تساندن

نسخهٔ تاریخ ‏۷ آذر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۲۱ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «تَسانْدَن» به‌معنی «مورد همسان‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن آرایش اجزاء تشکیل‌دهنده چیزی به دیگری همانند بشود. این مصدر از «تـ [ پیشوند «تَـ» یک «وَنْدامو» برای قرار دادن «مفعول» در نقش «فاعل» مصدر پایه است.] + ـساندن» ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «تَسانْدَن»

بن‌های تصریفی «تَسانْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «تَسانِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «تَسانْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «تَسانِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «تَسان»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «تَسانِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «تَسانْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «تَسانِنْن»

فارسی

مصدر

  1. مَصْدَر عَمَلی ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «سانْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد همسان‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای تَسانْدَن (؟ مورد همسان‌شدن قرار دادن) آهن به طلا، اِکْسیرَنْدِه ([؟] کیمیاگر) نیازائیم ([؟] نیاز داریم).🌐ترجمه: برای تبدیل کردن آرایش درونی آهن به طلا، به یک کیمیاگر نیاز داریم.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /تَسانْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «تساندن»: بن گذشته در گذشته «تساندن»: «تَسانِتْد»؛ بن گذشته «تساندن»: «تَسانْد»؛ بن آینده در گذشته «تساندن»: «تَسانِتْن»«تَسان» (بن‌کنون «تساندن»)، ؛ بن گذشته در آینده «تساندن»: «تَسانِنْت»؛ بن آینده «تساندن»: «تَسانْن»؛ بن آینده در آینده «تساندن»: «تَسانِنْن»
  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنایی کُنادین عَلَنِئا آمویائی عَمَلائی تَکُنین «سانْدَن»:‌ [💬به زبان ساده: «مورد همسان‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. اِکْسیرَنْدِه ([؟] کیمیاگر) هه ([؟] مذکور؛ یادشده) آهن را به طلا تَسانْد (؟ مورد همسان‌شدن قرار داد).🌐ترجمه: آن کیمیاگر آهن را به طلا تبدیل کرد.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «تَسانْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:تسانتدم آواثاء:تسانتدی تَسانِتْد آواثاء:تسانتدیم آواثاء:تسانتدید آواثاء:تسانتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] تَسانْدَم آواثاء:تساندی تَسانْد آواثاء:تساندیم آواثاء:تساندید آواثاء:تساندند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:تسانتنم آواثاء:تسانتنی آواثاء:تسانتند آواثاء:تسانتنیم آواثاء:تسانتنید آواثاء:تسانتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:تسانم آواثاء:تسانی آواثاء:تسانَد آواثاء:تسانیم آواثاء:تسانید آواثاء:تسانند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:تساننتم آواثاء:تساننتی تَسانِنْت آواثاء:تساننتیم آواثاء:تساننتید آواثاء:تساننتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:تساننم آواثاء:تساننی آواثاء:تساننَد آواثاء:تساننیم آواثاء:تساننید آواثاء:تساننند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:تسانننم آواثاء:تسانننی آواثاء:تسانننَد آواثاء:تسانننیم آواثاء:تسانننید آواثاء:تسانننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «تَسانْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بتسان - - آواثاء:بتسانید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نتسان - - آواثاء:نتسانید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناتسان - - آواثاء:ناتسانید -

ترجمه

مصدر تَکُنین «سانْدَن (؟ مورد به‌سان‌درآمدن قرار دادن)»
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «تساندن»: To transmute؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «تساندن»: To transfigure