وقعدن
ظاهر
مصدر «وَقَعْدَن»، به معنی «مورد واقعشدن قرار دادن»، از «وقعـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساختهشده است؛ و بن گذشته (ماضی)، کنون (مضارع)، و آینده اش، به ترتیب، «آواثاء:وقعد»، «آواثاء:وقع»، و «آواثاء:وقعن» میباشد.
فارسی
مصدر
- ️تلفظ: /وَقَعْدَن/📥 ❖ریشهشناسی: وقعـ + ـدن [※ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده میشوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.]
- تعریف «وقعدن». فرایند هَسْتَن ([؟] موجود کردن) یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) خیال در جهان مادی: [💬یا بعبارتی «مورد واقعشدن قرار دادن»]
- مثال. هرکس بخاطر وَقَعْدَن (؟ مورد واقعشدن قرار دادن) رویاها اَش ([؟] آن/آنرا) بسیار خوشحال بشود.
عملواژه
- ️تلفظ: /وَقَعْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «وقعدن»: ▶ «آواثاء:وقعد» (بنگذشته «وقعدن»)، «آواثاء:وقع» (بنکنون «وقعدن»)، «آواثاء:وقعن» (بنآینده «وقعدن») ◀
- تعریف «وقعدن». یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) خیال را در جهان مادی هَسْتَن ([؟] موجود کردن): [💬یا بعبارتی «مورد واقعشدن قرار دادن»]
- مثال. انشاالله رویاها اَم ([؟] من/خودم) را بزودی وَقَعْنَم (؟ واقعی خواهم کرد).
عَمَلْواژههای ناوَقْعائی فَرْمانی سادی «وَقَعْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟 | |||||||
نَهادْنَما | تَکْتایی | جَمْعْتایی | |||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] | یکم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] | دوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] | سوم [※ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آنها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.] | ||
مثبت [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/مثبت] | - | آواثاء:بوقع | - | - | آواثاء:بوقعید | - | |
منفی [※ فراثاء:بنجمله/عملواژه/ناوقعائی/فرمانی/سادی/منفی] | - | آواثاء:نوقع | - | - | آواثاء:نوقعید | - |
ترجمه
هَسْتَن یِه خیال
- ترجمه (معادل) انگلیسی «وقعدن»: To actualize