پرش به محتوا

زندگی کردن

از واژسین

عَبِرات ([؟] عبارت) «زندگی کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • زیدَن: مورد زیست‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. یک لحظه فکر کردم در یک سرزمین رویایی زندگی می‌کنم.🔮معادل: یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) لحظه خیالْدَم ([؟] مورد خیال‌شدن قرار دادم) در یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) سرزمین رویایی بِزییَم (؟ مورد زیست‌شدن قرار بدهم).

🪞 همچنینی ببین زیست کردن؛ بسر بردن؛ حیات کردن