رتبدن
ظاهر
(تغییرمسیر از رتبهبندی کردن)
مصدر «رُتْبِدَنْ»، به معنی «رتبهبندی کردن»، از «رتبـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «رُتْبِد»، «آواثاء:رتب»، و «آواثاء:رتبن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /رُتْبِدَنْ/📥 ریشهشناسی: رتبـ + ـدن [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.]
- تعریف «رتبدن». فرایند نِهیدَن ([؟] گذاشتن؛ نهادن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) یُدَسْتْماء ([؟] دستهکننده) شیء براساس شماره و معنی در جایگاهها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع): [💬یا بعبارتی «رتبهبندی کردن»]
- مثال. در پایتون، از نوعِپال ([؟] کلاس (وسیلهای مشخص که باهاش چیزی بعنوان یک نوع انگاشته بشود))
tuple
برای رُتْبِدَنْ (؟ رتبهبندی کردن) شیءها بِبَهْرِشَد ([؟] استفاده میشود).
عملواژه
- ️تلفظ: /رُتْبِدَنْ/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «رتبدن»: ▶ «رُتْبِد» (بنگذشته «رتبدن»)، «آواثاء:رتب» (بنکنون «رتبدن»)، «آواثاء:رتبن» (بنآینده «رتبدن») ◀
- تعریف «رتبدن». یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) یُدَسْتْماء ([؟] دستهکننده) شیء را براساس شماره و معنی در جایگاهها هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) نِهیدَن ([؟] گذاشتن؛ نهادن): [💬یا بعبارتی «رتبهبندی کردن»]
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «رُتْبِدَنْ» 「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:برتب | - | - | آواثاء:برتبید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نرتب | - | - | آواثاء:نرتبید | - |
ترجمه
نِهیدَن براساس شماره و معنی
- ترجمه (معادل) انگلیسی «رتبدن»: arrange
همصدرها
هممصدرهای ناصَریح «رُتْبِدَنْ» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
ناصَریح | کُنْمادین«ـمـ» [※ میانوند «ـمـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «ذَکْرِمْدَن ([؟] متذکر شدن (دچار یادآوردن خود شدن))» در «احتمالا با این متن بِذَکْرِمَد ([؟] متذکر بشود)».] | [[رتبمدن|آواثاء:رتبمدن]] ([؟] معناء:رتبمدن) | [[رتبمادن|آواثاء:رتبمادن]] ([؟] معناء:رتبمادن) | [[رتبماندن|آواثاء:رتبماندن]] ([؟] معناء:رتبماندن) | [[رتبماردن|آواثاء:رتبماردن]] ([؟] معناء:رتبماردن) | [[رتبمابدن|آواثاء:رتبمابدن]] ([؟] معناء:رتبمابدن) | [[رتبمژدن|آواثاء:رتبمژدن]] ([؟] معناء:رتبمژدن) |
کُنادین- | رُتْبِدَنْ ([؟] رتبهبندی کردن) | [[رتبادن|آواثاء:رتبادن]] ([؟] معناء:رتبادن) | [[رتباندن|آواثاء:رتباندن]] ([؟] معناء:رتباندن) | [[رتباردن|آواثاء:رتباردن]] ([؟] معناء:رتباردن) | [[رتبابدن|آواثاء:رتبابدن]] ([؟] معناء:رتبابدن) | [[رتبژدن|آواثاء:رتبژدن]] ([؟] معناء:رتبژدن) | |
