پرش به محتوا

وعرفتن

از واژسین

مصدر «وُعُرِفْتَن»، به معنی «تعریف کردن در جایگاه ارجح‌تر»، از «و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] + عرفـ + ـتن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:وعرفت»، «آواثاء:وعرف»، و «آواثاء:وعرفن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. مَصْدَر ناصَریح کُنادین گُزارِشی آمویْمائْدِه رَجْحائی وُکُنین «عُرِفْتَن».‌ [💬به زبان ساده: «تعریف کردن در جایگاه ارجح‌تر»]
  2. تعریف «فرمثائی». (فَرْمِثائی) فرایند عُرِفْتَن ([؟] مورد تعریف قرار دادن) عَمَلاء ([؟] متد (عمل‌کننده)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که هم‌امضاء با یکی از عَمَلاءْهای ([؟] متدهای) زِبَرْنُوعِپال‌ها ([؟] زبر کلاس‌ها) ئَد ([؟] است) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) زیرْنوعِپال ([؟] زیر کلاس):‌ [💬یا بعبارتی «تعریف کردن متد کلاس پدر در کلاس فرزند»]
    🚀مثال. وُعُرِفْتَن (؟ تعریف کردن در جایگاه ارجح‌تر) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) عَمَلاء ([؟] متد (عمل‌کننده)) بمعنی یُجایْدَن ([؟] جایگزین کردن) آن ئَد ([؟] است).

عملواژه

  1. عَمَلْواژه ناصَریح کُنادین گُزارِشی آمویْمائْدِه رَجْحائی وُکُنین «عُرِفْتَن».‌ [💬به زبان ساده: «تعریف کردن در جایگاه ارجح‌تر»]
  2. تعریف «فرمثائی». (فَرْمِثائی) عَمَلاء ([؟] متد (عمل‌کننده)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که هم‌امضاء با یکی از عَمَلاءْهای ([؟] متدهای) زِبَرْنُوعِپال‌ها ([؟] زبر کلاس‌ها) ئَد ([؟] است) را در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) زیرْنوعِپال ([؟] زیر کلاس) عُرِفْتَن ([؟] مورد تعریف قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «تعریف کردن متد کلاس پدر در کلاس فرزند»]
    🚀مثال. عَمَلاء ([؟] متد (عمل‌کننده)) draw نوعِپال ([؟] کلاس) Rectangle را وُعُرِفْتَم (؟ در جایگاه ارجح‌تر تعریف کردم).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «وُعُرِفْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] وُعُرِفْتَم آواثاء:وعرفتی آواثاء:وعرفت آواثاء:وعرفتیم آواثاء:وعرفتید آواثاء:وعرفتند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناوُعُرِفْتَم ناآواثاء:وعرفتی ناآواثاء:وعرفت ناآواثاء:وعرفتیم ناآواثاء:وعرفتید ناآواثاء:وعرفتند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:وعرفم آواثاء:وعرفی آواثاء:وعرفد آواثاء:وعرفیم آواثاء:وعرفید آواثاء:وعرفند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:وعرفم ناآواثاء:وعرفی ناآواثاء:وعرفد ناآواثاء:وعرفیم ناآواثاء:وعرفید ناآواثاء:وعرفند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:وعرفنم آواثاء:وعرفنی آواثاء:وعرفنَد آواثاء:وعرفنیم آواثاء:وعرفنید آواثاء:وعرفنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:وعرفنم ناآواثاء:وعرفنی ناآواثاء:وعرفنَد ناآواثاء:وعرفنیم ناآواثاء:وعرفنید ناآواثاء:وعرفنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «وُعُرِفْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِوُعُرِفْتَم بِآواثاء:وعرفتی بِآواثاء:وعرفت بِآواثاء:وعرفتیم بِآواثاء:وعرفتید بِآواثاء:وعرفتند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَوُعُرِفْتَم نَآواثاء:وعرفتی نَآواثاء:وعرفت نَآواثاء:وعرفتیم نَآواثاء:وعرفتید نَآواثاء:وعرفتند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:وعرفم بِآواثاء:وعرفی بِآواثاء:وعرفد بِآواثاء:وعرفیم بِآواثاء:وعرفید بِآواثاء:وعرفند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:وعرفم نَآواثاء:وعرفی نَآواثاء:وعرفد نَآواثاء:وعرفیم نَآواثاء:وعرفید نَآواثاء:وعرفند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:وعرفنم بِآواثاء:وعرفنی بِآواثاء:وعرفنَد بِآواثاء:وعرفنیم بِآواثاء:وعرفنید بِآواثاء:وعرفنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:وعرفنم نَآواثاء:وعرفنی نَآواثاء:وعرفنَد نَآواثاء:وعرفنیم نَآواثاء:وعرفنید نَآواثاء:وعرفنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «وُعُرِفْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بوعرف - - آواثاء:بوعرفید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نوعرف - - آواثاء:نوعرفید -

ترجمه

فَرْمِثائی
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «وعرفتن»: To override؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «وعرفتن»: To supersede