پرش به محتوا

تواردن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۷ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۰۲ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «تَوارْدَن» به‌معنی «مورد تحول‌یافته قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی از نظری - ظاهری، ماهیتی، حالتی، یا وضعیتی - دچار تغییر و تحول بشود. این مصدر از «تـ [ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـواردن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَوارْدَن»

بن‌های تصریفی «تَوارْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَوارِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَوارْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَوارِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَوار»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَوارِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَوارْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَوارِنْن»

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /تَوارْدَن/📥 ریشه‌شناسی: تـ [ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـواردن
  1. مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «وارْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد تحول‌یافته قرار دادن»]
    🚀مثال. برای تَوارْدَن (؟ مورد تحول‌یافته قرار دادن) موها اَت ([؟] تو) به آن حالَت ([؟] وضعیت بیرونی)، تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) یَتی ([؟] میزان کمی) آب بِهِشان ([؟] به آن‌ها) بِپاشی ([؟] مورد پاشیده‌شدن قرار بدهی).🌐ترجمه: برای متحول کردن موهایت مشابه آن حالت، می‌توانی کمی آب بهشان بزنی.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَوارْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تواردن»: بن گذشته در گذشته «تواردن»: «تَوارِتْد»؛ بن گذشته «تواردن»: «تَوارْد»؛ بن آینده در گذشته «تواردن»: «تَوارِتْن»«تَوار» (بن‌کنون «تواردن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تواردن»: «تَوارِنْت»؛ بن آینده «تواردن»: «تَوارْن»؛ بن آینده در آینده «تواردن»: «تَوارِنْن»
  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «وارْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد تحول‌یافته قرار دادن»]
    🚀مثال. موها اَم ([؟] من/خودم) را دیروز به آن حالَت ([؟] وضعیت بیرونی) تَوارْدَم (؟ مورد تحول‌یافته قرار دادم).🌐ترجمه: موهایم را دیروز مشابه آن حالت متحول کردم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَوارْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:توارتدم آواثاء:توارتدی تَوارِتْد آواثاء:توارتدیم آواثاء:توارتدید آواثاء:توارتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] تَوارْدَم آواثاء:تواردی تَوارْد آواثاء:تواردیم آواثاء:تواردید آواثاء:تواردند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:توارتنم آواثاء:توارتنی آواثاء:توارتند آواثاء:توارتنیم آواثاء:توارتنید آواثاء:توارتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:توارم آواثاء:تواری آواثاء:توارَد آواثاء:تواریم آواثاء:توارید آواثاء:توارند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:توارنتم آواثاء:توارنتی تَوارِنْت آواثاء:توارنتیم آواثاء:توارنتید آواثاء:توارنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:توارنم آواثاء:توارنی آواثاء:توارنَد آواثاء:توارنیم آواثاء:توارنید آواثاء:توارنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:توارننم آواثاء:توارننی آواثاء:توارننَد آواثاء:توارننیم آواثاء:توارننید آواثاء:توارننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَوارْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتوار - - آواثاء:بتوارید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتوار - - آواثاء:نتوارید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتوار - - آواثاء:ناتوارید -

ترجمه

مصدر تَکُنین «وارْدَن (؟ مورد تحول‌گرفتن قرار دادن)»
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تواردن»: To transform