پرش به محتوا

عزمدن

از واژسین
مصدر «عَزِمْدَن»، به معنی «مورد عزم قرار دادن»، از «عزمـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:عزمد»، «آواثاء:عزم»، و «آواثاء:عزمن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /عَزِمْدَن/📥 ریشه‌شناسی: عزمـ + ـدن [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.]
  1. تعریف «عزمدن». فرایند شُروعْدَن ([؟] شروع کردن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) برای رسیدن به قصد یا مکان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با تَرْکیدَن ([؟] ترک کردن) وَقَعْمائِیَّت ([؟] موقعیت) کنونی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد عزم قرار دادن»]
    🚀مثال. عَزِمْدَن (؟ مورد عزم قرار دادن) تُآموزِش ([؟] روند تحصیل) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) دانشگاه عِبْرْماء ([؟] معتبر)، باید از قَطْعِماءهای ([؟] مقطع‌های) پایین باشد.

عملواژه

  1. تعریف «عزمدن». فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را برای رسیدن به قصد یا مکان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) با تَرْکیدَن ([؟] ترک کردن) وَقَعْمائِیَّت ([؟] موقعیت) کنونی شُروعْدَن ([؟] شروع کردن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد عزم قرار دادن»]
    🚀مثال. وقتی در مقطع ابتدایی می‌تُآموزِمْدَم ([؟] تحصیل می‌کردم)، تُآموزِش ([؟] روند تحصیل) در دانشگاه شریف را عَزِمْدَم (؟ مورد عزم قرار دادم).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «عَزِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] عَزِمْدَم آواثاء:عزمدی آواثاء:عزمد آواثاء:عزمدیم آواثاء:عزمدید آواثاء:عزمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناعَزِمْدَم ناآواثاء:عزمدی ناآواثاء:عزمد ناآواثاء:عزمدیم ناآواثاء:عزمدید ناآواثاء:عزمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:عزمم آواثاء:عزمی آواثاء:عزمَد آواثاء:عزمیم آواثاء:عزمید آواثاء:عزمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:عزمم ناآواثاء:عزمی ناآواثاء:عزمَد ناآواثاء:عزمیم ناآواثاء:عزمید ناآواثاء:عزمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:عزمنم آواثاء:عزمنی آواثاء:عزمنَد آواثاء:عزمنیم آواثاء:عزمنید آواثاء:عزمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:عزمنم ناآواثاء:عزمنی ناآواثاء:عزمنَد ناآواثاء:عزمنیم ناآواثاء:عزمنید ناآواثاء:عزمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «عَزِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِعَزِمْدَم بِآواثاء:عزمدی بِآواثاء:عزمد بِآواثاء:عزمدیم بِآواثاء:عزمدید بِآواثاء:عزمدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَعَزِمْدَم نَآواثاء:عزمدی نَآواثاء:عزمد نَآواثاء:عزمدیم نَآواثاء:عزمدید نَآواثاء:عزمدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:عزمم بِآواثاء:عزمی بِآواثاء:عزمَد بِآواثاء:عزمیم بِآواثاء:عزمید بِآواثاء:عزمند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:عزمم نَآواثاء:عزمی نَآواثاء:عزمَد نَآواثاء:عزمیم نَآواثاء:عزمید نَآواثاء:عزمند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:عزمنم بِآواثاء:عزمنی بِآواثاء:عزمنَد بِآواثاء:عزمنیم بِآواثاء:عزمنید بِآواثاء:عزمنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:عزمنم نَآواثاء:عزمنی نَآواثاء:عزمنَد نَآواثاء:عزمنیم نَآواثاء:عزمنید نَآواثاء:عزمنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «عَزِمْدَن» 「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بعزم - - آواثاء:بعزمید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نعزم - - آواثاء:نعزمید -

ترجمه

شُروعْدَن با تَرْکیدَن
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «عزمدن»: depart؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «عزمدن»: decide