کُناشْتین«ـ*شـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول ناگذرا استفاده میشود؛ مثل، «بَهْرِشْتَن ([؟] استفاده شدن)» در «چسب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) بِبَهْرِشَد (؟ استفاده میشود)».] | [[رتبشتن|آواثاء:رتبشتن]] ([؟] معناء:رتبشتن) | [[رتباشتن|آواثاء:رتباشتن]] ([؟] معناء:رتباشتن) | [[رتبانشتن|آواثاء:رتبانشتن]] ([؟] معناء:رتبانشتن) | [[رتبارشتن|آواثاء:رتبارشتن]] ([؟] معناء:رتبارشتن) | [[رتبابشتن|آواثاء:رتبابشتن]] ([؟] معناء:رتبابشتن) | [[رتبژشتن|آواثاء:رتبژشتن]] ([؟] معناء:رتبژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـش*ـ» [※ میانوند «ـشـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما ناکُنائی» است که برای ساختن مصدر مجهول گذرا استفاده میشود؛ مثل، «خُورِشانْدَن ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار دادن)» در «علی غذا اَم ([؟] من/خودم) را خُورِشانْد ([؟] مورد خوردهشدن به علت سوقیافتگی قرار داد)».] | - | - | [[رتبشاندن|آواثاء:رتبشاندن]] ([؟] معناء:رتبشاندن) | [[رتبشاردن|آواثاء:رتبشاردن]] ([؟] معناء:رتبشاردن) | [[رتبشابدن|آواثاء:رتبشابدن]] ([؟] معناء:رتبشابدن) | [[رتبشژدن|آواثاء:رتبشژدن]] ([؟] معناء:رتبشژدن) |
هممصدرهای نااَثَری «رُتْبِدَنْ» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نااَثَری | کُنْمادین«ـفمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/فم] | [[رتبفمدن|آواثاء:رتبفمدن]] ([؟] معناء:رتبفمدن) | [[رتبفمادن|آواثاء:رتبفمادن]] ([؟] معناء:رتبفمادن) | [[رتبفماندن|آواثاء:رتبفماندن]] ([؟] معناء:رتبفماندن) | [[رتبفماردن|آواثاء:رتبفماردن]] ([؟] معناء:رتبفماردن) | [[رتبفمابدن|آواثاء:رتبفمابدن]] ([؟] معناء:رتبفمابدن) | [[رتبفمژدن|آواثاء:رتبفمژدن]] ([؟] معناء:رتبفمژدن) |
کُنادین«ـفـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف] | [[رتبفتن|آواثاء:رتبفتن]] ([؟] معناء:رتبفتن) | [[رتبفادن|آواثاء:رتبفادن]] ([؟] معناء:رتبفادن) | [[رتبفاندن|آواثاء:رتبفاندن]] ([؟] معناء:رتبفاندن) | [[رتبفاردن|آواثاء:رتبفاردن]] ([؟] معناء:رتبفاردن) | [[رتبفابدن|آواثاء:رتبفابدن]] ([؟] معناء:رتبفابدن) | [[رتبفژدن|آواثاء:رتبفژدن]] ([؟] معناء:رتبفژدن) | |
کُناشْتین«ـف*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/ف*ش] | [[رتبفشتن|آواثاء:رتبفشتن]] ([؟] معناء:رتبفشتن) | [[رتبفاشتن|آواثاء:رتبفاشتن]] ([؟] معناء:رتبفاشتن) | [[رتبفانشتن|آواثاء:رتبفانشتن]] ([؟] معناء:رتبفانشتن) | [[رتبفارشتن|آواثاء:رتبفارشتن]] ([؟] معناء:رتبفارشتن) | [[رتبفابشتن|آواثاء:رتبفابشتن]] ([؟] معناء:رتبفابشتن) | [[رتبفژشتن|آواثاء:رتبفژشتن]] ([؟] معناء:رتبفژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشف*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شف*] | - | - | [[رتبشفاندن|آواثاء:رتبشفاندن]] ([؟] معناء:رتبشفاندن) | [[رتبشفاردن|آواثاء:رتبشفاردن]] ([؟] معناء:رتبشفاردن) | [[رتبشفابدن|آواثاء:رتبشفابدن]] ([؟] معناء:رتبشفابدن) | [[رتبشفژدن|آواثاء:رتبشفژدن]] ([؟] معناء:رتبشفژدن) |
هممصدرهای اَثَری «رُتْبِدَنْ» | |||||||
