پرش به محتوا

الگو:ویکی/بدنه/هدفاء

از واژسین

راه‌حل، بیان بدون ابهام مفاهیم است؛ ولی، برای ساختن زبانی که بتواند مفاهیم ذهنی را بدون ابهام بیان کند، نیاز به واژه‌هایی داریم که نه‌تنها معانی دقیق داشته باشند، بلکه ساختار آن‌ها نیز قابل تحلیل و گسترش باشد.

در «فارسی آینده»، ما با تمرکز بر مصدرها به‌عنوان پایه اصلی واژه‌سازی، سیستمی طراحی کرده‌ایم که از طریق صرف این مصدرها با بُنْواجْ‌ها (پیشوندها، میانوندها، و پسوندها)، امکان ساخت واژه‌های جدید را فراهم می‌کند.

این رویکرد به ما اجازه می‌دهد تا
  1. واژه‌هایی بسازیم که معانی آن‌ها از ساختارشان قابل استنتاج باشد؛ مثلا:
    «تَراجایْدَن ([؟] مورد جابه‌جا شدن آنی قرار دادن)»: در آن سرزمین، جادوگر هه ([؟] مذکور؛ یادشده) مردم را می‌تَراجایْد (؟ مورد جابه‌جا شدن آنی قرار می‌داد) (طی الارض می‌داد).
    «تَراجایِشْتَن ([؟] مورد جابه‌جا شدن آنی قرار داده شدن)»: در آن سرزمین، [توسط جادوگر هه ([؟] مذکور؛ یادشده)] تَراجایِشْتَم (؟ مورد جابه‌جا شدن آنی قرار داده شدم) (طی الارض داده شدم).
    «تَراجایِمْدَن ([؟] مورد جابه‌جا شدن آنی قرار گرفتن)»: در آن سرزمین، هر کس تَوانائْد ([؟] توانا بود) هرجا که بِخاهَد ([؟] مورد خواسته‌شدن قرار بدهد) بِتَراجایِمَد (؟ مورد جابه‌جا شدن آنی قرار بگیرد) (طی الارض کند).
  2. سیستم واژه‌سازی را منسجم و قابل گسترش نگه داریم؛ مثلا:
    «جایْدَن ([؟] مورد جای‌نهاده شدن قرار دادن)»: کفش اَم ([؟] من/خودم) را در چمدان جایْدَم (؟ مورد جای‌نهاده شدن قرار دادم) (جا دادم).
    «مُجایْدَن ([؟] مورد جای‌انداخته شدن قرار دادن)»: پزشک هه ([؟] مذکور؛ یادشده) دست اَم ([؟] من/خودم) را مُجایْد (؟ مورد جای‌انداخته شدن قرار داد) (جا انداخت).
    «یُجایْدَن ([؟] مورد جایگزین‌شدن قرار دادن)»: چرخ پراید اَم ([؟] من/خودم) را با پیکان یُجایْدَم (؟ مورد جایگزین‌شدن قرار دادم) (جایگزین کردم).
  3. از ایجاد واژه‌های جزیره‌ای و بی‌ارتباط با سایر واژه‌ها جلوگیری کنیم؛ مثلا:
    «تَرْجُمال ([؟] وسیله ترجمه کردن)»: وسیله‌ای برای ترجمه‌کردن؛ مثل: «ترجمال گوگل» (مترجم گوگل)
    «تَرْجُمانال ([؟] وسیله ترجمه‌انداز)»: وسیله‌ای برای واداشتن به ترجمه‌شدن؛ مثل «ترجمانال پایتون» (مفسر پایتون)
    «تَرْجُمِسال ([؟] وسیله سازنده ترجمه)»: وسیله‌ای برای ساختن فایل ترجمه؛ مثل «ترجمسال جاوا» (کامپایلر جاوا)
و در نهایت...

با این روش، زبان ما نه‌تنها ابزار ارتباطی، بلکه ابزاری برای تفکر دقیق‌تر و شناخت بهتر جهان خواهد بود.