کنار گذاشتن
ظاهر
شُعِبْرْماء ([؟] عبارت) «کنار گذاشتن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- کِنارْدَن:❖ مورد طرد ارتباط قرار دادن؛
- مثال. زمانیکه پیشوایان پیروانشان را کنار بگذارند.
- ناعُنْدَن:❖ مورد اعتنا/مشغولیت قرار ندادن؛
- مثال. پس از مدتی، حسم بهش را کنار گذاشتم.
- نادیدَن:❖ نادیده گرفتن/انگاشتن؛
- مثال. یک مقدار پول کنار گذاشتهام.
- تَرْکیدَن:❖ ترک کردن؛
- مثال. ده سال است که سیگار را کنار گذاشتهام.