پرش به محتوا

قربدن

از واژسین

مصدر «قُرِبْدَن»، به معنی «مورد قربت/نزدیکی قرار دادن»، از «قربـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] » ساخته‌شده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:قربد»، «آواثاء:قرب»، و «آواثاء:قربن» می‌باشد.

فارسی

مصدر

  1. تعریف «قربدن». فرایند حَرِکْتَن ([؟] مورد حرکت قرار دادن) چیزی بِسَمْت ([؟] به سمت) چیزی دیگر بِقَصْد ([؟] به قصد) کَمیدَن ([؟] کم کردن شدت/میزان) فاصله بین اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان):‌ [💬یا بعبارتی «مورد قربت/نزدیکی قرار دادن»]
    🚀مثال. پیامبران برای قُرِبْدَن (؟ مورد قربت/نزدیکی قرار دادن) انسان‌ها به درگاه خدا نَزَلِشْتِه ئَنْد ([؟] نازل شده‌اند).

عملواژه

  1. تعریف «قربدن». چیزی را بِسَمْت ([؟] به سمت) چیزی دیگر بِقَصْد ([؟] به قصد) کَمیدَن ([؟] کم کردن شدت/میزان) فاصله بین اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان) حَرِکْتَن ([؟] مورد حرکت قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد قربت/نزدیکی قرار دادن»]
    🚀مثال. پیامبران انسان‌های زیادی را به درگاه خدا قُرِبْدِه ئَنْد (؟ مورد قربت/نزدیکی قرار داده‌اند).
عَمَلْواژه‌های وَقَعائی نافَرْجامی سادی «قُرِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] آواثاء:قربدم آواثاء:قربدی آواثاء:قربد آواثاء:قربدیم آواثاء:قربدید آواثاء:قربدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] ناآواثاء:قربدم ناآواثاء:قربدی ناآواثاء:قربد ناآواثاء:قربدیم ناآواثاء:قربدید ناآواثاء:قربدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] آواثاء:قربم آواثاء:قربی آواثاء:قربَد آواثاء:قربیم آواثاء:قربید آواثاء:قربند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] ناآواثاء:قربم ناآواثاء:قربی ناآواثاء:قربَد ناآواثاء:قربیم ناآواثاء:قربید ناآواثاء:قربند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] آواثاء:قربنم آواثاء:قربنی آواثاء:قربنَد آواثاء:قربنیم آواثاء:قربنید آواثاء:قربنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/وقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] ناآواثاء:قربنم ناآواثاء:قربنی ناآواثاء:قربنَد ناآواثاء:قربنیم ناآواثاء:قربنید ناآواثاء:قربنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی نافَرْجامی سادی «قُرِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
گذشته مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/مثبت] بِآواثاء:قربدم بِآواثاء:قربدی بِآواثاء:قربد بِآواثاء:قربدیم بِآواثاء:قربدید بِآواثاء:قربدند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/گذشته/منفی] نَآواثاء:قربدم نَآواثاء:قربدی نَآواثاء:قربد نَآواثاء:قربدیم نَآواثاء:قربدید نَآواثاء:قربدند
کنون مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/مثبت] بِآواثاء:قربم بِآواثاء:قربی بِآواثاء:قربَد بِآواثاء:قربیم بِآواثاء:قربید بِآواثاء:قربند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/کنون/منفی] نَآواثاء:قربم نَآواثاء:قربی نَآواثاء:قربَد نَآواثاء:قربیم نَآواثاء:قربید نَآواثاء:قربند
آینده مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/مثبت] بِآواثاء:قربنم بِآواثاء:قربنی بِآواثاء:قربنَد بِآواثاء:قربنیم بِآواثاء:قربنید بِآواثاء:قربنند
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/نافرجامی/سادی/آینده/منفی] نَآواثاء:قربنم نَآواثاء:قربنی نَآواثاء:قربنَد نَآواثاء:قربنیم نَآواثاء:قربنید نَآواثاء:قربنند
عَمَلْواژه‌های ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «قُرِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمْعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مثبت [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] - آواثاء:بقرب - - آواثاء:بقربید -
منفی [ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] - آواثاء:نقرب - - آواثاء:نقربید -

ترجمه

حَرِکْتَن بِقَصْد کَمیدَن فاصله
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «قربدن»: To approach

