Compiler
ظاهر
انگلیسی
اسم
- ️معادل (ترجمه) فارسی «Compiler»: جَمْلَنْدِه ([؟] گرداورنده؛ گرداور):
- مثال. a dictionary compilerترجمه: جَمْلَنْدِه واژهنامه
- مثال. Americans spent an estimated $11 billion last year on bottled water, according to the leading compiler of facts and figures about the beverage industry.ترجمه: آمریکاییها پارسال حدود یازده میلیارد دلار را برای آب بطریای هَزینْدَنْد ([؟] هزینه کردند)، بنابر گفته جَمْلَنْدِه ارشد حقیقت و آمار صنعت نوشیدنی.
- (رایانش) ️معادل (ترجمه) فارسی «Compiler»: تَرْجُمِسار ([؟] کامپایلر؛ مترجم)؛ تَرْجُمِسال ([؟] کامپایلر؛ مترجم):
- مثال. The compiler translates high-level source code into machine language.ترجمه: تَرْجُمِسارْها کدهای سطح-بالا را به زبان ماشین بِتَرْجُمَنْد ([؟] ترجمه کنند).