفتار اَش ([؟] آن/آنرا) دِقَّتْدَن ([؟] مورد دقت قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد حل‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای اینکه یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سیستم نرم‌افزاری برای شرکت هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِدایِرَم ([؟] مورد ایجاد کردن و توسعه دادن قرار بدهم)، نخست منطق کَسْبُکار ([؟] کسب و کار) اَش ([؟] آن/آنرا) را حَلّْدَم (؟ مورد حل‌شدن قرار دادم).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «حَلّْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] حَلّْدَم آواثاء:حلدی حَلّْد آواثاء:حلدیم آواثاء:حلدید آواثاء:حلدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناحَلّْدَم ناآواثاء:حلدی ناحَلّْد ناآواثاء:حلدیم ناآواثاء:حلدید ناآواثاء:حلدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:حلم آواثاء:حلی آواثاء:حلَد آواثاء:حلیم آواثاء:حلید آواثاء:حلند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:حلم ناآواثاء:حلی ناآواثاء:حلَد ناآواثاء:حلیم ناآواثاء:حلید ناآواثاء:حلند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:حلنم آواثاء:حلنی آواثاء:حلنَد آواثاء:حلنیم آواثاء:حلنید حَلّْنَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:حلنم ناآواثاء:حلنی ناآواثاء:حلنَد ناآواثاء:حلنیم ناآواثاء:حلنید ناحَلّْنَنْد
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «حَلّْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِحَلّْدَم بِآواثاء:حلدی بِحَلّْد بِآواثاء:حلدیم بِآواثاء:حلدید بِآواثاء:حلدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَحَلّْدَم نَآواثاء:حلدی نَحَلّْد نَآواثاء:حلدیم نَآواثاء:حلدید نَآواثاء:حلدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:حلم بِآواثاء:حلی بِآواثاء:حلَد بِآواثاء:حلیم بِآواثاء:حلید بِآواثاء:حلند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:حلم نَآواثاء:حلی نَآواثاء:حلَد نَآواثاء:حلیم نَآواثاء:حلید نَآواثاء:حلند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:حلنم بِآواثاء:حلنی بِآواثاء:حلنَد بِآواثاء:حلنیم بِآواثاء:حلنید بِحَلّْنَنْد
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:حلنم نَآواثاء:حلنی نَآواثاء:حلنَد نَآواثاء:حلنیم نَآواثاء:حلنید نَحَلّْنَنْد
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «حَلّْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بحل - - آواثاء:بحلید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نحل - - آواثاء:نحلید -

ترجمه

دِقَّتْدَن (؟ مورد دقت قرار دادن) بِقَصْد (؟ به قصد) شناختن
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «حلدن»: To analyze؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «حلدن»: analysis