هم‌صدرها

هم‌مصدرهای ناصَریح «قُرِبْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
ناصَریح کُنْمادین«ـمـ» [ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربمدن|آواثاء:قربمدن]] ([؟] معناء:قربمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربمادن|آواثاء:قربمادن]] ([؟] معناء:قربمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربماندن|آواثاء:قربماندن]] ([؟] معناء:قربماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربماردن|آواثاء:قربماردن]] ([؟] معناء:قربماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربمابدن|آواثاء:قربمابدن]] ([؟] معناء:قربمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربمژدن|آواثاء:قربمژدن]] ([؟] معناء:قربمژدن)「⋯」
کُنادین- 「؟」 🎯 💡 🌟📌قُرِبْدَن ([؟] مورد قربت/نزدیکی قرار دادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربادن|آواثاء:قربادن]] ([؟] معناء:قربادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قرباندن|آواثاء:قرباندن]] ([؟] معناء:قرباندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قرباردن|آواثاء:قرباردن]] ([؟] معناء:قرباردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربابدن|آواثاء:قربابدن]] ([؟] معناء:قربابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربژدن|آواثاء:قربژدن]] ([؟] معناء:قربژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـ*شـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده می‌شود)».] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشتن|آواثاء:قربشتن]] ([؟] معناء:قربشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قرباشتن|آواثاء:قرباشتن]] ([؟] معناء:قرباشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربانشتن|آواثاء:قربانشتن]] ([؟] معناء:قربانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربارشتن|آواثاء:قربارشتن]] ([؟] معناء:قربارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربابشتن|آواثاء:قربابشتن]] ([؟] معناء:قربابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربژشتن|آواثاء:قربژشتن]] ([؟] معناء:قربژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده می‌شود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خورده‌شدن به علت سوق‌یافتگی قرار داد)».] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشاندن|آواثاء:قربشاندن]] ([؟] معناء:قربشاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشاردن|آواثاء:قربشاردن]] ([؟] معناء:قربشاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشابدن|آواثاء:قربشابدن]] ([؟] معناء:قربشابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشژدن|آواثاء:قربشژدن]] ([؟] معناء:قربشژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای نااَثَری «قُرِبْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
نااَثَری کُنْمادین«ـفمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفمدن|آواثاء:قربفمدن]] ([؟] معناء:قربفمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفمادن|آواثاء:قربفمادن]] ([؟] معناء:قربفمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفماندن|آواثاء:قربفماندن]] ([؟] معناء:قربفماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفماردن|آواثاء:قربفماردن]] ([؟] معناء:قربفماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفمابدن|آواثاء:قربفمابدن]] ([؟] معناء:قربفمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفمژدن|آواثاء:قربفمژدن]] ([؟] معناء:قربفمژدن)「⋯」
کُنادین«ـفـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفتن|آواثاء:قربفتن]] ([؟] معناء:قربفتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفادن|آواثاء:قربفادن]] ([؟] معناء:قربفادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفاندن|آواثاء:قربفاندن]] ([؟] معناء:قربفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفاردن|آواثاء:قربفاردن]] ([؟] معناء:قربفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفابدن|آواثاء:قربفابدن]] ([؟] معناء:قربفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفژدن|آواثاء:قربفژدن]] ([؟] معناء:قربفژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـف*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفشتن|آواثاء:قربفشتن]] ([؟] معناء:قربفشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفاشتن|آواثاء:قربفاشتن]] ([؟] معناء:قربفاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفانشتن|آواثاء:قربفانشتن]] ([؟] معناء:قربفانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفارشتن|آواثاء:قربفارشتن]] ([؟] معناء:قربفارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفابشتن|آواثاء:قربفابشتن]] ([؟] معناء:قربفابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربفژشتن|آواثاء:قربفژشتن]] ([؟] معناء:قربفژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشفاندن|آواثاء:قربشفاندن]] ([؟] معناء:قربشفاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشفاردن|آواثاء:قربشفاردن]] ([؟] معناء:قربشفاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشفابدن|آواثاء:قربشفابدن]] ([؟] معناء:قربشفابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشفژدن|آواثاء:قربشفژدن]] ([؟] معناء:قربشفژدن)「⋯」
هم‌مصدرهای اَثَری «قُرِبْدَن»
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه هستند.] ] گُزارِشی- گُزاری«ـا» [ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده می‌شود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] اَنْگیزی«ـانـ» [ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده می‌شود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفته‌شدن قرار دادن)».] سَبَبی«ـار» [ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامه‌ریزی شده، استفاده می‌شود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] باعِثی«ـابـ» [ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن انجام فعل توسط پدیده‌ای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده می‌شود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندم‌ها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] حَقایی«ـژ» [ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشان‌دادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخ‌می‌دهد، استفاده می‌شود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».]
