قدمدن
ظاهر
مصدر «قَدَمْدَن»، به معنی «مورد قدمزدن قرار دادن»، از «قدمـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:قدمد»، «آواثاء:قدم»، و «آواثاء:قدمن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /قَدَمْدَن/📥 ریشهشناسی: قدمـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.]
- تعریف «قدمدن». فرایند سِیْرْدَن ([؟] مورد سیر قرار دادن) یَواشانِه ([؟] با آهستگی و آرامیدگی (سرعت و شدت کم)) سِیْریجِن ([؟] راه/مکان عبور) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با پا: [💬یا بعبارتی «مورد قدمزدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /قَدَمْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «قدمدن»: ▶ «آواثاء:قدمد» (بنگذشته «قدمدن»)، «آواثاء:قدم» (بنکنون «قدمدن»)، «آواثاء:قدمن» (بنآینده «قدمدن») ◀
- تعریف «قدمدن». سِیْریجِن ([؟] راه/مکان عبور) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را یَواشانِه ([؟] با آهستگی و آرامیدگی (سرعت و شدت کم)) با پا سِیْرْدَن ([؟] مورد سیر قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد قدمزدن قرار دادن»]
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «قَدَمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بقدم | - | - | آواثاء:بقدمید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نقدم | - | - | آواثاء:نقدمید | - |
ترجمه
سِیْرْدَن با پا
- ترجمه (معادل) انگلیسی «قدمدن»: To stroll
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «قَدَمْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[قدممدن|آواثاء:قدممدن]] ([؟] معناء:قدممدن) | [[قدممادن|آواثاء:قدممادن]] ([؟] معناء:قدممادن) | [[قدمماندن|آواثاء:قدمماندن]] ([؟] معناء:قدمماندن) | [[قدمماردن|آواثاء:قدمماردن]] ([؟] معناء:قدمماردن) | [[قدممابدن|آواثاء:قدممابدن]] ([؟] معناء:قدممابدن) | [[قدممژدن|آواثاء:قدممژدن]] ([؟] معناء:قدممژدن) |
کُنادین- | قَدَمْدَن ([؟] مورد قدمزدن قرار دادن) | [[قدمادن|آواثاء:قدمادن]] ([؟] معناء:قدمادن) | [[قدماندن|آواثاء:قدماندن]] ([؟] معناء:قدماندن) | [[قدماردن|آواثاء:قدماردن]] ([؟] معناء:قدماردن) | [[قدمابدن|آواثاء:قدمابدن]] ([؟] معناء:قدمابدن) | [[قدمژدن|آواثاء:قدمژدن]] ([؟] معناء:قدمژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[قدمشتن|آواثاء:قدمشتن]] ([؟] معناء:قدمشتن) | [[قدماشتن|آواثاء:قدماشتن]] ([؟] معناء:قدماشتن) | [[قدمانشتن|آواثاء:قدمانشتن]] ([؟] معناء:قدمانشتن) | [[قدمارشتن|آواثاء:قدمارشتن]] ([؟] معناء:قدمارشتن) | [[قدمابشتن|آواثاء:قدمابشتن]] ([؟] معناء:قدمابشتن) | [[قدمژشتن|آواثاء:قدمژشتن]] ([؟] معناء:قدمژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[قدمشاندن|آواثاء:قدمشاندن]] ([؟] معناء:قدمشاندن) | [[قدمشاردن|آواثاء:قدمشاردن]] ([؟] معناء:قدمشاردن) | [[قدمشابدن|آواثاء:قدمشابدن]] ([؟] معناء:قدمشابدن) | [[قدمشژدن|آواثاء:قدمشژدن]] ([؟] معناء:قدمشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «قَدَمْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