طلبدن
ظاهر
مصدر «طَلِبْدَن»، بهمعنی «مورد طلبشدن قرار دادن» میباشد؛ بهعبارتی دیگر، فرایندی که در آن برآوردن مطلوبی از کسی خواسته بشود. این مصدر از «طلبـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است.
; بنهای تصریفی «طَلِبْدَن»
بنهای تصریفی «طَلِبْدَن» بهگونه زیر ساخته میشوند:
- بُنْپیشْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـتد» یا «ـتن» با «ـدت» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:طلبدن/پیشگذشته}}»
- بُنْگُذَشْتِه [※ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «طَلِبْد»
- بُنْپَسْگُذَشْتِه [※ پایه فعلهای آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» یا «ـتن» با «ـِدْن» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:طلبدن/پسگذشته}}»
- بُنْکُنون [※ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «آواثاء:طلب»
- بُنْپیشْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:طلبدن/پیشآینده}}»
- بُنْآیَنْدِه [※ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» یا «تـ» مَصْدَرْنَما ← «آواثاء:طلبن»
- بُنْپَسْآیَنْدِه [※ پایه فعلهای آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «{{:آواثاء:بنجثاء:طلبدن/پسآینده}}»
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /طَلِبْدَن/📥 ریشهشناسی: طلبـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] ❖
- تعریف «طلبدن». فرایند نَظَرْدَن ([؟] مورد نظر (انتظار) قرار دادن) پیشامد دِلْخاه ([؟] دلخواه) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) بِقَص ([؟] بهقصد) اُجِبِشْتَن ([؟] اجابت شدن) اَش ([؟] آن/آنرا) بِدَسْت ([؟] توسط؛ بهدست) کسی: [💬یا بعبارتی «مورد طلبشدن قرار دادن»]
- مثال. طَلِبْدَن (؟ مورد طلبشدن قرار دادن) خوبی در ذات انسان هَسْمائَد ([؟] موجود است).
عملواژه
- ️تلفظ: /طَلِبْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «طلبدن»: ▶ بن گذشته در گذشته «طلبدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:طلبدن/پیشگذشته}}»؛ بن گذشته «طلبدن»: ↦«طَلِبْد»↤؛ بن آینده در گذشته «طلبدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:طلبدن/پسگذشته}}»⟼«آواثاء:طلب» (بنکنون «طلبدن»)، ⟻؛ بن گذشته در آینده «طلبدن»: «{{:آواثاء:بنجثاء:طلبدن/پیشآینده}}»؛ بن آینده «طلبدن»: ↦«آواثاء:طلبن»؛ بن آینده در آینده «طلبدن»: ↤«{{:آواثاء:بنجثاء:طلبدن/پسآینده}}»◀
- تعریف «طلبدن». پیشامد دِلْخاه ([؟] دلخواه) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را بِقَص ([؟] بهقصد) اُجِبِشْتَن ([؟] اجابت شدن) اَش ([؟] آن/آنرا) بِدَسْت ([؟] توسط؛ بهدست) کسی نَظَرْدَن ([؟] مورد نظر (انتظار) قرار دادن): [💬یا بعبارتی «مورد طلبشدن قرار دادن»]
- مثال. بهترین رزقها را از خدا میطَلِبْد (؟ مورد طلبشدن قرار میداد).
عَمَلْواژههای اَنِجائی فَرْمانی سادی «طَلِبْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمِعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مُثْبَت [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] | - | آواثاء:بطلب | - | - | آواثاء:بطلبید | - | |
طَرْدی [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] | - | آواثاء:نطلب | - | - | آواثاء:نطلبید | - | |
حَذَری [※ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] | - | آواثاء:ناطلب | - | - | آواثاء:ناطلبید | - |
ترجمه
نَظَرْدَن (؟ مورد نظر (انتظار) قرار دادن) بِقَص (؟ بهقصد) اُجِبِشْتَن (؟ اجابت شدن)
- ترجمه (معادل) انگلیسی «طلبدن»: To demand
ردهها:
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- واژهها
- واژه فارسی
- مصدر فارسی
- مصدر فارسی عملی
- مصدر فارسی عملی ناصریح
- مصدر فارسی عملی کنایی
- مصدر فارسی عملی کنادین
- مصدر فارسی عملی علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنادین
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین
- مصدر فارسی عملی ناصریح علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی علنئا
- مصدر فارسی عملی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی کنایی کنادین علنئا
- مصدر فارسی عملی ناصریح کنایی کنادین علنئا