پرش به محتوا

باز کردن

از واژسین

عَبِرات ([؟] عبارت) «باز کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • وازْدَن: مورد باز شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. لطفا پنجره را باز کن تا هوای تازه وارد شود.🔮معادل: لُطِفیاً ([؟] لطفاً) پنجره را بِواز (؟ مورد باز شدن قرار بده) تا هوای تازه بِوُرومَد ([؟] مورد وارد شدن قرار بگیرد).
  • گُشودَن: مورد گشوده‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. بعد از کلی تلاش، بالاخره توانستم گره آن طناب را باز کنم.🔮معادل: پَسَز ([؟] پس از) کَرّاتی ([؟] دفعات زیادی) تَلاشْتَن ([؟] مورد تلاش قرار دادن)، دَرْنَهایَت ([؟] در نهایت) تَوانْدَم ([؟] مورد توانایی‌یافتن قرار دادم) گره طناب هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را بِگُشویَم (؟ مورد گشوده‌شدن قرار بدهم).
  • جُزِئْدَن: مورد جزء شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. در کودکی، همیشه اسباب بازی‌هایش را باز می‌کرد.🔮معادل: در کودکی، همواره اسباب بازی‌ها اَش ([؟] آن/آنرا) را می‌جُزِئْد (؟ مورد جزء شدن قرار می‌داد).
  • فَتِحْتَن: مورد گشوده‌شدگی قرار دادن؛
    🗝️مثال. لطفا فایل اکسل را باز کن تا اطلاعات را بررسی کنیم.🔮معادل: لُطِفیاً ([؟] لطفاً) فایل اکسل هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را بِفَتِح (؟ مورد گشوده‌شدگی قرار بده) تا اِطْلِعان‌ها ([؟] مطلع‌کن‌ها (اطلاعات)) را بِبَرِّسیم ([؟] مورد گشوده‌شدگی قرار بدهیم).
  • آغازْدَن: مورد آغاز شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. بعد از مدتی، یک فروشگاه جدید باز کرد.🔮معادل: پَسَز ([؟] پس از) مدت هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع)، یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) فروشگاه جدید آغازْد (؟ مورد آغاز شدن قرار داد).