پرش به محتوا

Damage

از واژسین

انگلیسی

فعل

  1. معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: صَدِمْدَن ([؟] مورد صدمه‌دیده شدن قرار دادن)؛ خَرابْدَن ([؟] مورد خراب‌شدن قرار دادن):
    🏺مثال. The storm may damage the roof of the house.🔮ترجمه: ممکنه طوفان هه ([؟] مذکور؛ یادشده) سقف خانه‌ها را بِصَدِمَد (؟ مورد صدمه‌دیده شدن قرار بدهد).
  2. معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: خُسِرْدَن ([؟] مورد خسران‌دیده شدن قرار دادن)؛ خَرابْدَن ([؟] مورد خراب‌شدن قرار دادن):
    🏺مثال. His harsh words could damage her confidence.🔮ترجمه: زبان تند اَش ([؟] آن/آنرا) تایَد ([؟] شدنی است [الهام از «شاید»]) اعتماد به نفس خانم هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را بِخُسِرَد (؟ مورد خسران‌دیده شدن قرار بدهد).
  3. معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: نُقْصیدَن ([؟] مورد نقص‌دار شدن قرار دادن)؛ خَرابْدَن ([؟] مورد خراب‌شدن قرار دادن):
    🏺مثال. They accidentally damaged the equipment during transport.🔮ترجمه: اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))، حین حَمْلِش ([؟] فرایند حمل)، تصادفا تجهیزات را نُقْصیدَنْد (؟ مورد نقص‌دار شدن قرار دادند).

اسم

  1. معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: صَدَمِمئا ([؟] وضعیت صدمه‌دیدگی):
    🏺مثال. The car sustained significant damage in the accident.🔮ترجمه: خودرو هه ([؟] مذکور؛ یادشده) در تصادف به صَدَمِمئا (؟ وضعیت صدمه‌دیدگی) جدی دُچارِشْت ([؟] دچار شد).
  2. معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: خُسِرْماء ([؟] خسارت‌بیننده):
    🏺مثال. He was dealing with the emotional damage caused by the betrayal.🔮ترجمه: او با خُسِرْماء (؟ خسارت‌بیننده) ناشی از خیانت فی‌پِیْکارْد ([؟] داشت مورد پیکار شدن قرار می‌داد).
  3. معادل (ترجمه) فارسی «Damage»: نُقْصْماء ([؟] نقصان‌بیننده):
    🏺مثال. The court awarded her $10,000 in damages for the injury.🔮ترجمه: دادگاه ده هزار دلار را بخاطر نُقْصْماء (؟ نقصان‌بیننده) ناشی از جراحت اَش ([؟] آن/آنرا) بَرایَش ([؟] برای او) غِرامُپْت ([؟] غرامت درنظر گرفت).