پرش به محتوا

آگهدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۱۸ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «آگَهْدَن»، به‌معنی «مورد آگاهی‌یافتن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن فاعل از اطلاعی آگاهی می‌یابد. این مصدر از «آگهـ + ـدن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «آگَهْدَن»

بن‌های تصریفی «آگَهْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـتد» یا «ـتن» با «ـدت» ← «آگَهِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «آگَهْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» یا «ـتن» با «ـِدْن» ← «آگَهِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «آگَه»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «آگَهِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» یا «تـ» مَصْدَرْنَما ← «آگَهْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «آگَهِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «آگهدن». فرایند دَرْیابْدَن ([؟] مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن) اِطْلِعان ([؟] مطلع‌کن (اطلاع)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع):‌ [💬یا بعبارتی «مورد آگاهی‌یافتن قرار دادن»]
    🚀مثال. آگَهْدَن (؟ مورد آگاهی‌یافتن قرار دادن) خطر ریخِمِش ([؟] روند ریخته‌شدن (ریزش)) کوه در جاده خِیْلی ([؟] مقدار زیادی) اَهِمْناک ([؟] دارای اهمیت) ئَد ([؟] است (فعل ربط)).🌐ترجمه: آگاهی یافتن از خطر ریزش کوه در جاده خیلی مهم است.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /آگَهْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «آگهدن»: بن گذشته در گذشته «آگهدن»: «آگَهِتْد»؛ بن گذشته «آگهدن»: «آگَهْد»؛ بن آینده در گذشته «آگهدن»: «آگَهِتْن»«آگَه» (بن‌کنون «آگهدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «آگهدن»: «آگَهِنْت»؛ بن آینده «آگهدن»: «آگَهْن»؛ بن آینده در آینده «آگهدن»: «آگَهِنْن»
  1. تعریف «آگهدن». اِطْلِعان ([؟] مطلع‌کن (اطلاع)) هی ([؟] حرف نکره مفرد و جمع) را دَرْیابْدَن ([؟] مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد آگاهی‌یافتن قرار دادن»]
    🚀مثال. ریخْتاو ([؟] اتفاق ریزش قسمتی) کوه در جاده را آگَهْدَم (؟ مورد آگاهی‌یافتن قرار دادم).🌐ترجمه: از ریزش کوه در جاده آگاهی یافتم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «آگَهْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:آگهتدم آواثاء:آگهتدی آگَهِتْد آواثاء:آگهتدیم آواثاء:آگهتدید آواثاء:آگهتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] آگَهْدَم آواثاء:آگهدی آگَهْد آواثاء:آگهدیم آواثاء:آگهدید آواثاء:آگهدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:آگهتنم آواثاء:آگهتنی آواثاء:آگهتند آواثاء:آگهتنیم آواثاء:آگهتنید آواثاء:آگهتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آگَهَم آواثاء:آگهی آواثاء:آگهَد آواثاء:آگهیم آواثاء:آگهید آواثاء:آگهند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:آگهنتم آواثاء:آگهنتی آگَهِنْت آواثاء:آگهنتیم آواثاء:آگهنتید آواثاء:آگهنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:آگهنم آواثاء:آگهنی آواثاء:آگهنَد آواثاء:آگهنیم آواثاء:آگهنید آواثاء:آگهنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:آگهننم آواثاء:آگهننی آواثاء:آگهننَد آواثاء:آگهننیم آواثاء:آگهننید آواثاء:آگهننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «آگَهْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بآگه - - آواثاء:بآگهید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نآگه - - آواثاء:نآگهید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناآگه - - آواثاء:ناآگهید -

ترجمه

دَرْیابْدَن (؟ مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن) اِطْلِعان (؟ مطلع‌کن (اطلاع))