پرش به محتوا

اخردن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۲۲ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «اَخَرْدَن»، به‌معنی «مورد ترک انجام قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن یک فعل یا رفتار متداول دیگر انجام نشود. این مصدر از «اخر + دن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «اَخَرْدَن»

بن‌های تصریفی «اَخَرْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

🪞 همچنین ببین: أَخِّرْدَن ([؟] مورد تأخیر قرار دادن)

مصدر

  1. تعریف «اخردن». فرایند خَتِمْدَن ([؟] مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن) فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) روالی:‌ [💬یا بعبارتی «مورد ترک انجام قرار دادن»]
    🚀مثال. اَخَرْدَن (؟ مورد ترک انجام قرار دادن) خوردن غذاهای سرشار از چربی بسیار خوب ئِس ([؟] است).

عملواژه

  1. تعریف «اخردن». فعل هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) روالی را خَتِمْدَن ([؟] مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد ترک انجام قرار دادن»]
    🚀مثال. نوشیدن نوشابه و هر آبمیوه قنددار را اَخَرْد (؟ مورد ترک انجام قرار داد).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «اَخَرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آواثاء:اخردم آواثاء:اخردی اَخَرْد آواثاء:اخردیم آواثاء:اخردید آواثاء:اخردند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:اخرم آواثاء:اخری آواثاء:اخرَد آواثاء:اخریم آواثاء:اخرید آواثاء:اخرند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:اخرنم آواثاء:اخرنی آواثاء:اخرنَد آواثاء:اخرنیم آواثاء:اخرنید آواثاء:اخرنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:اخردن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «اَخَرْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:باخر - - آواثاء:باخرید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:ناخر - - آواثاء:ناخرید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نااخر - - آواثاء:نااخرید -

ترجمه

خَتِمْدَن (؟ مورد خاتمه‌داده شدن قرار دادن) یِه (؟ یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) روال
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «اخردن»: To quit؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «اخردن»: To cease؛ ترجمه (معادل) انگلیسی «اخردن»: To discontinue