پرش به محتوا

سهتن

از واژسین

مصدر «سُهْتَن»، به‌معنی «مور احساس قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن احساس یا هیجانی، بخاطر تجربه‌های پیشین، در کسی یا چیزی برانگیخته بشود. این مصدر از «سهـ + ـتن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «سُهْتَن»

بن‌های تصریفی «سُهْتَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «سهتن». فرایند دَرْیابْدَن ([؟] مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن) هیجان درونی هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) حین تَجْرُبْدَن ([؟] مورد تجربه قرار دادن) وَقِعِیَّت ([؟] واقعیت) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مور احساس قرار دادن»]
    🚀مثال. سُهْتَن (؟ مور احساس قرار دادن) ترس هنگام بینْدَن ([؟] مورد دیده‌شدن قرار دادن) شیر گرسنه در نزدیکی خود، بسیار طبیعی ئِس ([؟] است)!

عملواژه

  1. تعریف «سهتن». هیجان درونی هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را حین تَجْرُبْدَن ([؟] مورد تجربه قرار دادن) وَقِعِیَّت ([؟] واقعیت) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) دَرْیابْدَن ([؟] مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مور احساس قرار دادن»]
    🚀مثال. با بینْدَن ([؟] مورد دیده‌شدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) شیر گرسنه در صد قدمی اَم ([؟] من/خودم)، وحشت شَدِّمْئا ([؟] دارای شدت (شدید)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را سُهْتَم (؟ مور احساس قرار دادم)!
    🚀مثال. با بینْدَن ([؟] مورد دیده‌شدن قرار دادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) شیر گرسنه در صد قدمی اَم ([؟] من/خودم)، اَنْدَکاً ([؟] به‌حالت کمی (اندکی)) وحشت هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را سُهْتَم (؟ مور احساس قرار دادم)!
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «سُهْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] سُهْتَم آواثاء:سهتی سُهْت آواثاء:سهتیم آواثاء:سهتید آواثاء:سهتند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:سهم آواثاء:سهی آواثاء:سهد آواثاء:سهیم آواثاء:سهید آواثاء:سهند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:سهنم آواثاء:سهنی آواثاء:سهنَد آواثاء:سهنیم آواثاء:سهنید آواثاء:سهنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:سهتن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «سُهْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بسه - - آواثاء:بسهید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نسه - - آواثاء:نسهید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناسه - - آواثاء:ناسهید -

ترجمه

دَرْیابْدَن (؟ مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن) هیجان
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «سهتن»: To feel