پرش به محتوا

حستن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۱ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «حِسّْتَن»، به‌معنی «مورد حس‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که در آن چیزی از طریق حواس پنج‌گانه دریافت بشود. این مصدر از «حسـ + ـتن [ پسوند «ـدن/ـتن»، که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شوند، نمایانگر مصدر (اسم فرایند) بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «حِسّْتَن»

بن‌های تصریفی «حِسّْتَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

فارسی

مصدر

  1. تعریف «حستن». فرایند دَرْیابْدَن ([؟] مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن) ویژگی چیزی ازطریق توانایی‌های بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، یا لَمْسایی ([؟] لامسه):‌ [💬یا بعبارتی «مورد حس‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای حِسّْتَن (؟ مورد حس‌شدن قرار دادن) مزه یِه ([؟] یک (حرف تعریف نامعین مفرد)) غذا باید آن را روی زبان بِنِهْد ([؟] قرار داد).

عملواژه

  1. تعریف «حستن». ویژگی چیزی را ازطریق توانایی‌های بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، یا لَمْسایی ([؟] لامسه) دَرْیابْدَن ([؟] مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد حس‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. تا به خانه اِمان ([؟] ما) دَرونِمْدَم ([؟] وارد شدم)، بوی خوش غذا را حِسّْتَم (؟ مورد حس‌شدن قرار دادم).
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «حِسّْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشگذشته

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشگذشتهند}}
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] حِسّْتَم آواثاء:حستی حِسّْت آواثاء:حستیم آواثاء:حستید آواثاء:حستند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسگذشتهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسگذشتهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسگذشتهد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسگذشتهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسگذشتهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسگذشتهند}}
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:حسم آواثاء:حسی آواثاء:حسد آواثاء:حسیم آواثاء:حسید آواثاء:حسند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشآینده

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پیشآیندهند}}
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:حسنم آواثاء:حسنی آواثاء:حسنَد آواثاء:حسنیم آواثاء:حسنید آواثاء:حسنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسآیندهم}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسآیندهی}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسآیندهَد

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسآیندهیم}} {{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسآیندهید

}}

{{:آواثاء:بنجثاء:حستن/پسآیندهند}}
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «حِسّْتَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:بحس - - آواثاء:بحسید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نحس - - آواثاء:نحسید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:ناحس - - آواثاء:ناحسید -

ترجمه

دَرْیابْدَن (؟ مورد آگاهی‌یافته‌شدن قرار دادن) ازطریق حِسّایی‌های (؟ توانایی حس‌کنی) پنجگانه
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «حستن»: To sense