ولسستن
ظاهر
مصدر «وُلَسِسْتَن»، به معنی «لازم کردن پیادهسازی چیزی در جایگاهی با ارجحیت بالاتر»، از «ولـ [※ فراثاء:وندامو/ول] + ـَسستن» ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:ولسست»، «آواثاء:ولسس»، و «آواثاء:ولسسین» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /وُلَسِسْتَن/📥 ریشهشناسی: ولـ [※ فراثاء:وندامو/ول] + ـَسستن
- تعریف «ولسستن». فرایند لَزِمْدَن ([؟] مورد لازمبودن قرار دادن) اَسِسْتَن ([؟] پیادهسازی کردن) چیزی در جایگاه رُجْحْئاتر ([؟] ارجحتر (دارای ارجحیت بیشتر)). [💬یا بعبارتی «لازم کردن پیادهسازی چیزی در جایگاهی با ارجحیت بالاتر»]
- تعریف «فرمثتن». (فَرْمِثائی) فرایند لَزِمْدَن ([؟] مورد لازمبودن قرار دادن) اَسِسْتَن ([؟] پیادهسازی کردن) عَمَلاء ([؟] متد (عملکننده)) نوعِپال ([؟] کلاس (وسیلهای مشخص که باهاش چیزی بعنوان یک نوع انگاشته بشود)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) در زیرْنوعِپال ([؟] زیر کلاس) اَش ([؟] آن): [💬یا بعبارتی «محول کردن پیادهسازی به کلاس فرزند»]
- مثال. وُلَسِسْتَن (؟ لازم کردن پیادهسازی چیزی در جایگاهی با ارجحیت بالاتر) یکی از اصلهای فَرْمِثْتَن ([؟] برنامهنویسی کردن) نُوعِپْگَرایانه ([؟] شیءگرا) ئَد ([؟] است).
عملواژه
- ️تلفظ: /وُلَسِسْتَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «ولسستن»: ▶ «آواثاء:ولسست» (بنگذشته «ولسستن»)، «آواثاء:ولسس» (بنکنون «ولسستن»)، «آواثاء:ولسسین» (بنآینده «ولسستن») ◀
- تعریف «ولسستن». اَسِسْتَن ([؟] پیادهسازی کردن) چیزی را در جایگاه رُجْحْئاتر ([؟] ارجحتر (دارای ارجحیت بیشتر)) لَزِمْدَن ([؟] مورد لازمبودن قرار دادن). [💬یا بعبارتی «لازم کردن پیادهسازی چیزی در جایگاهی با ارجحیت بالاتر»]
- تعریف «فرمثتن». (فَرْمِثائی) اَسِسْتَن ([؟] پیادهسازی کردن) عَمَلاء ([؟] متد (عملکننده)) نوعِپال ([؟] کلاس (وسیلهای مشخص که باهاش چیزی بعنوان یک نوع انگاشته بشود)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را در زیرْنوعِپال ([؟] زیر کلاس) اَش ([؟] آن) لَزِمْدَن ([؟] مورد لازمبودن قرار دادن): [💬یا بعبارتی «محول کردن پیادهسازی به کلاس فرزند»]
- مثال. یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فَرْمِثَنْدِه ([؟] برنامهنویس) جاوا تایَد ([؟] شدنی است [الهام از «شاید»]) عَمَلاءْهای ([؟] متدهای) نوعِپال ([؟] کلاس (وسیلهای مشخص که باهاش چیزی بعنوان یک نوع انگاشته بشود)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بوسیله نوعِپال ([؟] کلاس (وسیلهای مشخص که باهاش چیزی بعنوان یک نوع انگاشته بشود)) نَزْعائی ([؟] انتزاعی) بِوُلَسِسَد (؟ برای پیادیسازی شدن در جایگاه ارجحتر معین کند).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «وُلَسِسْتَن» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بولسس | - | - | آواثاء:بولسسید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نولسس | - | - | آواثاء:نولسسید | - |
