کنار گذاشتن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «کنار گذاشتن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- کِنارْدَن:❖ مورد کنار گذاشتهشدن قرار دادن؛
- مثال. زمانیکه پیشوایان، پیروانشان را کنار بگذارند.معادل: هِنْگامیکِه ([؟] هنگامیکه) پیشوایان، پیروان اِشان ([؟] آنها/خودشان) را بِکِنارَند (؟ مورد کنار گذاشتهشدن قرار بدهند).
- ناعُنْدَن:❖ مورد بیاعتنایی قرار دادن؛
- کِنافْتَن:❖ مورد یاریرسان قرار دادن؛
- تَرْکیدَن:❖ مورد ترکشدن قرار دادن؛
- مثال. ده سال است که سیگار را کنار گذاشتهام.معادل: ده سال ئَد ([؟] است) که سیگار را تَرْکیدِه ئَم (؟ مورد ترکشدن قرار دادهام).
- لِوارْدَن:❖ مورد کناریگذاشته شدن قرار دادن؛
- مثال. لپتاپم را کنار گذاشتم.معادل: اَبْرایانال ([؟] لپتاپ) اَم ([؟] من/خودم) را لِوارْدَم (؟ مورد کناریگذاشته شدن قرار دادم).
همچنینی ببین کنار نهادن؛ بیاعتنایی کردن؛ پسانداز کردن؛ ترک کردن