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «عَزِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزممدن|آواثاء:عزممدن]] ([؟] معناء:عزممدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزممادن|آواثاء:عزممادن]] ([؟] معناء:عزممادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمماندن|آواثاء:عزمماندن]] ([؟] معناء:عزمماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمماردن|آواثاء:عزمماردن]] ([؟] معناء:عزمماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزممابدن|آواثاء:عزممابدن]] ([؟] معناء:عزممابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزممژدن|آواثاء:عزممژدن]] ([؟] معناء:عزممژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌عَزِمْدَن ([؟] مورد عزم قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمادن|آواثاء:عزمادن]] ([؟] معناء:عزمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزماندن|آواثاء:عزماندن]] ([؟] معناء:عزماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزماردن|آواثاء:عزماردن]] ([؟] معناء:عزماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمابدن|آواثاء:عزمابدن]] ([؟] معناء:عزمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمژدن|آواثاء:عزمژدن]] ([؟] معناء:عزمژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشتن|آواثاء:عزمشتن]] ([؟] معناء:عزمشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزماشتن|آواثاء:عزماشتن]] ([؟] معناء:عزماشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمانشتن|آواثاء:عزمانشتن]] ([؟] معناء:عزمانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمارشتن|آواثاء:عزمارشتن]] ([؟] معناء:عزمارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمابشتن|آواثاء:عزمابشتن]] ([؟] معناء:عزمابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمژشتن|آواثاء:عزمژشتن]] ([؟] معناء:عزمژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشاندن|آواثاء:عزمشاندن]] ([؟] معناء:عزمشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشاردن|آواثاء:عزمشاردن]] ([؟] معناء:عزمشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشابدن|آواثاء:عزمشابدن]] ([؟] معناء:عزمشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشژدن|آواثاء:عزمشژدن]] ([؟] معناء:عزمشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «عَزِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفمدن|آواثاء:عزمفمدن]] ([؟] معناء:عزمفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفمادن|آواثاء:عزمفمادن]] ([؟] معناء:عزمفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفماندن|آواثاء:عزمفماندن]] ([؟] معناء:عزمفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفماردن|آواثاء:عزمفماردن]] ([؟] معناء:عزمفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفمابدن|آواثاء:عزمفمابدن]] ([؟] معناء:عزمفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفمژدن|آواثاء:عزمفمژدن]] ([؟] معناء:عزمفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفتن|آواثاء:عزمفتن]] ([؟] معناء:عزمفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفادن|آواثاء:عزمفادن]] ([؟] معناء:عزمفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفاندن|آواثاء:عزمفاندن]] ([؟] معناء:عزمفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفاردن|آواثاء:عزمفاردن]] ([؟] معناء:عزمفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفابدن|آواثاء:عزمفابدن]] ([؟] معناء:عزمفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفژدن|آواثاء:عزمفژدن]] ([؟] معناء:عزمفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفشتن|آواثاء:عزمفشتن]] ([؟] معناء:عزمفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفاشتن|آواثاء:عزمفاشتن]] ([؟] معناء:عزمفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفانشتن|آواثاء:عزمفانشتن]] ([؟] معناء:عزمفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفارشتن|آواثاء:عزمفارشتن]] ([؟] معناء:عزمفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفابشتن|آواثاء:عزمفابشتن]] ([؟] معناء:عزمفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمفژشتن|آواثاء:عزمفژشتن]] ([؟] معناء:عزمفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشفاندن|آواثاء:عزمشفاندن]] ([؟] معناء:عزمشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشفاردن|آواثاء:عزمشفاردن]] ([؟] معناء:عزمشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشفابدن|آواثاء:عزمشفابدن]] ([؟] معناء:عزمشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشفژدن|آواثاء:عزمشفژدن]] ([؟] معناء:عزمشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «عَزِمْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، می‌گویند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخمدن|آواثاء:عزمخمدن]] ([؟] معناء:عزمخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخمادن|آواثاء:عزمخمادن]] ([؟] معناء:عزمخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخماندن|آواثاء:عزمخماندن]] ([؟] معناء:عزمخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخماردن|آواثاء:عزمخماردن]] ([؟] معناء:عزمخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخمابدن|آواثاء:عزمخمابدن]] ([؟] معناء:عزمخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخمژدن|آواثاء:عزمخمژدن]] ([؟] معناء:عزمخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمختن|آواثاء:عزمختن]] ([؟] معناء:عزمختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخادن|آواثاء:عزمخادن]] ([؟] معناء:عزمخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخاندن|آواثاء:عزمخاندن]] ([؟] معناء:عزمخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخاردن|آواثاء:عزمخاردن]] ([؟] معناء:عزمخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخابدن|آواثاء:عزمخابدن]] ([؟] معناء:عزمخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخژدن|آواثاء:عزمخژدن]] ([؟] معناء:عزمخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخشتن|آواثاء:عزمخشتن]] ([؟] معناء:عزمخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخاشتن|آواثاء:عزمخاشتن]] ([؟] معناء:عزمخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخانشتن|آواثاء:عزمخانشتن]] ([؟] معناء:عزمخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخارشتن|آواثاء:عزمخارشتن]] ([؟] معناء:عزمخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخابشتن|آواثاء:عزمخابشتن]] ([؟] معناء:عزمخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمخژشتن|آواثاء:عزمخژشتن]] ([؟] معناء:عزمخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشخاندن|آواثاء:عزمشخاندن]] ([؟] معناء:عزمشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشخاردن|آواثاء:عزمشخاردن]] ([؟] معناء:عزمشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشخابدن|آواثاء:عزمشخابدن]] ([؟] معناء:عزمشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[عزمشخژدن|آواثاء:عزمشخژدن]] ([؟] معناء:عزمشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «عَزِمْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تعزمدن|آواثاء:تعزمدن]] ([؟] معناء:تعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شعزمدن|آواثاء:شعزمدن]] ([؟] معناء:شعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[معزمدن|آواثاء:معزمدن]] ([؟] معناء:معزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انعزمدن|آواثاء:انعزمدن]] ([؟] معناء:انعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امعزمدن|آواثاء:امعزمدن]] ([؟] معناء:امعزمدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئعزمدن|آواثاء:ئعزمدن]] ([؟] معناء:ئعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئعزمدن|آواثاء:مئعزمدن]] ([؟] معناء:مئعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئعزمدن|آواثاء:وئعزمدن]] ([؟] معناء:وئعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئعزمدن|آواثاء:هئعزمدن]] ([؟] معناء:هئعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئعزمدن|آواثاء:فئعزمدن]] ([؟] معناء:فئعزمدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثعزمدن|آواثاء:ثعزمدن]] ([؟] معناء:ثعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بعزمدن|آواثاء:بعزمدن]] ([؟] معناء:بعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نعزمدن|آواثاء:نعزمدن]] ([؟] معناء:نعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پعزمدن|آواثاء:پعزمدن]] ([؟] معناء:پعزمدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وعزمدن|آواثاء:وعزمدن]] ([؟] معناء:وعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فعزمدن|آواثاء:فعزمدن]] ([؟] معناء:فعزمدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هعزمدن|آواثاء:هعزمدن]] ([؟] معناء:هعزمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یعزمدن|آواثاء:یعزمدن]] ([؟] معناء:یعزمدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی