پرش به محتوا

الگو:ویکی/بدنه/رهنماء/آیزن

از واژسین

🧠 در فارسی آینده چه نوع‌واژه‌هایی وجود دارد؟

در فارسی آینده، برای ساختن مفاهیم پیچیده، سه سیستم ترکیب تعریف شده است که هرکدام نوع‌واژه‌های مخصوص به خود را دارد:

  1. اِسِمِش: این سیستم دارای قواعد ترکیب و نوع‌واژه‌هایی برای نام‌بردن چیزها می‌باشد:
    🔵 بُنِسِم: برای نام‌بردن چیزها، افراد، مفاهیم، یا پدیده‌ها؛ مثل: «نِویسال ([؟] دستگاه نوشتن)» و «اِشارال ([؟] وسیله اشاره کردن)»
    🔵 یُجایین: ضمیرهای جایگزین اسم؛ مثل: «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))»، «این»، «آن»، و «کس»
    🔵 ویژین: برای خاص‌تر یا کوچکتر کردن دربرگیرندگی یک اسم:
    🟠 دَلّائی: برای معرفه یا نکره‌سازی؛ مثل: «پسر هه (؟ مذکور؛ یادشده)»، «کفش هی (؟ حرف نکره مفرد و جمع)»، و «دایره ها (؟ حرف معرفه جمع)» (ها)
    🟠 اِشارائی: برای اشاره به موقیت مکانی یا زمانی؛ مثل: «این میز» و «آن دوران»
    🟠 یُجایائی: ضمیرهایی که در جایگاه مضاف‌الیه استفاده می‌شوند؛ مثل: «اَش ([؟] آن/آنرا)»، «اِشان ([؟] آن‌ها/خودشان)»، و «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))»
    🟠 وَصِفائی: برای توصیف ویژگی‌های ظاهری یا مفهومی؛ مثل: «کفش بزرگ»، «گل قرمز»، و «مرد دانا»
    🔵 رَبْطین: برای ترکیب کردن گروه‌های اسمی به‌قصد ساختن ساختارهای پیچیده؛ مثل: «کفشِ علی» (-ِ)، «پسری از فرزندان اَش»، و «کفش در کمد»
    🔵 نِمویین: پیشْ اسم‌هایی برای نشان‌دادن مکان، زمان، وضعیت، یا موقعیت؛ مثل: «زیر میز»، «قبل حرکت»، «میان مردم»، «دومین صندلی»
    🔵 زُمِرین: برای نشان‌دادن کمیت یا شمار؛ مثل: «دو مرد»، «همه مثلث‌ها»، «چند لیوان»، و «عبارت‌های زیرین» (ـ‌ها)
    🔵 وَصِفین: برای توصیف یک گروه اسمی توسط یک جمله؛ مثل: «پسر هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) که دیروز بینْدیم ([؟] مورد دیده‌شدن قرار دادیم)»
  2. جُمِلِش: این سیستم دارای قواعد ترکیب و نوع‌واژه‌هایی برای ساختن جمله‌های ساده غیرپرسشی می‌باشد:
    🔵 بُنْجُمْلِه: برای نشان‌دادن ارتباط معنایی بین اجزاء جمله:
    🟠 عَمَلْواژه: بُنْجُمْلِه‌های دارای جریان زمانی؛ مثل: «فایل‌ها را در سایت بِتَلْسِن (؟ مورد بارفرستی شدن قرار بده)» (تَلْسِنْدَن ([؟] مورد بارفرستی شدن قرار دادن))
    🟠 تَسِبْواژِه: بُنْجُمْلِه‌های فاقد جریان زمانی؛ مثل: «برای وُرومْدَن ([؟] مورد وارد شدن قرار گرفتن)، شناسنامه لَزِمْمائْد (؟ لازم بود)» (نیازائْدَن ([؟] نیاز داشتن))
    🟠 نَسَبْواژِه: بُنْجُمْلِه‌های نسبت‌دهنده مسندالیه به مسند؛ مثل: «گل هه ([؟] مذکور؛ یادشده) خوشبو ئِد (؟ بود)» (ئِدَن ([؟] بودن (فعل ربط)))
    🔵 آمویین: برای اصلاح‌کردن (آمودَن ([؟] مورد اصلاح‌شدن قرار دادن)) معنی بُنْجُمْلِه ([؟] معناء:بنجمله):
    🟠 وَقائی: برای بیان اطلاع از زمان یا اوقات؛ مثل: «گاهی»، «همیشه»، «امروز»، و «هرروز»
    🟠 جایائی: برای بیان اطلاع از مکان؛ مثل: «هرجا»، «همه‌جا»، «هیچ‌جا»، و «اینجا»
