Damage
ظاهر
انگلیسی
فعل
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: تَصَدِمْدَن ([؟] مورد صدمهگرفته قرار دادن)؛ تَخَرِبْدَن ([؟] مورد خرابیگرفته قرار دادن):
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: تَخُسِرْدَن ([؟] مورد خسرانگرفته قرار دادن)؛ تَخَرِبْدَن ([؟] مورد خرابیگرفته قرار دادن):
- مثال. His harsh words could damage her confidence.ترجمه: زبان تند اَش ([؟] آن/آنرا) تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) خُودْباوَری ([؟] اعتماد به نفس) خانم هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را بِتَخُسِرَد (؟ مورد خسرانگرفته قرار بدهد).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: تَنَقِصْدَن ([؟] مورد نقصانگرفته قرار دادن)؛ تَخَرِبْدَن ([؟] مورد خرابیگرفته قرار دادن):
اسم
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: صَدِمّْاء ([؟] صدمهگرفتهشو (صدمه)):
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: خُسِرْماء ([؟] خسرانگرفتهشو (خسران؛ خسارت)):
- مثال. He was dealing with the emotional damage caused by the betrayal.ترجمه: او خُسِرْماء (؟ خسرانگرفتهشو (خسران؛ خسارت)) ناشی از خیانت را ئِفیپِیْکارْد ([؟] داشت مورد پیکار قرار میداد).
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: نَقِصْماء ([؟] نقصگرفتهشو (نقصان)):