تذکردن

نسخهٔ تاریخ ‏۲ دی ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۰۰ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «تَذَکِرْدَن» به‌معنی «مورد یادآورده قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن شخص یا چیزی که در جایگاه مفعول بوده، دچار یادآوری می‌شود. این مصدر از «تـ [ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـذکردن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَذَکِرْدَن»

بن‌های تصریفی «تَذَکِرْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَذَکِرِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَذَکِرْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَذَکِرِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَذَکِر»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَذَکِرِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَذَکِرْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَذَکِرِنْن»

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /تَذَکِرْدَن/📥 ریشه‌شناسی: تـ [ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـذکردن
  1. مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویاءی عَمَلاءی تَکُنین «ذَکِرْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد یادآورده قرار دادن»]
    🚀مثال. تَذَکِرْدَن (؟ مورد یادآورده قرار دادن) مردم از نَتِجْماء ([؟] نتیجه‌شو) بَرْخی ([؟] برخی از) کارها اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) مایَد ([؟] ممکن بوده/است/خواهد بود) بَرایِشان ([؟] برای آن‌ها) سودمند بِئَد ([؟] باشد).🌐ترجمه: تذکر دادن مردم از نتیجه برخی کارهایشان ممکن است برایشان سودمند باشد.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَذَکِرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تذکردن»: بن گذشته در گذشته «تذکردن»: «تَذَکِرِتْد»؛ بن گذشته «تذکردن»: «تَذَکِرْد»؛ بن آینده در گذشته «تذکردن»: «تَذَکِرِتْن»«تَذَکِر» (بن‌کنون «تذکردن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تذکردن»: «تَذَکِرِنْت»؛ بن آینده «تذکردن»: «تَذَکِرْن»؛ بن آینده در آینده «تذکردن»: «تَذَکِرِنْن»
  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویاءی عَمَلاءی تَکُنین «ذَکِرْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد یادآورده قرار دادن»]
    🚀مثال. تو فقط وَظِفائی ([؟] موظف هستی) اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی)) را از نَتِجْماء ([؟] نتیجه‌شو) کارها اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) بِتَذَکِری (؟ مورد یادآورده قرار بدهی).🌐ترجمه: تو فقط وظیفه داری به مردم از نتیجه کارهایشان تذکر بدهی.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَذَکِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تذکرتدم آواثاء:تذکرتدی تَذَکِرِتْد آواثاء:تذکرتدیم آواثاء:تذکرتدید آواثاء:تذکرتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:تذکردم آواثاء:تذکردی تَذَکِرْد آواثاء:تذکردیم آواثاء:تذکردید آواثاء:تذکردند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تذکرتنم آواثاء:تذکرتنی آواثاء:تذکرتند آواثاء:تذکرتنیم آواثاء:تذکرتنید آواثاء:تذکرتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تذکرم آواثاء:تذکری آواثاء:تذکرَد آواثاء:تذکریم آواثاء:تذکرید آواثاء:تذکرند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تذکرنتم آواثاء:تذکرنتی تَذَکِرِنْت آواثاء:تذکرنتیم آواثاء:تذکرنتید آواثاء:تذکرنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تذکرنم آواثاء:تذکرنی آواثاء:تذکرنَد آواثاء:تذکرنیم آواثاء:تذکرنید آواثاء:تذکرنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تذکرننم آواثاء:تذکرننی آواثاء:تذکرننَد آواثاء:تذکرننیم آواثاء:تذکرننید آواثاء:تذکرننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَذَکِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتذکر - - آواثاء:بتذکرید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتذکر - - آواثاء:نتذکرید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتذکر - - آواثاء:ناتذکرید -

ترجمه

مصدر تَکُنین «ذَکِرْدَن (؟ مورد یادآوردن قرار دادن)»
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تذکردن»: To remind