سانَّما[+ «ـدن/ـتن» [※ «مَصْدَرْنَما» به هر یک از پسوندهای «ـدن» و «ـتن» که نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه اند، میگویند.] ] | گُزارِشی- | گُزاری«ـا» [※ میانوند «ـا» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن عاقل یا با اراده بودن فاعل استفاده میشود؛ مثل «اِرْثادَن ([؟] معناء:ارثادن)».] | اَنْگیزی«ـانـ» [※ میانوند «ـانـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله کسی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده مجاب شده، استفاده میشود؛ مثل «قَبولانْدَن ([؟] مورد پذیرفتهشدن قرار دادن)».] | سَبَبی«ـار» [※ میانوند «ـار» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل بوسیله سیستمی که توسط یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فاعل عاقل و با اراده برنامهریزی شده، استفاده میشود؛ مثل «اِجْرارْدَنْ ([؟] توسط سیستم به اجرا در آوردن)».] | باعِثی«ـابـ» [※ میانوند «ـابـ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن انجام فعل توسط پدیدهای بوسیله کسی که مجاب یا مجبور شده، استفاده میشود؛ مثل «خورابْدَن ([؟] معناء:خورابدن)» در «سرما گندمها را [به پرندگان] خُورابْد (؟ معناء:خورابد)».] | حَقایی«ـژ» [※ میانوند «ـژ» یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) «سانَّما کُنائی» است که برای نشاندادن فعلی است که براثر یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) حقیقت یا واقعیت رخمیدهد، استفاده میشود؛ مثل «فَراموژْدَن ([؟] فراموش کردن)» در «اسم دوستم را فَراموژْدَم (؟ معناء:فراموژدم)».] | |
---|---|---|---|---|---|---|---|
اَثَری | کُنْمادین«ـخمـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خم] | [[رتبخمدن|آواثاء:رتبخمدن]] ([؟] معناء:رتبخمدن) | [[رتبخمادن|آواثاء:رتبخمادن]] ([؟] معناء:رتبخمادن) | [[رتبخماندن|آواثاء:رتبخماندن]] ([؟] معناء:رتبخماندن) | [[رتبخماردن|آواثاء:رتبخماردن]] ([؟] معناء:رتبخماردن) | [[رتبخمابدن|آواثاء:رتبخمابدن]] ([؟] معناء:رتبخمابدن) | [[رتبخمژدن|آواثاء:رتبخمژدن]] ([؟] معناء:رتبخمژدن) |
کُنادین«ـخـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ] | [[رتبختن|آواثاء:رتبختن]] ([؟] معناء:رتبختن) | [[رتبخادن|آواثاء:رتبخادن]] ([؟] معناء:رتبخادن) | [[رتبخاندن|آواثاء:رتبخاندن]] ([؟] معناء:رتبخاندن) | [[رتبخاردن|آواثاء:رتبخاردن]] ([؟] معناء:رتبخاردن) | [[رتبخابدن|آواثاء:رتبخابدن]] ([؟] معناء:رتبخابدن) | [[رتبخژدن|آواثاء:رتبخژدن]] ([؟] معناء:رتبخژدن) | |
کُناشْتین«ـخ*شـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/خ*ش] | [[رتبخشتن|آواثاء:رتبخشتن]] ([؟] معناء:رتبخشتن) | [[رتبخاشتن|آواثاء:رتبخاشتن]] ([؟] معناء:رتبخاشتن) | [[رتبخانشتن|آواثاء:رتبخانشتن]] ([؟] معناء:رتبخانشتن) | [[رتبخارشتن|آواثاء:رتبخارشتن]] ([؟] معناء:رتبخارشتن) | [[رتبخابشتن|آواثاء:رتبخابشتن]] ([؟] معناء:رتبخابشتن) | [[رتبخژشتن|آواثاء:رتبخژشتن]] ([؟] معناء:رتبخژشتن) | |
کُنِشانْدین«ـشخ*ـ» [※ فراثاء:بنواج/سانما/ناکنائی/شخ*] | - | - | [[رتبشخاندن|آواثاء:رتبشخاندن]] ([؟] معناء:رتبشخاندن) | [[رتبشخاردن|آواثاء:رتبشخاردن]] ([؟] معناء:رتبشخاردن) | [[رتبشخابدن|آواثاء:رتبشخابدن]] ([؟] معناء:رتبشخابدن) | [[رتبشخژدن|آواثاء:رتبشخژدن]] ([؟] معناء:رتبشخژدن) |