پرش به محتوا

تکلیف کردن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۷ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۱۱ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

عَبِرات ([؟] عبارت) «تکلیف کردن» معنی‌های زیر را دارائَد ([؟] دارا است):

  • کَلِفْتَن: مورد تکلیف‌شدن قرار دادن؛
    🗝️مثال. خدا انجام دادن این‌ها را به انسان تکلیف کرده.🔮معادل: خدا اَنِجْدَن ([؟] مورد انجام‌شدن قرار دادن) این‌ها را به انسان کَلِفْتِه (؟ مورد تکلیف‌شدن قرار داده).
  • اِنْکَلِفْتَن: مورد تکلیف‌شده قرار دادن؛
    🗝️مثال. خدا انسان را به احترام به پدر و مادرش تکلیف کرده.🔮معادل: خدا حُرِمْدَن ([؟] مورد محترم بودن قرار دادن) پدر و مادر را به انسان اِنْکَلِفْتِه (؟ مورد تکلیف‌شده قرار داده).
  • مِکَلِفْتَن: مورد مکلف‌شده قرار دادن؛
    🗝️مثال. خدا انسان را به احترام به پدر و مادرش تکلیف کرده.🔮معادل: خدا انسان را به حُرِمْدَن ([؟] مورد محترم بودن قرار دادن) پدر و مادر اَش ([؟] آن/آنرا) مِکَلِفْتِه (؟ مورد مکلف‌شده قرار داده).

🪞 همچنینی ببین مکلف کردن؛ واجب کردن؛ موظف کردن