[قدمفمدن|آواثاء:قدمفمدن]] ([؟] معناء:قدمفمدن) | [[قدمفمادن|آواثاء:قدمفمادن]] ([؟] معناء:قدمفمادن) | [[قدمفماندن|آواثاء:قدمفماندن]] ([؟] معناء:قدمفماندن) | [[قدمفماردن|آواثاء:قدمفماردن]] ([؟] معناء:قدمفماردن) | [[قدمفمابدن|آواثاء:قدمفمابدن]] ([؟] معناء:قدمفمابدن) | [[قدمفمژدن|آواثاء:قدمفمژدن]] ([؟] معناء:قدمفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[قدمفتن|آواثاء:قدمفتن]] ([؟] معناء:قدمفتن) | [[قدمفادن|آواثاء:قدمفادن]] ([؟] معناء:قدمفادن) | [[قدمفاندن|آواثاء:قدمفاندن]] ([؟] معناء:قدمفاندن) | [[قدمفاردن|آواثاء:قدمفاردن]] ([؟] معناء:قدمفاردن) | [[قدمفابدن|آواثاء:قدمفابدن]] ([؟] معناء:قدمفابدن) | [[قدمفژدن|آواثاء:قدمفژدن]] ([؟] معناء:قدمفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[قدمفشتن|آواثاء:قدمفشتن]] ([؟] معناء:قدمفشتن) | [[قدمفاشتن|آواثاء:قدمفاشتن]] ([؟] معناء:قدمفاشتن) | [[قدمفانشتن|آواثاء:قدمفانشتن]] ([؟] معناء:قدمفانشتن) | [[قدمفارشتن|آواثاء:قدمفارشتن]] ([؟] معناء:قدمفارشتن) | [[قدمفابشتن|آواثاء:قدمفابشتن]] ([؟] معناء:قدمفابشتن) | [[قدمفژشتن|آواثاء:قدمفژشتن]] ([؟] معناء:قدمفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[قدمشفاندن|آواثاء:قدمشفاندن]] ([؟] معناء:قدمشفاندن) | [[قدمشفاردن|آواثاء:قدمشفاردن]] ([؟] معناء:قدمشفاردن) | [[قدمشفابدن|آواثاء:قدمشفابدن]] ([؟] معناء:قدمشفابدن) | [[قدمشفژدن|آواثاء:قدمشفژدن]] ([؟] معناء:قدمشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «قَدَمْدَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[قدمخمدن|آواثاء:قدمخمدن]] ([؟] معناء:قدمخمدن) | [[قدمخمادن|آواثاء:قدمخمادن]] ([؟] معناء:قدمخمادن) | [[قدمخماندن|آواثاء:قدمخماندن]] ([؟] معناء:قدمخماندن) | [[قدمخماردن|آواثاء:قدمخماردن]] ([؟] معناء:قدمخماردن) | [[قدمخمابدن|آواثاء:قدمخمابدن]] ([؟] معناء:قدمخمابدن) | [[قدمخمژدن|آواثاء:قدمخمژدن]] ([؟] معناء:قدمخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[قدمختن|آواثاء:قدمختن]] ([؟] معناء:قدمختن) | [[قدمخادن|آواثاء:قدمخادن]] ([؟] معناء:قدمخادن) | [[قدمخاندن|آواثاء:قدمخاندن]] ([؟] معناء:قدمخاندن) | [[قدمخاردن|آواثاء:قدمخاردن]] ([؟] معناء:قدمخاردن) | [[قدمخابدن|آواثاء:قدمخابدن]] ([؟] معناء:قدمخابدن) | [[قدمخژدن|آواثاء:قدمخژدن]] ([؟] معناء:قدمخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[قدمخشتن|آواثاء:قدمخشتن]] ([؟] معناء:قدمخشتن) | [[قدمخاشتن|آواثاء:قدمخاشتن]] ([؟] معناء:قدمخاشتن) | [[قدمخانشتن|آواثاء:قدمخانشتن]] ([؟] معناء:قدمخانشتن) | [[قدمخارشتن|آواثاء:قدمخارشتن]] ([؟] معناء:قدمخارشتن) | [[قدمخابشتن|آواثاء:قدمخابشتن]] ([؟] معناء:قدمخابشتن) | [[قدمخژشتن|آواثاء:قدمخژشتن]] ([؟] معناء:قدمخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[قدمشخاندن|آواثاء:قدمشخاندن]] ([؟] معناء:قدمشخاندن) | [[قدمشخاردن|آواثاء:قدمشخاردن]] ([؟] معناء:قدمشخاردن) | [[قدمشخابدن|آواثاء:قدمشخابدن]] ([؟] معناء:قدمشخابدن) | [[قدمشخژدن|آواثاء:قدمشخژدن]] ([؟] معناء:قدمشخژدن) |