ترجمه
فَرْمِثْتَن نُوعِپْگَرایانه
- ترجمه (معادل) انگلیسی «ولسستن»: To define abstractly
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «وُلَسِسْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذِکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذِکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[ولسسمدن|آواثاء:ولسسمدن]] ([؟] معناء:ولسسمدن) | [[ولسسمادن|آواثاء:ولسسمادن]] ([؟] معناء:ولسسمادن) | [[ولسسماندن|آواثاء:ولسسماندن]] ([؟] معناء:ولسسماندن) | [[ولسسماردن|آواثاء:ولسسماردن]] ([؟] معناء:ولسسماردن) | [[ولسسمابدن|آواثاء:ولسسمابدن]] ([؟] معناء:ولسسمابدن) | [[ولسسمژدن|آواثاء:ولسسمژدن]] ([؟] معناء:ولسسمژدن) |
کُنادین- | وُلَسِسْتَن ([؟] لازم کردن پیادهسازی چیزی در جایگاهی با ارجحیت بالاتر) | [[ولسسادن|آواثاء:ولسسادن]] ([؟] معناء:ولسسادن) | [[ولسساندن|آواثاء:ولسساندن]] ([؟] معناء:ولسساندن) | [[ولسساردن|آواثاء:ولسساردن]] ([؟] معناء:ولسساردن) | [[ولسسابدن|آواثاء:ولسسابدن]] ([؟] معناء:ولسسابدن) | [[ولسسژدن|آواثاء:ولسسژدن]] ([؟] معناء:ولسسژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[ولسسشتن|آواثاء:ولسسشتن]] ([؟] معناء:ولسسشتن) | [[ولسساشتن|آواثاء:ولسساشتن]] ([؟] معناء:ولسساشتن) | [[ولسسانشتن|آواثاء:ولسسانشتن]] ([؟] معناء:ولسسانشتن) | [[ولسسارشتن|آواثاء:ولسسارشتن]] ([؟] معناء:ولسسارشتن) | [[ولسسابشتن|آواثاء:ولسسابشتن]] ([؟] معناء:ولسسابشتن) | [[ولسسژشتن|آواثاء:ولسسژشتن]] ([؟] معناء:ولسسژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[ولسسشاندن|آواثاء:ولسسشاندن]] ([؟] معناء:ولسسشاندن) | [[ولسسشاردن|آواثاء:ولسسشاردن]] ([؟] معناء:ولسسشاردن) | [[ولسسشابدن|آواثاء:ولسسشابدن]] ([؟] معناء:ولسسشابدن) | [[ولسسشژدن|آواثاء:ولسسشژدن]] ([؟] معناء:ولسسشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «وُلَسِسْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[ولسسفمدن|آواثاء:ولسسفمدن]] ([؟] معناء:ولسسفمدن) | [[ولسسفمادن|آواثاء:ولسسفمادن]] ([؟] معناء:ولسسفمادن) | [[ولسسفماندن|آواثاء:ولسسفماندن]] ([؟] معناء:ولسسفماندن) | [[ولسسفماردن|آواثاء:ولسسفماردن]] ([؟] معناء:ولسسفماردن) | [[ولسسفمابدن|آواثاء:ولسسفمابدن]] ([؟] معناء:ولسسفمابدن) | [[ولسسفمژدن|آواثاء:ولسسفمژدن]] ([؟] معناء:ولسسفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[ولسسفتن|آواثاء:ولسسفتن]] ([؟] معناء:ولسسفتن) | [[ولسسفادن|آواثاء:ولسسفادن]] ([؟] معناء:ولسسفادن) | [[ولسسفاندن|آواثاء:ولسسفاندن]] ([؟] معناء:ولسسفاندن) | [[ولسسفاردن|آواثاء:ولسسفاردن]] ([؟] معناء:ولسسفاردن) | [[ولسسفابدن|آواثاء:ولسسفابدن]] ([؟] معناء:ولسسفابدن) | [[ولسسفژدن|آواثاء:ولسسفژدن]] ([؟] معناء:ولسسفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[ولسسفشتن|آواثاء:ولسسفشتن]] ([؟] معناء:ولسسفشتن) | [[ولسسفاشتن|آواثاء:ولسسفاشتن]] ([؟] معناء:ولسسفاشتن) | [[ولسسفانشتن|آواثاء:ولسسفانشتن]] ([؟] معناء:ولسسفانشتن) | [[ولسسفارشتن|آواثاء:ولسسفارشتن]] ([؟] معناء:ولسسفارشتن) | [[ولسسفابشتن|آواثاء:ولسسفابشتن]] ([؟] معناء:ولسسفابشتن) | [[ولسسفژشتن|آواثاء:ولسسفژشتن]] ([؟] معناء:ولسسفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[ولسسشفاندن|آواثاء:ولسسشفاندن]] ([؟] معناء:ولسسشفاندن) | [[ولسسشفاردن|آواثاء:ولسسشفاردن]] ([؟] معناء:ولسسشفاردن) | [[ولسسشفابدن|آواثاء:ولسسشفابدن]] ([؟] معناء:ولسسشفابدن) | [[ولسسشفژدن|آواثاء:ولسسشفژدن]] ([؟] معناء:ولسسشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «وُلَسِسْتَن» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[ولسسخمدن|آواثاء:ولسسخمدن]] ([؟] معناء:ولسسخمدن) | [[ولسسخمادن|آواثاء:ولسسخمادن]] ([؟] معناء:ولسسخمادن) | [[ولسسخماندن|آواثاء:ولسسخماندن]] ([؟] معناء:ولسسخماندن) | [[ولسسخماردن|آواثاء:ولسسخماردن]] ([؟] معناء:ولسسخماردن) | [[ولسسخمابدن|آواثاء:ولسسخمابدن]] ([؟] معناء:ولسسخمابدن) | [[ولسسخمژدن|آواثاء:ولسسخمژدن]] ([؟] معناء:ولسسخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[ولسسختن|آواثاء:ولسسختن]] ([؟] معناء:ولسسختن) | [[ولسسخادن|آواثاء:ولسسخادن]] ([؟] معناء:ولسسخادن) | [[ولسسخاندن|آواثاء:ولسسخاندن]] ([؟] معناء:ولسسخاندن) | [[ولسسخاردن|آواثاء:ولسسخاردن]] ([؟] معناء:ولسسخاردن) | [[ولسسخابدن|آواثاء:ولسسخابدن]] ([؟] معناء:ولسسخابدن) | [[ولسسخژدن|آواثاء:ولسسخژدن]] ([؟] معناء:ولسسخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[ولسسخشتن|آواثاء:ولسسخشتن]] ([؟] معناء:ولسسخشتن) | [[ولسسخاشتن|آواثاء:ولسسخاشتن]] ([؟] معناء:ولسسخاشتن) | [[ولسسخانشتن|آواثاء:ولسسخانشتن]] ([؟] معناء:ولسسخانشتن) | [[ولسسخارشتن|آواثاء:ولسسخارشتن]] ([؟] معناء:ولسسخارشتن) | [[ولسسخابشتن|آواثاء:ولسسخابشتن]] ([؟] معناء:ولسسخابشتن) | [[ولسسخژشتن|آواثاء:ولسسخژشتن]] ([؟] معناء:ولسسخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[ولسسشخاندن|آواثاء:ولسسشخاندن]] ([؟] معناء:ولسسشخاندن) | [[ولسسشخاردن|آواثاء:ولسسشخاردن]] ([؟] معناء:ولسسشخاردن) | [[ولسسشخابدن|آواثاء:ولسسشخابدن]] ([؟] معناء:ولسسشخابدن) | [[ولسسشخژدن|آواثاء:ولسسشخژدن]] ([؟] معناء:ولسسشخژدن) |