اَثَری کُنْمادین«ـخمـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخمدن|آواثاء:قربخمدن]] ([؟] معناء:قربخمدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخمادن|آواثاء:قربخمادن]] ([؟] معناء:قربخمادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخماندن|آواثاء:قربخماندن]] ([؟] معناء:قربخماندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخماردن|آواثاء:قربخماردن]] ([؟] معناء:قربخماردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخمابدن|آواثاء:قربخمابدن]] ([؟] معناء:قربخمابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخمژدن|آواثاء:قربخمژدن]] ([؟] معناء:قربخمژدن)「⋯」
کُنادین«ـخـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربختن|آواثاء:قربختن]] ([؟] معناء:قربختن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخادن|آواثاء:قربخادن]] ([؟] معناء:قربخادن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخاندن|آواثاء:قربخاندن]] ([؟] معناء:قربخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخاردن|آواثاء:قربخاردن]] ([؟] معناء:قربخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخابدن|آواثاء:قربخابدن]] ([؟] معناء:قربخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخژدن|آواثاء:قربخژدن]] ([؟] معناء:قربخژدن)「⋯」
کُناشْتین«ـخ*شـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخشتن|آواثاء:قربخشتن]] ([؟] معناء:قربخشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخاشتن|آواثاء:قربخاشتن]] ([؟] معناء:قربخاشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخانشتن|آواثاء:قربخانشتن]] ([؟] معناء:قربخانشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخارشتن|آواثاء:قربخارشتن]] ([؟] معناء:قربخارشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخابشتن|آواثاء:قربخابشتن]] ([؟] معناء:قربخابشتن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربخژشتن|آواثاء:قربخژشتن]] ([؟] معناء:قربخژشتن)「⋯」
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] - - 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشخاندن|آواثاء:قربشخاندن]] ([؟] معناء:قربشخاندن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشخاردن|آواثاء:قربشخاردن]] ([؟] معناء:قربشخاردن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشخابدن|آواثاء:قربشخابدن]] ([؟] معناء:قربشخابدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[قربشخژدن|آواثاء:قربشخژدن]] ([؟] معناء:قربشخژدن)「⋯」
آموصَدْرْهای «قُرِبْدَن»
وَنْدامو تـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ت] شـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ش] مـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/م] انـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ان] امـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/عملائی/ام]
عَمَلائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[تقربدن|آواثاء:تقربدن]] ([؟] معناء:تقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[شقربدن|آواثاء:شقربدن]] ([؟] معناء:شقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مقربدن|آواثاء:مقربدن]] ([؟] معناء:مقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[انقربدن|آواثاء:انقربدن]] ([؟] معناء:انقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[امقربدن|آواثاء:امقربدن]] ([؟] معناء:امقربدن)「⋯」
وَنْدامو ئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] مئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] وئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] هئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ] فئـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/ربطائی/هئ]
رَبْطائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ئقربدن|آواثاء:ئقربدن]] ([؟] معناء:ئقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[مئقربدن|آواثاء:مئقربدن]] ([؟] معناء:مئقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وئقربدن|آواثاء:وئقربدن]] ([؟] معناء:وئقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هئقربدن|آواثاء:هئقربدن]] ([؟] معناء:هئقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فئقربدن|آواثاء:فئقربدن]] ([؟] معناء:فئقربدن)「⋯」
وَنْدامو ثـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ث] بـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ب] نـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/ن] پـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/وضعائی/پ]
وَضْعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[ثقربدن|آواثاء:ثقربدن]] ([؟] معناء:ثقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[بقربدن|آواثاء:بقربدن]] ([؟] معناء:بقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[نقربدن|آواثاء:نقربدن]] ([؟] معناء:نقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[پقربدن|آواثاء:پقربدن]] ([؟] معناء:پقربدن)「⋯」
وَنْدامو و [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/و] فـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/رجحائی/ف]
رَجْحائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[وقربدن|آواثاء:وقربدن]] ([؟] معناء:وقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[فقربدن|آواثاء:فقربدن]] ([؟] معناء:فقربدن)「⋯」
وَنْدامو هـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ه] یـ [ فراثاء:بنواج/وندامو/تبعائی/ی]
تَبَعائی 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[هقربدن|آواثاء:هقربدن]] ([؟] معناء:هقربدن)「⋯」 「؟」 🎯 💡 🌟📌[[یقربدن|آواثاء:یقربدن]] ([؟] معناء:یقربدن)「⋯」
الگو:صدرال/آمو/وج
الگو:صدرال/آمو/وی