    🟠 سانائی: برای اصلاح‌کردن «حالت فعل»؛ مثل: «شَدّاً ([؟] به‌حالت شدید)»، «شَدّْماً ([؟] به‌حالت شدید کننده)»، «کَرِراً ([؟] به‌حالت تکرار شونده)»، و «کَرِرْماً ([؟] به‌حالت تکرار کننده)»
    🟠 کُنائی: برای اصلاح‌کردن «حالت فاعل»؛ مثل: «نوعِپانِه ([؟] با شیوه شیءگرایی)»، «نوُعِپْمانِه ([؟] با شیوه شیءگرا شونده)»، «جُرِمانِه ([؟] به‌شکل مجرم‌ها)»، و «جُرِمْمانِه ([؟] به‌شکل مجرم‌شونده)»
    🟠 کُنْسانائی: برای اصلاح‌کردن همزمان «حالت فعل و فاعل»؛ مثل: «شَدّاناً ([؟] معناء:شداناً)»، «گاساناً ([؟] معناء:گاساناً)»، و «اَصِلاناً ([؟] معناء:اصلاناً)»
    🔵 اِسِمین: برای نام‌بردن از چیزها (خروجی سیستم «اِسِمِش ([؟] معناء:اسمش)»)
    🔵 نَقِشین: برای مشخص‌کردن نقش اجزاء جمله؛ مثل: «به»، «از»، «پَسَز ([؟] پس از)»، و «پیشَز ([؟] پیش از)»
    🔵 بَنْدین: برای مرتبط کردن دو عبارت درون یک جمله؛ مثل: «و» و «یا»
  3. جُمِلاسِش: این سیستم دارای قواعد ترکیب و واژه‌هایی برای ساختن جمله‌های مرکب و تغییر معنی یافته می‌باشد:
    🔵 پُرْسین: برای تبدیل به جمله پرسشی؛ مثل: «چرا» و «کدام»
    🔵 وَصِلین: برای وصل کردن جمله‌ها:
    🟠 شَرْطین: برای بیان شرط یا وابستگی بین جمله‌ها؛ مثل: «اگر»، «مگر»، و «چِنانْچِه ([؟] چنانچه)»
    🟠 خَلِفین: برای آوردن دو جمله مخالف؛ مثل: «ولی»، «گرچه»، و «باینْکِه ([؟] با اینکه)»
    🟠 هَدَفین: برای بیان هدف یا قصد؛ مثل: «چُونْکِه ([؟] چون‌که)» و «زیرا»
    🟠 رُتِبین: برای بیان تقدم و تاخر؛ مثل: «ابتدا»، «سپس»، و «دَرْنَهایَت ([؟] در نهایت)»
    🟠 قیاسین: برای بیان شباهت یا تفاوت؛ مثل: «مانند» و «همچون»
    🔵 حالین: برای نشان‌دادن حالت جمله:
    🟠 وَجِهین: برای مشخص‌کردن وجه معنایی جمله؛ مثل: «بایَد ([؟] باید)»، «تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود)»، و «نَتایَد ([؟] ناشدنی بوده/است/خواهد بود)»
    🟠 نَقِلین: برای نشان‌دادن حالت روایتی جمله؛ مثل: «گاسیاً ([؟] احتمالا)»، «اَصِلیاً ([؟] از ابتدا)»، و «اِیْکاش ([؟] ای کاش)»
    🟠 وَصِفین: برای روشن کردن یا بسط دادن جمله پیشین؛ مثل: «مَعِنیاً ([؟] یعنی)» و «عَبِریاً ([؟] به‌عبارتی)»
    🟠 نَتِجین: برای بیان پیامد یا نتیجه جمله پیشین؛ مثل: «بَنابَرین ([؟] معناء:بنابرین)» و «دَرْنَتِج ([؟] در نتیجه)»
    🟠 بارِزین: برای برجسته‌کردن نکته‌ای؛ مثل: «ویژیاً ([؟] به‌ویژه)»، «ناشَکیاً ([؟] قطعا)»، و «نَشَکیاً ([؟] بدون شک)»
    🟠 عَلاوین: برای اضافه‌کردن جمله‌ای هم‌راستا؛ مثل: «همچنین»، «بِعَلاوِه ([؟] به‌علاوه)»، و «نیز»
    🟠 خُلِصین: برای تمام کردن یا جمع‌بندی بحث؛ مثل: «نَتِجیاً ([؟] نتیجتا/نهایتا)»، «جَمِعیاً ([؟] در مجموع)»، و «خُلِصیاً ([؟] خلاصه اینکه)»
    🟠 جَنْبین: عبارت‌هایی که مستقل از ساختار دستوری جمله هستند و بیشتر برای بیان احساس، یا واکنش به‌کار می‌روند؛ مثل: «آخ!» و «ای بابا!».
☣︎هشدار! هر ترکیب زبانی معتبر در فارسی آینده باید در یکی از این سه سیستم تعریف‌پذیر باشد.