وعرفتن
ظاهر
مصدر «وُعُرِفْتَن»، به معنی «تعریف کردن در جایگاه ارجحتر»، از «و [※ فراثاء:وندامو/و] + عرفـ + ـتن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:وعرفت»، «آواثاء:وعرف»، و «آواثاء:وعرفن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /وُعُرِفْتَن/📥 ریشهشناسی: و [※ فراثاء:وندامو/و] + عرفـ + ـتن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.]
- مَصْدَر ناصَریح کُنادین گُزارِشی آمویْمائْدِه رَجْحائی وُکُنین «عُرِفْتَن». [💬به زبان ساده: «تعریف کردن در جایگاه ارجحتر»]
- تعریف «فرمثائی». (فَرْمِثائی) فرایند عُرِفْتَن ([؟] مورد تعریف قرار دادن) عَمَلاء ([؟] متد (عملکننده)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که همامضاء با یکی از عَمَلاءْهای ([؟] متدهای) زِبَرْنُوعِپالها ([؟] زبر کلاسها) ئَد ([؟] است) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) زیرْنوعِپال ([؟] زیر کلاس): [💬یا بعبارتی «تعریف کردن متد کلاس پدر در کلاس فرزند»]
عملواژه
- ️تلفظ: /وُعُرِفْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «وعرفتن»: ▶ «آواثاء:وعرفت» (بنگذشته «وعرفتن»)، «آواثاء:وعرف» (بنکنون «وعرفتن»)، «آواثاء:وعرفن» (بنآینده «وعرفتن») ◀
- عَمَلْواژه ناصَریح کُنادین گُزارِشی آمویْمائْدِه رَجْحائی وُکُنین «عُرِفْتَن». [💬به زبان ساده: «تعریف کردن در جایگاه ارجحتر»]
- تعریف «فرمثائی». (فَرْمِثائی) عَمَلاء ([؟] متد (عملکننده)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که همامضاء با یکی از عَمَلاءْهای ([؟] متدهای) زِبَرْنُوعِپالها ([؟] زبر کلاسها) ئَد ([؟] است) را در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) زیرْنوعِپال ([؟] زیر کلاس) عُرِفْتَن ([؟] مورد تعریف قرار دادن): [💬یا بعبارتی «تعریف کردن متد کلاس پدر در کلاس فرزند»]
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «وُعُرِفْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بوعرف | - | - | آواثاء:بوعرفید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نوعرف | - | - | آواثاء:نوعرفید | - |
ترجمه
فَرْمِثائی
- ترجمه (معادل) انگلیسی «وعرفتن»: To override؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «وعرفتن»: To supersede
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «عُرِفْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[بنجثاء:عرفتن/کنونمدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونمدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونمدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونمادن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونمادن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونمادن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونماندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونماندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونماندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونماردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونماردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونماردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونمابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونمابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونمابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونمژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونمژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونمژدن}}) |
کُنادین- | عُرِفْتَن ([؟] مورد تعریف قرار دادن) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونادن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونادن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونادن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنوناندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنوناندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنوناندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنوناردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنوناردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنوناردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونژدن}}) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنوناشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنوناشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنوناشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونانشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونانشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونانشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونارشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونارشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونارشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونابشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونابشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونابشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونژشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونژشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونژشتن}}) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشاندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشاندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشاندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشاردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشاردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشاردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشژدن}}) |
هممصدرهای نااَثَری «عُرِفْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفمدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفمدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفمدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفمادن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفمادن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفمادن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفماندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفماندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفماندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفماردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفماردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفماردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفمابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفمابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفمابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفمژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفمژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفمژدن}}) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفادن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفادن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفادن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفاندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفاندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفاندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفاردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفاردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفاردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفژدن}}) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفاشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفاشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفاشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفانشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفانشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفانشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفارشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفارشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفارشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفابشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفابشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفابشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونفژشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونفژشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونفژشتن}}) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشفاندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشفاندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشفاندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشفاردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشفاردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشفاردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشفابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشفابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشفابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشفژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشفژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشفژدن}}) |
هممصدرهای اَثَری «عُرِفْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخمدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخمدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخمدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخمادن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخمادن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخمادن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخماندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخماندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخماندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخماردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخماردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخماردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخمابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخمابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخمابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخمژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخمژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخمژدن}}) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[بنجثاء:عرفتن/کنونختن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونختن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونختن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخادن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخادن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخادن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخاندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخاندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخاندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخاردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخاردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخاردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخژدن}}) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخاشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخاشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخاشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخانشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخانشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخانشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخارشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخارشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخارشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخابشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخابشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخابشتن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونخژشتن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونخژشتن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونخژشتن}}) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشخاندن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشخاندن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشخاندن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشخاردن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشخاردن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشخاردن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشخابدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشخابدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشخابدن}}) | [[بنجثاء:عرفتن/کنونشخژدن|{{:آواثاء:بنجثاء:عرفتن/کنونشخژدن}}]] ([؟] {{:معناء:بنجثاء:عرفتن/کنونشخژدن}}) |