دنبالدن
ظاهر
مصدر «دُنِبالْدَن»، بهمعنی «مورد وسیله پیگیری قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی وسیلهای برای توجه و پیگیری کسی یا چیزی قرار بگیرد. این مصدر از «دنبـ + ـالـ [※ فراثاء:بنواج/اسمساز/ال] + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «دُنِبالْدَن»
بنهای تصریفی «دُنِبالْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «دُنِبالِتْد»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «دُنِبالْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «دُنِبالِتْن»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «دُنِبال»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «دُنِبالِنْت»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «دُنِبالْن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «دُنِبالِنْن»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /دُنِبالْدَن/📥 ریشهشناسی: دنبـ + ـالـ [※ فراثاء:بنواج/اسمساز/ال] + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] ❖ | همخانواده «دنبالدن»: ربطاء:دنبالدن/هش
- تعریف «دنبالدن». فرایند وَضِعْدَن ([؟] مورد وضعشدن قرار دادن) چیزی بَعُنْوان ([؟] معناء:بعنوان) وسیله دُنِبْدَن ([؟] مورد پیگیریشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد وسیله پیگیری قرار دادن»]
- مثال. امروزه مردم با دُنِبالْدَن (؟ مورد وسیله پیگیری قرار دادن) میانَّشِرْهای جَمِعْمانی ([؟] شبکههای اجتماعی) اَزْهَم ([؟] از هم) بِآگَهَنْد ([؟] مورد آگاهییافتن قرار بدهند).ترجمه: امروزه مردم با وسیله دنبالکنی قرار دادن شبکههای اجتماعی از هم آگاهی مییابند.
عملواژه
- ️تلفظ: /دُنِبالْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «دنبالدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «دنبالدن»: «دُنِبالِتْد»؛ بن گذشته «دنبالدن»: ↦«دُنِبالْد»↤؛ بن آینده در گذشته «دنبالدن»: «دُنِبالِتْن»⟼«دُنِبال» (بنکنون «دنبالدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «دنبالدن»: «دُنِبالِنْت»؛ بن آینده «دنبالدن»: ↦«دُنِبالْن»؛ بن آینده در آینده «دنبالدن»: ↤«دُنِبالِنْن»◀
- تعریف «دنبالدن». چیزی را بَعُنْوان ([؟] معناء:بعنوان) وسیله دُنِبْدَن ([؟] مورد پیگیریشدن قرار دادن) وَضِعْدَن ([؟] مورد وضعشدن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد وسیله پیگیری قرار دادن»]
- مثال. لینکدین را برای علی دُنِبالْد (؟ مورد وسیله پیگیری قرار داد).ترجمه: لینکدین را وسیله دنبالکنی علی قرار داد.
عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «دُنِبالْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بدنبال | - | - | آواثاء:بدنبالید | - | |
طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:ندنبال | - | - | آواثاء:ندنبالید | - | |
حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:نادنبال | - | - | آواثاء:نادنبالید | - |
ترجمه
وَضِعْدَن (؟ مورد وضعشدن قرار دادن) بَعُنْوان (؟ معناء:بعنوان) وسیله
- ترجمه (معادل) انگلیسی «دنبالدن»: To use (something) to follow (someone/something)؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «دنبالدن»: To follow someone on (a platform)
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا