ایمان آوردن
ظاهر
عَبِرْماء ([؟] عبارت) «ایمان آوردن» معنیهای زیر را دارائَد ([؟] دارا است):
- ایمونْدَن:❖ مورد باور شدن قرار دادن؛
- مثال. بعد از سالها جستوجو در مسیرهای مختلف، سرانجام به قدرت نیروی درونی ایمان آورد.معادل: پَسَز ([؟] پس از) سالها جویْدَن ([؟] مورد جستجو شدن قرار دادن) سَیِرْماءْهای ([؟] سیر شوندههای (مسیرهای)) خُلِفِمْئا ([؟] مختلف)، نَهایَتاً ([؟] در نهایت) قدرت نیروی درونی را ایمونْد (؟ مورد باور شدن قرار داد).