پرش به محتوا

بدلدن

از واژسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۳۷ توسط Hakhsin (بحث | مشارکت‌ها) (آغازدن)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مصدر «بَدِلْدَن»، به‌معنی «مورد تبدیل‌شدن قرار دادن» می‌باشد؛ به‌عبارتی دیگر، فرایندی که ماهیت چیزی تغییر کند؛ ولی ارزشش اصلا دستخوش تغییر نشود یا کمی دستخوش تغییر بشود. این مصدر از «بدلـ + ـدن [ پسوند «ـدن» که «مَصْدَرْنَما» نامیده می‌شود، نمایانگر مصدر بودن یک واژه است.] » ساخته‌شده است.

; بن‌های تصریفی «بَدِلْدَن»

بن‌های تصریفی «بَدِلْدَن» به‌گونه زیر ساخته می‌شوند:

  • بُنْ‌پیشْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های گذشته در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْد» ← «بَدِلِتْد»
  • بُنْ‌گُذَشْتِه [ پایه فعل ماضی] : مصدر بدون «ن» مَصْدَرْنَما ← «بَدِلْد»
  • بُنْ‌پَسْگُذَشْتِه [ پایه فعل‌های آینده در گذشته] : تعویض مَصْدَرْنَما «ـدن» با «ـِتْن» ← «بَدِلِتْن»
  • بُنْ‌کُنون [ پایه فعل مضارع] : مصدر بدون مَصْدَرْنَما ← «بَدِل»
  • بُنْ‌پیشْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های گذشته در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْت» ← «بَدِلِنْت»
  • بُنْ‌آیَنْدِه [ پایه فعل آینده] : مصدر بدون «د» مَصْدَرْنَما ← «بَدِلْن»
  • بُنْ‌پَسْآیَنْدِه [ پایه فعل‌های آینده در آینده] : تعویض مَصْدَرْنَما با «ـِنْن» ← «بَدِلِنْن»

فارسی

مصدر

  1. تعریف «بدلدن». فرایند غِیْرْدَن ([؟] مورد تغییرداده شدن قرار دادن) ماهیت چیزی با تَلاشْدَن ([؟] مورد تلاش قرار دادن) برای حَفِظْدَن ([؟] مورد حفاظت قرار دادن) اَرِزِمَت ([؟] میزان ارزش‌یافتگی) اَش ([؟] آن/آنرا):‌ [💬یا بعبارتی «مورد تبدیل‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. برای بَدِلْدَن (؟ مورد تبدیل‌شدن قرار دادن) عدد اعشاری به صحیح تایَد ([؟] شدنی بوده/است/خواهد بود) سازاء ([؟] سازنده) نوعِپال ([؟] کلاس) int را بِبَهِرْد ([؟] مورد استفاده‌شدن قرار داد).🌐ترجمه: برای تبدیل کردن عدد اعشاری به صحیح می‌توان از سازنده کلاس int استفاده کرد.

عملواژه

  • 🗣تلفظ: /بَدِلْدَن/📥 بن ماضی، مضارع، و آینده مصدر «بدلدن»: بن گذشته در گذشته «بدلدن»: «بَدِلِتْد»؛ بن گذشته «بدلدن»: «بَدِلْد»؛ بن آینده در گذشته «بدلدن»: «بَدِلِتْن»«بَدِل» (بن‌کنون «بدلدن»)، ؛ بن گذشته در آینده «بدلدن»: «بَدِلِنْت»؛ بن آینده «بدلدن»: «بَدِلْن»؛ بن آینده در آینده «بدلدن»: «بَدِلِنْن»
  1. تعریف «بدلدن». ماهیت چیزی را با تَلاشْدَن ([؟] مورد تلاش قرار دادن) برای حَفِظْدَن ([؟] مورد حفاظت قرار دادن) اَرِزِمَت ([؟] میزان ارزش‌یافتگی) اَش ([؟] آن/آنرا) غِیْرْدَن ([؟] مورد تغییرداده شدن قرار دادن):‌ [💬یا بعبارتی «مورد تبدیل‌شدن قرار دادن»]
    🚀مثال. با سازاء ([؟] سازنده) int عدد اعشاری هه ([؟] مذکور؛ یادشده) را به صحیح بَدِلْدَم (؟ مورد تبدیل‌شدن قرار دادم).🌐ترجمه: با سازنده int آن عدد اعشاری را به صحیح تبدیل کردم.
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی نافَرْجامی سادی «بَدِلْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
قبل پیشْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشگذشته] آواثاء:بدلتدم آواثاء:بدلتدی بَدِلِتْد آواثاء:بدلتدیم آواثاء:بدلتدید آواثاء:بدلتدند
گُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/گذشته] بَدِلْدَم آواثاء:بدلدی بَدِلْد آواثاء:بدلدیم آواثاء:بدلدید آواثاء:بدلدند
پَسْگُذَشْتِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسگذشته] آواثاء:بدلتنم آواثاء:بدلتنی آواثاء:بدلتند آواثاء:بدلتنیم آواثاء:بدلتنید آواثاء:بدلتنند
حال کُنون [ فراثاء:عملواژه/زمانما/کنون] آواثاء:بدلم آواثاء:بدلی آواثاء:بدلَد آواثاء:بدلیم آواثاء:بدلید آواثاء:بدلند
بعد پیشْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پیشآینده] آواثاء:بدلنتم آواثاء:بدلنتی بَدِلِنْت آواثاء:بدلنتیم آواثاء:بدلنتید آواثاء:بدلنتند
آیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/آینده] آواثاء:بدلنم آواثاء:بدلنی آواثاء:بدلنَد آواثاء:بدلنیم آواثاء:بدلنید آواثاء:بدلنند
پَسْآیَنْدِه [ فراثاء:عملواژه/زمانما/پسآینده] آواثاء:بدلننم آواثاء:بدلننی آواثاء:بدلننَد آواثاء:بدلننیم آواثاء:بدلننید آواثاء:بدلننند
عَمَلْواژه‌های اَنِجائی فَرْمانی سادی «بَدِلْدَن»「؟」 🎯 💡 🌟
نَهادْنَما تَکْتایی جَمِعْتایی
یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «من» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تو» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «او» است.] یکم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «مَنان ([؟] ما (ضمیر اول شخص جمع))» است.] دوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «تُویان ([؟] شما (ضمیر دوم شخص جمع))» است.] سوم [ اگر نهاد انسان یا موجود عاقل باشد، معادل ضمیر «اویان ([؟] آن‌ها (ضمیر سوم شخص جمع انسانی))» است.]
مُثْبَت [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/مثبت] - آواثاء:ببدل - - آواثاء:ببدلید -
طَرْدی [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/طردی] - آواثاء:نبدل - - آواثاء:نبدلید -
حَذَری [ فراثاء:عملواژه/فرمانی/منفی/حذری] - آواثاء:نابدل - - آواثاء:نابدلید -

ترجمه

غِیْرْدَن (؟ مورد تغییرداده شدن قرار دادن) ماهیت
  • ترجمه (معادل) انگلیسی «بدلدن»: To convert