پرش به محتوا

توانمند شدن

از واژسین

عَبِرْماء ([؟] عبارت) «توانمند شدن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • تَوانْدَن: مورد توانایی‌یافتن قرار دادن؛
    🗝️مثال. پس از کلی تمرین، بالاخره توانمند شدم ۸ کیلومتر را در یک ساعت بدوم.🔮معادل: پَسَز ([؟] پس از) مَرِنْدَن ([؟] مورد تمرین‌شدن قرار دادن) دَوامانِه ([؟] به‌شکل دوام‌دار)، دَرْنَهایَت ([؟] در نهایت) تَوانْدَم (؟ مورد توانایی‌یافتن قرار دادم) هشت کیلومتر را دَرْمُدَت ([؟] در طول) یک ساعت بدوم.

🪞 همچنینی ببین توانمند کردن؛ توانستن