پرش به محتوا

فکر کردن

از واژسین

شُعِبْرْماء ([؟] عبارت) «فکر کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • اِنُگْدَن: مورد انگار قرار دادن؛
    🗝️مثال. فکر کنم تا قبل از نهار خانه باشند.🔮معادل: بِاِنُگَم (؟ مورد انگار قرار بدهم) تا ناهار در خانه باشند.
  • فَرِضْدَن: مورد فرض‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. فکر کن می‌توانستی پرواز کنی، به کجا می‌رفتی؟🔮معادل: بِفَرْض (؟ مورد فرض‌شدن قرار بده) بتوانستی بِپَرِمی ([؟] پرواز کنی)، به کجا بِرُومْدی ([؟] می‌رفتی)؟
  • خیالْدَن: مورد خیال‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. یک لحظه فکر کردم در یک سرزمین رویایی زندگی می‌کنم.🔮معادل: یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) لحظه خیالْدَم (؟ مورد خیال‌شدن قرار دادم) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سرزمین رویایی بِزیَم ([؟] زندگی می‌کنم).
  • فَکُّرْدَن: مورد تفکر بقصد فهمیدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. برای درک بهتر باید خوب درمورد مبحث تازه ارائه‌شده فکر کنم.🔮معادل: برای دَرْکیدَن ([؟] مورد درک قرار دادن) بهتر باید خوب مبحث تازه اِرائِشْتَه ([؟] ارائه‌شده) را بِفَکُّرَم (؟ مورد تفکر بقصد فهمیدن قرار دهم).
  • سِگالْدَن: مورد تفکر بقصد آسیب‌زدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. برای واکنش مناسب به دشمنمان، آمریکا، باید درست فکر کنیم.🔮معادل: واکنش مناسب به دشمن اِمان ([؟] ما)، آمریکا، را باید درست بِسِگالیم (؟ مورد تفکر (و نقشه‌ریزی بقصد آسیب‌زدن) قرار دهیم).
  • اَنْدیشیدَن: مورد تفکر بقصد یافتن راه‌حل قرار دادن؛
    🗝️مثال. باید درمورد چگونگی افزایش فروشمان در بازارهای محلی فکر کنیم.🔮معادل: باید اَفْزونِش ([؟] افزایش میزان) فروش اِمان ([؟] ما) در بازارهای محلی را بِاَنْدیشیم (؟ مورد تفکر بقصد یافتن راه‌حل قرار دهیم).