خلودن
ظاهر
(تغییرمسیر از خلویدن)
مصدر «خَلِوْدَن»، به معنی «مورد خلوتشدن قرار دادن»، از «خلو + دن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «خَلِوْد»، «خَلِو»، و «خَلِوْن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /خَلِوْدَن/📥 ❖ریشهشناسی: خلو + دن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] | متضاد «خلودن»: ربطاء:خلودن/ضد
- تعریف «خلودن». فرایند زِدودَن ([؟] زُدودن؛ محو کردن) شیءهای زاید در مکان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «مورد خلوتشدن قرار دادن»]
عملواژه
- ️تلفظ: /خَلِوْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «خلودن»: ▶ «خَلِوْد» (بنگذشته «خلودن»)، «خَلِو» (بنکنون «خلودن»)، «خَلِوْن» (بنآینده «خلودن») ◀
- تعریف «خلودن». شیءهای زاید در مکان هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را زِدودَن ([؟] زُدودن؛ محو کردن): [💬یا بعبارتی «مورد خلوتشدن قرار دادن»]
- مثال. حسن اتاق اَش ([؟] آن/آنرا) را خَلِوْد (؟ مورد خلوتشدن قرار داد).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «خَلِوْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بخلو | - | - | آواثاء:بخلوید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نخلو | - | - | آواثاء:نخلوید | - |
ترجمه
زِدودَن (؟ زُدودن؛ محو کردن) شیهای زاید