پرش به محتوا

Interpreter

از واژسین

انگلیسی

اسم

  1. (رایانش) معادل (ترجمه) فارسی «Interpreter»: تَرْجُمانال ([؟] وسیله ترجمه‌انداز):
    🏺مثال. Python uses an interpreter to execute its code, which makes it easy to test and debug programs.🔮ترجمه: پایتون با تَرْجُمانال (؟ وسیله ترجمه‌انداز) کدها اَش ([؟] آن/آنرا) را بِاِجْرَد ([؟] معناء:باجرَد)، که آزْمودَن ([؟] مورد آزمایش‌شدن قرار دادن) و لَغْزْعارْدَن ([؟] عاری از لغزش کردن) برنامه‌ها را بِآسَد ([؟] مورد ساده‌شدن قرار بدهد).
  2. معادل (ترجمه) فارسی «Interpreter»: تَرْجُمَنْدِه ([؟] ترجمه‌کننده):
    🏺مثال. The meeting between the two world leaders went smoothly thanks to the skilled interpreter who translated every word accurately.🔮ترجمه: نشست بین دو رهبر جهانی بِلُطْف ([؟] به‌لطف) تَرْجُمَنْدِه (؟ ترجمه‌کننده) ماهر هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که هر واژه را به درستی تَرْجُمْد ([؟] مورد ترجمه‌شدن قرار داد)، با آرامش پیش رفت.