پرش به محتوا

زندگی کردن

از واژسین

عَبِرات ([؟] عبارت) «زندگی کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • زیدَن: مورد زیستن قرار دادن؛
    🗝️مثال. او از ۱۳۳۰ تا ۱۳۷۵ زندگی کرد.🔮معادل: از ۱۳۳۰ تا ۱۳۷۵ را زید (؟ مورد زیستن قرار داد).
    🗝️مثال. یک لحظه فکر کردم در یک سرزمین رویایی زندگی می‌کنم.🔮معادل: یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) لحظه خیالْدَم ([؟] مورد خیال‌شدن قرار دادم) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سرزمین رویایی بِزییَم (؟ مورد زیستن قرار بدهم).

🪞 همچنین ببین: زیست کردن؛ بسر بردن؛ حیات کردن