پرش به محتوا

آشکدن

از واژسین
(تغییرمسیر از آشکتن)

مصدر «آشِکْدَن»، به‌معنی «مورد آشکار شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی ناآشنا قابل فهمیده‌شدن بشود. این مصدر از «آشکـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «آشِکْدَن»

بن‌های تصریفی «آشِکْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «آشِکِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «آشِکْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «آشِکِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «آشِک»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «آشِکِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «آشِکْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «آشِکِنْن»

فارسی

مصدر

  • 🗣تلفظ: /آشِکْدَن/📥 ریشه‌شناسی: آشکـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] | متضاد «آشکدن»: پَنِهتَن ([؟] مورد پنهان‌سازی قرار دادن)
  1. تعریف «آشکدن». فرایند فَهِمانْدَن ([؟] مورد فهمیده‌شدن قرار دادن) چیزی پَنِهْناک ([؟] دارای پنهانیت (پنهان)):‌ [💬یا بعبارتی «مورد آشکار شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای آشِکْدَن (؟ مورد آشکار شدن قرار دادن) چرایی بُروزاژ ([؟] بروز) پدیده‌ها بایَد ([؟] باید) آنان ([؟] آن‌ها) را بِشیکُورَنْد ([؟] مورد تحلیل قرار بدهند).🌐ترجمه: برای آشکار کردن چرایی بروز پدیده‌ها باید آن‌ها را تحلیل کنند.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /آشِکْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «آشکدن»: بن گذشته در گذشته «آشکدن»: «آشِکِتْد»؛ بن گذشته «آشکدن»: «آشِکْد»؛ بن آینده در گذشته «آشکدن»: «آشِکِتْن»«آشِک» (بن‌کنون «آشکدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «آشکدن»: «آشِکِنْت»؛ بن آینده «آشکدن»: «آشِکْن»؛ بن آینده در آینده «آشکدن»: «آشِکِنْن»
  1. تعریف «آشکدن». چیزی پَنِهْناک ([؟] دارای پنهانیت (پنهان)) را فَهِمانْدَن ([؟] مورد فهمیده‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد آشکار شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. دَرْواقِع ([؟] معناء:درواقع)، دانشمندان فیزیک با کَشِفْتَن ([؟] مورد کشف‌کرده شدن قرار دادن) رَبْطاءْها ([؟] ربط‌ده‌ها (رابطه‌ها))، علت بُروزاژ ([؟] بروز) پدیده‌ها را بِآشِکَنْد (؟ مورد آشکار شدن قرار بدهند).🌐ترجمه: در واقع، دانشمندان فیزیک با کشف کردن رابطه‌ها، علت بروز پدیده‌ها را آشکار می‌کنند.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «آشِکْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:آشکتدم آواثاء:آشکتدی آشِکِتْد آواثاء:آشکتدیم آواثاء:آشکتدید آواثاء:آشکتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:آشکدم آواثاء:آشکدی آشِکْد آواثاء:آشکدیم آواثاء:آشکدید آواثاء:آشکدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:آشکتنم آواثاء:آشکتنی آواثاء:آشکتند آواثاء:آشکتنیم آواثاء:آشکتنید آواثاء:آشکتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:آشکم آواثاء:آشکی آواثاء:آشکَد آواثاء:آشکیم آواثاء:آشکید آشِکَنْد
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:آشکنتم آواثاء:آشکنتی آشِکِنْت آواثاء:آشکنتیم آواثاء:آشکنتید آواثاء:آشکنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:آشکنم آواثاء:آشکنی آواثاء:آشکنَد آواثاء:آشکنیم آواثاء:آشکنید آواثاء:آشکنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:آشکننم آواثاء:آشکننی آواثاء:آشکننَد آواثاء:آشکننیم آواثاء:آشکننید آواثاء:آشکننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «آشِکْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بآشک - - آواثاء:بآشکید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نآشک - - آواثاء:نآشکید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناآشک - - آواثاء:ناآشکید -

ترجمه

فَهِمانْدَن (؟ مورد فهمیده‌شدن قرار دادن) چیزی پَنِهْناک (؟ دارای پنهانیت (پنهان))
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «آشکدن»: To demystify؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «آشکدن»: To expose