تساندن
مصدر «تَسانْدَن» بهمعنی «مورد همسانشدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن آرایش اجزاء تشکیلدهنده چیزی به دیگری همانند بشود. این مصدر از «تـ [※ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـساندن» ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «تَسانْدَن»
بنهای تصریفی «تَسانْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَسانِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَسانْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَسانِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَسان»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَسانِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَسانْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَسانِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /تَسانْدَن/📥 ریشهشناسی: تـ [※ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـساندن❖ | متضاد «تساندن»: ربطاء:تساندن/ضد
- مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «سانْدَن»: [💬به زبان ساده: «مورد همسانشدن قرار دادن»]
- مثال. برای تَسانْدَن (؟ مورد همسانشدن قرار دادن) آهن به طلا، اِکْسیرَنْدِه ([؟] کیمیاگر) نیازائیم ([؟] نیاز داریم).ترجمه: برای تبدیل کردن آرایش درونی آهن به طلا، به یک کیمیاگر نیاز داریم.
عملواژه
- ️تلفظ: /تَسانْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تساندن»: ▶ بن گذشته در گذشته «تساندن»: «تَسانِتْد»؛ بن گذشته «تساندن»: ↦«تَسانْد»↤؛ بن آینده در گذشته «تساندن»: «تَسانِتْن»⟼«تَسان» (بنکنون «تساندن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «تساندن»: «تَسانِنْت»؛ بن آینده «تساندن»: ↦«تَسانْن»؛ بن آینده در آینده «تساندن»: ↤«تَسانِنْن»◀
- عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «سانْدَن»: [💬به زبان ساده: «مورد همسانشدن قرار دادن»]
- مثال. اِکْسیرَنْدِه ([؟] کیمیاگر) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) آهن را به طلا تَسانْد (؟ مورد همسانشدن قرار داد).ترجمه: آن کیمیاگر آهن را به طلا تبدیل کرد.
| عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَسانْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
| نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
| مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بتسان | - | - | آواثاء:بتسانید | - | |
| طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نتسان | - | - | آواثاء:نتسانید | - | |
| حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناتسان | - | - | آواثاء:ناتسانید | - | |
ترجمه
مصدر تَکُنین «سانْدَن (؟ مورد بهساندرآمدن قرار دادن)»
- ترجمه (معادل) انگلیسی «تساندن»: To transmute؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تساندن»: To transfigure