پرش به محتوا

ذکردن

از واژسین

مصدر «ذَکِرْدَن» به‌معنی «مورد یادآوری‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن اطلاعاتی به یاد کسی آورده بشود. این مصدر از «ذکر + دن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «ذَکِرْدَن»

بن‌های تصریفی «ذَکِرْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «ذَکِرِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «ذَکِرْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «ذَکِرِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «ذَکِر»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «ذَکِرِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «ذَکِرْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «ذَکِرِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «ذکردن». فرایند به ذهن کسی آودن اِطَلِعان ([؟] مطلع‌کن (اطلاع)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد یادآوری‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. ذَکِرْدَن (؟ مورد یادآوری‌شدن قرار دادن) نَتِجْماء ([؟] نتیجه‌شو) بَرْخی ([؟] برخی از) کارها مایَد ([؟] ممکن بوده/است/خواهد بود) بَرایِشان ([؟] برای آن‌ها) سودمند بِئَد ([؟] باشد).🌐ترجمه: یادآوری کردن نتیجه برخی از کارهایشان ممکن است برایشان سودمند باشد.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /ذَکِرْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ذکردن»: بن گذشته در گذشته «ذکردن»: «ذَکِرِتْد»؛ بن گذشته «ذکردن»: «ذَکِرْد»؛ بن آینده در گذشته «ذکردن»: «ذَکِرِتْن»«ذَکِر» (بن‌کنون «ذکردن»)، ؛ بن گذشته در آینده «ذکردن»: «ذَکِرِنْت»؛ بن آینده «ذکردن»: «ذَکِرْن»؛ بن آینده در آینده «ذکردن»: «ذَکِرِنْن»
  1. تعریف «ذکردن». اِطَلِعان ([؟] مطلع‌کن (اطلاع)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را به ذهن کسی آوردن:‌ [💬یا بعبارتی «مورد یادآوری‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. تو فقط وَظِفائی ([؟] موظف هستی) نَتِجْماء ([؟] نتیجه‌شو) کارها اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) را بِهِشان ([؟] به آن‌ها) بِذَکِری (؟ مورد یادآوری‌شدن قرار بدهی).🌐ترجمه: تو فقط وظیفه داری نتیجه کارهایشان را به آن‌ها یادآوری کنی.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «ذَکِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] ذَکِرِتْدَم ذَکِرِتْدی ذَکِرِتْد ذَکِرِتْدیم ذَکِرِتْدید ذَکِرِتْدَنْد
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] ذَکِرْدَم ذَکِرْدی ذَکِرْد ذَکِرْدیم ذَکِرْدید ذَکِرْدَنْد
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] ذَکِرِتْنَم ذَکِرِتْنی ذَکِرِتْنَد ذَکِرِتْنیم ذَکِرِتْنید ذَکِرِتْنَنْد
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] ذَکِرَم ذَکِری ذَکِرَد ذَکِریم ذَکِرید ذَکِرَنْد
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] ذَکِرِنْتَم ذَکِرِنْتی ذَکِرِنْت ذَکِرِنْتیم ذَکِرِنْتید ذَکِرِنْتَنْد
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] ذَکِرْنَم ذَکِرْنی ذَکِرْنَد ذَکِرْنیم ذَکِرْنید ذَکِرْنَنْد
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] ذَکِرِنْنَم ذَکِرِنْنی ذَکِرِنْنَد ذَکِرِنْنیم ذَکِرِنْنید ذَکِرِنْنَنْد
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «ذَکِرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - بِذَکِر - - بِذَکِرید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - نَذَکِر - - نَذَکِرید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - ناذَکِر - - ناذَکِرید -

ترجمه

به ذهن کسی آوردن
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «ذکردن»: To remind